رابطه روسیه واسرائیل یک دوستی غیر محتمل(سناریو نویسی)

زهرا شریف زاده عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

ارزیابی سالانه نیروی نظامی اتحاد جماهیر شوروی  توسط وزارت دفاع آمریکا در سال 1984 نشان از افزایش نفوذ مسکو در خاورمیانه و  فراتر از آن می باشد. بگونه ای  که روسیه  توانایی نظامی  خود را به میزان قابل توجهی  بعد از حمله به  افغانستان افزایش داده و  پایگاه هایی از جمله در سوریه  (پایگاه هوایی حمیمیم )وحتی در حیات خلوت امریکا مانند لیبی، کوبا و نیکاراگوئه ایجاد کرده است .از طرفی در سال 1984، ایالات متحده و متحدان اروپای غربی ازجانب روسیه بر سر ساخت یک خط لوله گاز از اتحاد جماهیر شوروی به اروپای غربی، تهدید می شدند . نقش رو به رشد روسیه در عرصه های نظامی، دیپلماتیک و حتی اقتصادی بویژه در خاورمیانه،حائز اهمیت می باشد همانگونه که مداخله نظامی آن در سوریه با هماهنگی با حزب الله و ایران؛ نقش رو به رشد آن در لیبی؛ خرید  19٪ سهام روسنفت توسط قطر ،همکاری مسکو با عربستان سعودی برای مدیریت قیمت نفت؛ فروش سیستم های دفاع هوایی به ترکیه (برای محافظت از خانه های خصوصی اردوغان)؛ و گسترش انرژی هسته ای و فروش اسلحه در منطقه خاورمیانه برای دستیابی به اهداف، روابط دیپلماتیک نزدیک و (حداقل سطح) روابط دوستانه با ایران ،اسرائیل ، عربستان سعودی و قطر، ترکیه و کردها، مصر و الجزایر برقرار شده است.در این تحلیل سعی بر بررسی رابطه روسیه با اسرائیل بر اساس سه سناریو می باشیم.

اسراییل با ایالات متحده ارتباط نزدیکی دارد و روسیه بزرگترین مخالف ایالات متحده محسوب می شود.از طرفی  روسیه همکاری نزدیکی با ایران دارد وایران تهدیدی برای اسرائیل می باشد و یک محاسبه ساده ومنطقی نشان می دهد که روسیه و اسرائیل باید به طور جدی با اختلافات مواجه شوند. چرا که هر یک از آنها با دشمن اصلی دیگری همکاری می کنند. هر چند که از زمان ظهور پوتین روسیه و اسرائیل روابط نزدیکی و دوستانه ای ایجاد کرده اند. آنها به طور گسترده در زمینه های اقتصادی، نظامی و اطلاعات همکاری می کنند و  همچنین یک ارتباط قوی اجتماعی بین دو کشور برقرار شده است و تعداد زیادی از گردشگران روسی از اسرائیل هر سال (از جمله بیش از 550،000 در سال 2016) بازدید داشته اند. البته، برخی از اختلافات  جدی بین روسیه و اسرائیل بدلیل روابط مسکو با تهران می باشداما علیرغم آن  روسیه و اسرائیل روابط خوبی با یکدیگر داشته اند. بویژه اینکه روابط روسیه و اسرائیل، یک معادله پیچیده  که همان ترس مشترک از مسلمانان می باشد به یک  فرمول ساده تبدیل کرده اند.

ارتباط بین روسیه با اسرائیل تنها مربوط به دوره پوتین نمی باشد بلکه اتحاد جماهیر شوروی تحت نظر استالین اولین کشوری بود که اسرائیل را برسمیت شناخت و مسکو، در دوران اولیه جنگ سرد، تا زمانی که در جنگ شش روزه بین  اعراب و اسرائیل در 1967، که در آن دولت یهودی نیروهای مصر، اردن و سوریه را شکست دادو آنها را از بین برد مسکو روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل حفظ کرد. وعلیرغم حامی و همصدا بودن روسیه با فلسطین وقطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور اما تماس های شوروی و اسرائیل ادامه یافت ونماد آن کلیسای ارتدوکس روسیه در اورشلیم می باشد.

 پس از اینکه پوتین در اواخر سال 1999 به قدرت رسید، آریل شارون نخست وزیر اسرائیل در اوایل سال 2000 میلادی با وی ملاقات داشت واین در حالی بود که اکثر رهبران غربی در مورد دخالت  پوتین در چچن و وقوع رویداد بسلان[1] با همکاری اطلاعاتی روسیه با اسرائیل این کشور(روسیه) را مورد انتقاد قرار دادند ولی  شارون پوتین را ستایش کرد. استدلال شارون این بود که  روسیه و اسرائیل هر دو توسط تروریست های مسلح (چچن یا فلسطین) تهدید می شوند، و پوتین در نخستین سفر خود به اسرائیل در سال 2005 حمایت شدید خود را از امنیت کشور یهود ابراز داشت.

عوامل دیگری هم وجود دارد که روابط خوبی با اسرائیل برای روسیه به ارمغان آورده است. یکی از آنها فروش اسلحه روسیه به کشورهای خاص با افزودن فناوری اسرائیل می باشد و دیگر اینکه اسرائیل به تنها منبع تکنولوژی نظامی غربی برای روسیه (از جمله برای وسایل نقلیه غیرمجاز هوایی) تبدیل شده است  به ویژه پس از آنکه فرانسه فروش هواپیماهای میسترال[2] به روسیه در سال 2015 لغو کرد. علاوه بر این، اسرائیل به انتقاد از دولتهای غربی درمورد مداخله روسیه در گرجستان در سال 2008 (در واقع، اسرائیل همکاری نظامی خود را با گرجستان در این جنگ متوقف کرد) نپیوست. دربحران کریمه سال 2014 و مداخله در شرق اوکراین توسط روسیه ارتباطات تجاری گسترده با اسرائیل تقویت شد وصدها هزار گردشگر روسی هر ساله از اسرائیل بازدید می کنند. و کلیسای ارتدکس روسیه در اسرائیل قرار گرفت.

از طرفی پوتین و نتانیاهو هر دو بدنبال تغییرات سیاسی نمایشی از بهار عربی نبودند وترجیح دادند که وضعیت فعلی خود را حفظ کنند و می ترسیدند که از سرنگونی رژیم های حاکم  ،نیروهای متخاصم برای دو کشور هم اسرائیل وهم روسیه از بند رها خواهند شد .در حالی که مدتهاست رژیم اسد با ایران در کمک به جنبش شیعه لبنان علیه اسرائیل، حزب الله، همکاری کرده است اما دولت اسرائیل از اینکه دمشق صلح را در خط آتش بس سوریه - اسرائیل که پس از جنگ اعراب و اسرائیل در 1973 ایجاد شده بود ، حفظ کرده است،قدردانی کرد. ترس اسرائیلی ها این است که اگر مرز سوریه  تضعیف و یا جایگزین شود، این مرز آرام نخواهد بود، دولت نتانیاهو بیشتر به استدلال های روسیه مبنی بر اینکه مقاومت رژیم اسد در قدرت، بدترین جایگزین برای سوریه است، متکی است.با این حال، آنچه که اسرائیل را در مورد سوریه ناراحت می کند، نقش ایران و حزب الله است. اسرائیل نمی خواهد این دو بازیگر را ببیند که در سوریه نفوذ فراوان داشته باشند و موقعیت بهتر را برای حمله به اسرائیل فراهم نماید. اما در این مورد، مداخله روسیه در سوریه که از سال 2015 آغاز شد و همچنین بر  غرب غلبه داشت و تا زمانی که آنها در سوریه حضور داشته باشند، ایران و حزب الله به راحتی توسط روس ها محاصره می شوند. در حالی که هنوز مشخص نیست توافق اسرائیل و روسیه درباره سوریه چه نوع توافقی باشد ، آنچه مشخص است این است که نتانیاهو و پوتین در مورد آن مشورت کرده اند و مسکو مانع حمله اسرائیل به اهداف حزب الله در سوریه نشده است. در واقع  اکنون که روسیه ، ایران و حزب الله اکثراً مخالفان داخلی اسد را شکست داده اند ، نه تنها رقابت بین مسکو و تهران به دلیل نفوذ در دمشق افزایش یافته است ، بلکه روسیه اعلام کرده است که از درخواست های اسرائیل برای خروج نیروهای ایرانی از جنوب سوریه برای خروج از نیروهای سوریه حمایت می کند .

مناطق دیگری علاوه بر سوریه وجود دارد که در آن منافع روسیه و اسرائیل برهم منطبق بوده یا با هم تصادم دارند هر دو از سرنگونی عبدالفتاح السیسی، رهبر نظامی مصر از محمد مرسی، رئيس جمهور منتخب اخوان المسلمین در سال 2013، استقبال کردند. نه روسیه و نه اسرائیل نگرانی های زیادی در مورد سرکوب مخالفت دولت السیسی و سرکوب دموکراسی نشان ندادند. روسیه و اسرائیل هم با عربستان سعودی و امارات متحده عربی همکاری می کنند .روسیه و اسرائیل همکاری با دولت طیب اردوغان را در ترکیه دنبال کرده اند، اگرچه رئیس جمهور ترکیه برای همکاری با آنها در مورد هر دو طرف مذاکره نکرده است.اما مسکو همچنان به انتقاد از اسرائیل بخاطر برخورد با فلسطینی ها ادامه می دهد ، اما پوتین به فلسطینی ها هیچگونه پشتیبانی مادی نمی دهد که به آنها اجازه دهد اسرائیل را به طور جدی به چالش بکشند.بنابراین، علی رغم این واقعیت که هر یک از آنها با نزدیکترین دشمن خود همکاری می کنند، روسیه و اسرائیل روابط متقابل قوی را براساس منافع مشترک که به اشتراک می گذارند  و تمایل متقابل برای پیگیری  علیرغم اختلافی که بین آنها وجود دارد.

براستی چه چیزی می تواند مشارکت را خراب کند؟با این حال، حداقل سه سناریو ممکن است که این وضعیت را تحت تأثیر قرار می دهد:

یکی مربوط به مهمترین تفاوت بین آنها که همانا ایران است ،می باشد. اگر معلوم شود كه مسكو تمایل یا بدلیل عدم توانایی مانع از قدرتمندتر شدن ایران در سوریه و افزایش حمایت از حزب الله در آنجا  شود ، اسرائیل به احتمال بسیار زیاد امور را به دست خود خواهد گرفت و به زور علیه هر دو ایران و حزب الله در سوریه عمل خواهد كرد. علاوه بر این، اسرائیل احتمالا در این امر از ایالات متحده  کمک  دریافت خواهد کرد. اگر روسیه با ایران و حزب الله کنار بیاید، اسرائیل بیگانه خواهد شد و همکاری میان آنها به سرعت کاهش خواهد یافت.

اما حتی اگر مسکو بخواهد ایران را کنار بگذارد، اقدام آمریکا علیه ایران و حزب الله در سوریه (و شاید جاهای دیگر) باعث شده که روسیه به عنوان یک متجاوز در سوریه شناخته شود  و نه یک قدرت بزرگ - چیزی که پوتین به وضوح آن را خوشایند نمی داند. در حقیقت ، از پوتین انتظار می رود که در برابر رفتار از طرف هر کشوری که تمایل دارد روسیه را که تاکنون بعنوان قدرت بزرگی در جهت بازسازی سوریه نقش داشته حتی اگر این به معنای قربانی کردن منافع حاصل از مسکو  از همکاری با اسرائیل باشد،مقاومت کند. این که آیا این سناریو بوجود می آید، البته بستگی به این دارد که چگونه ایران در سوریه رفتار کند، چرا که رژیم اسد دیگر از طرف مخالفان به طور جدی تهدید نمی شود و اینکه آیا مسکو واقعا می تواند اطمینان خود را به اسرائیل  حفظ کند که حضور روسیه در سوریه مانع رفتار ایرانیان خواهد بود. به گفته اکونومیست، "رهبران امنیتی اسرائیل می دانند که کرملین سعی خود را  برای محدود کردن نقش ایران در سوریه نخواهد کرد."

یکی دیگر از تهدیدات احتمالی برای ادامه همکاری روسیه و اسرائیل این است که روابط ایالات متحده و روسیه خیلی بدتر شود که واشنگتن دیگر مایل نخواهد بود  همکاری های اسرائیل با مسکو ادامه یابد وآن را تحمل نمی کند. در حالی که اسرائیل به خوبی شناخته شده است و می تواند ادامه آن را مخالفت با توصیه ها و درخواست های واشنگتن مطرح کندو به همکاری امنیتی خود با روسیه پایان دهد اگر واشنگتن واقعا بر آن تکیه کند. اما بدون ادامه همکاری روسیه و اسرائیل، مسکو انگیزه بسیار بیشتری برای توجه به منافع اسرائیل در روابط خود با تهران خواهد داشت. علاوه بر این، اگر این دو سناریو (هر دو افزایش درگیری های اسرائیل و ایران و افزایش تنش های ایالات متحده در روسیه) به طور همزمان بوجود می آیند، روابط روسیه و اسرائیل حتی بیشتر از آن به طور منفی تحت تاثیر قرار می گیرد.

 یک سناریوی سوم و بلند مدت نیز  وجود دارد که ممکن است مستقل از دو سناریو بالا باشد. در رابطه با روسیه می باشد به طوری که  میزان شدید همکاری روسیه و اسرائیل از روی کار آمدن  پوتین برای نخستین بار که برای وی  به طور خاص ارزش داشته  و پیگیری شده است. به گفته دیمیتری ترنین[3]، سرویس های نظامی و امنیتی روسیه و حتی روسای عادی نیز ارزش های مسکو را به دولت یهودی گره می زنند. اما اگر جانشینان پوتین این دیدگاه مثبت را در مورد اسرائیل به اشتراک نگذارند ، به هیچ وجه اطمینانی به سطح کنونی همکاری روسیه و اسرائیل نخواهد بود.هر چند که در زمان پوتین برخی از بخش ها و نهادهای روسی  از همکاری روسیه- اسرائیل ، مانند صنعت صادرات اسلحه روسیه و عناصر مشخصی از سرویس های امنیتی روسیه ، بهره می برند اما اگر رهبران جدید نظر مثبت پوتین در مورد اسرائیل نداشته باشند ممکن است سیاست مسکو  نسبت به اسرائیل تغییر یابد.البته این اتفاق نمی افتد تا زمانی که جانشینی برای  پوتین وجود نداشته باشد، احتمالا تا 2024 یا شاید حتی بعدا رخ نخواهد داد. این که آیا علاقه کافی به روسیه برای ادامه همکاری با اسرائیل وجود دارد یا این که آیا این چیزی است که به پوتین منحصر به فرد است یا خیر، به جانشینان وی مرتبط می باشد.

با این حال در حالیکه سناریوها می تواند منجر به نادیده گرفتن یا حتی پایان دادن به همکاری شود اما در زمان فعلی  همکاری روسیه و اسرائیل از نظر مزایایی که برای دو طرف دارد،بسیار قوی است. هر دو طرف هم روسیه وهم  نتانیاهو احتمالا سخت تلاش می کنند تا از عوامل بیرونی جلوگیری کند.

 

 تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

 

[1] در این رویداد در تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۰۴، طی برگزاری جشن آغاز سال تحصیلی در دبستان شماره یک (SNO) شهر بسلان، جمهوری خودمختار اوستیای شمالی در منطقه قفقاز شمالی فدراسیون روسیه، شماری از اعضای گروه اسلام‌گرا و جدایی طلب ریاض‌الصالحین چچن، با صورت‌های پوشیده و کمربندهای انفجاری و تیراندازی به سمت حاضران در حیاط این دبستان و کشتن چندتن در آغاز گروگان‌گیری، بیش از ۱٬۱۰۰ نفر از حاضران، از جمله ۷۷۷ کودک، را طی سه روز و بدون دادن آب و غذا، در تالار ورزش دبستان گروگان گرفتند و دربرابر خواهان به‌رسمیت شناخته‌شدن استقلال چچن از جانب روسیه شدند. تروریست‌ها اعلام کردند که گروگان‌ها تا رسیدن تروریست‌ها به خواسته‌هایشان، با آن‌ها «روزه خواهندگرفت.» برابر اعلام جان‌به‌دربردگان، شماری از گروگان‌ها از تشنگی ناچار به نوشیدن ادرار شده‌بودند .
[2] Mistral

یک شرکت هواپیمایی با کد یاتا 7M است که در تاریخ ۱۹۸۱ میلادی تأسیس شده است. دفتر مرکزی میسترال ایر در رم، ایتالیا واقع شده‌است و قطب این شرکت هواپیمایی در فرودگاه لئوناردو دا وینچی-فیومیچینو قرار دارد.

[3]Dmitri Trenin