Developed in conjunction with Joomla extensions.

گفتگوي سياسي راديو گفتگو در باره انتخابات آمريکا

دکتر امير هوشنگ ميرکوشش

ميز گرد راديو گفتگو در باره انتخابات آمريکا

تدوین: لیلا طباطبایی

س: آيا رئيس جمهور آمريکا به حد کفايت قدرت شکل دادن سياست خارجي و داخلي آمريکا را دارد؟
 به طور کلي رفت و آمد دولت ها تاثيري بر سياست خارجي آمريکا ندارد .اصول ثابت وراهبردي مشخصي در سياست خارجي آمريکا وجود دارد رفت وآمد دولت ها تاثيري بر سياست خارجي کشورها ندارد .  انتخابات پيش رو ايالات متحده ازدوجنبه داخلي وخارجي متفاوت است .در جنبه خارجي يک دگرديسي در حوزه کنش گري ايالات متحده به وجود آمده .اين دگرديسي در بحران هاي منطقه خاورميانه مانند،سوريه ، يمن ، عراق،پديده داعش  واختلافات اين کشور با روسيه وچين انعکاس مي يابد.راهبرد استراتژيک آمريکا که خروج از خاورميانه وگرايش به سوي "آسيا پاسفيک "است باعث شده تفاوت هايي در حوزه خارجي در اين دوره  از انتخابات  مشاهده شود.  درحوزه داخلي در اين دوره از انتخابات با  پديده پوپوليسم که با تمايلات ورگه هايي از راست کيشي افراطي همراه است، روبرو هستيم .در بحث سياست خارجي آمريکا واز بعد ساختاري مي توان گفت که سياست خارجي آمريکا از پنج منبع اصلي سرچشمه  و الهام مي گيرد:
ابتدا محيط بين الملل(نظام بين الملل)
دوم منابع اجتماعي  
سوم منابع حکومتي
چهارم منبع نقش
وپنجم منبع فردي
تمام اين 5 منبع به طور دسته جمعي برسياست خارجي ايالات متحده تأثير گذار مي باشند واين 5 منبع در برگيرنده همان ساختاري است که به آن اشاره شد واز اين منابع هم تغذيه مي کنند .
در اولين منبع، نظام بين الملل  مي توان به سه ويژگي مهم  اشاره کرد :    
•    توزيع قدرت ميا ن ملت – دولت هاي بزرگ که توزيع قدرت بين آن ها از لحاظ سياسي،اقتصادي ونظامي است.
•    ظهورقدرت هاي جديد در حاشيه قدرت هاي بزرگ.
•    گسترش بازيگران فراملي وغير دولتي.
درحوزه توزيع قدرت، ساختار نظام  بين الملل ساختاري غير متمرکزوآنارشيک  است وکسب قدرت به مثابه ابزار دفاع ونفوذ است. در حوزه توزيع قدرت در نظام بين الملل ويژگي بعدي ساختار سلسله مراتبي آن است که از ديدگاه واقع گرايي،توزيع قدرت سياسي دولت ها عامل اصلي وتعيين کننده سياست خارجي کشورها مي باشد .   
ويژگي دوم :ظهور وبروز قدرت هايي است که در حاشيه قدرت هاي بزرگ به وجود آمده اند .دوران جديد ،دوران گذار به نظم نوين جهاني است . ظهورکشورهاي جنوب ودر حال توسعه ، کشورهايي مانند چين واتحاديه هايي همچون اتحاديه اروپايي نشان از رفتن به سوي جهان چند قطبي  دارد ،ازنظر "جيمز روزنا " جهان تک قطبي چند مرکزي ويا از قول بسياري از نظريه پردازان  با جهان تک چند قطبي مواجه هستيم.
ويژگي سوم بازيگران فراملي وغير دولتي است که مرزهاي ملي را به رسميت نمي شناسند. شرکت هاي چند مليتي وتروريسم فراملي در اين دسته جاي دارند.
منابع اجتماعي دومين منبع  سياست خارجي آمريکا  است که  شامل  ارزش ها ، باورها، فرهنگ سياسي وافکار عمومي است. ماهيت جامعه آمريکا مستعد نفوذ امور داخلي بر رفتار سياست خارجي است .تأکيد فرهنگ سياسي در آمريکا بر فرد گرايي وتکثر گرايي است وازاين جنبه افکار عمومي اهميت پيدا مي کند .گروههاي ذي نفوذ، رسانه ها جمعي وحتي مجموعه هاي نظامي وصنعتي در اين حوزه قرارمي گيرند .در اين حوزه مردم نقش دارند واز نظر من کنش متقابل  ميان نخبگان وتوده مردم از طريق رسانه ها ونظام انتخاباتي است.
منبع سوم منبع  حکومتي است که ريًيس جمهور ، مشاوران ، شوراي امنيت ملي ، کنگره آمريکا ونهاد هاي اطلاعاتي ،ارتش  ونهادهاي سازماني مرتبط مانند وزارت خارجه و وزارت دفاع را  شامل مي شود. .در اينجا مي توان اين گونه نتيجه گيري کرد که رياست جمهور وحلقه مشاوران او باوجود نقش موٌثري که دارند اما به تنهايي تصميم گيرنده در سياست خارجي آمريکا نيستند .
در منبع نقش که منبع چهارم است شغل ها  وروند ها وتأثير آن بر تصميم گيرندگان را نشان مي دهد وبيشتر تغييرات ناشي از تغيير درمفهوم نقش ومشاغل سازمان يافته است که رفتار افراد را قالب بندي مي کند.در واقع نقش ها تعيين کننده اهداف هستند ، "ماکس وبر " معتقد است بوروکراسي هاي بزرگ به سبب نقش هايي که خلق مي کنند تصميم گيري عقلايي را تقويت خواهند کرد .بسياري معتقدند اين بورواکراسي ها هستند که حکومت مي کنند ورياست جمهوري ها فقط زمامداري مي کنند . عده اي ديگر  نيز بر اين تأکيد دارند که روساي جمهوري آمريکا در اسارت بوروکراتيک قرار دارند ودر نتيجه رياست جمهوري به تنهايي ، تعيين کننده سياست خارجي نيست . سياست خارجي علاوه بر اعلام بايد اجرا شود و اجراي آن متکي به بوروکراسي  شاخه اجرايي است .بنابراين سياست خارجي آمريکا آن چيزي است که اجرا مي شود و نه آن چيزي که اعلام مي شود .
منبع آخر وموثر برسياست خارجي ايالات متحده منبع فردي  وسياست رهبران است که به طرق گوناگوني بر عملکرد سياست  خارجي ايالات متحده تأثير گذار است .وحال اين سوال مطرح است که آيا عوامل فردي برسياست خارجي آمريکا تاثير گذار هستند ؟ در پاسخ بايد گفت که اين منبع در موارد زير تاثير گذار است:
•     به هر ميزاني که سطح مقام بالاترباشد اين منبع مي تواند در ساختار تصميم گيري تأ ثير گذارتر باشد.
•    اگر ابهام وپيچيدگي در موضوع تصميم گيري وجود داشته باشد .
•    اعتماد به نفس  و خود بيني فرد .
•    زمينه اطلاعاتي ودر واقع کمبود اطلاعات از ديگر موارد قابل ذکر است .
•    ومورد آخر اين که فرد در  ابتداي تصدي قدرت خود باشد و يا تحت شرايط هيجاني و بحراني تصميم گيري کند.
در نتيجه گيري منابع سياست خارجي آمريکا مي توان گفت  باوجود اينکه ويژگي هاي فردي وشخصي بسيار مهم است اما منابع ديگر و در اصل چهار منبع ذکر شده ديگر کاملا برمنبع فردي  اشراف و تسلط دارند .
و با اشاره به اظهارات دو نظريه پرداز مهم  بر اين مهم تاکيد مي گردد:" هالستي" مي گويد: نام ها وچهره ها ممکن است تغيير کنند اما منافع وسياست ها تغيير نخواهند کرد . "کسينجرمعتقد است :بر آيند سياست آمريکا همان که هست باقي خواهد ماند ،فرقي نمي کند چه کسي برنده انتخابات باشد .
 س: ايران و مردم ايران تا چه ميزان در شکل گيري سياست خارجي آمريکا نقش دارند؟
اگر بخواهيم با ديد ساختاري برتأثير سياست خارجي کشورها بريکديگر نگاه کنيم .در مي يابيم که ويژگي اول که همان محيط بين الملل ونظام بين الملل است در چه شرايطي است . در حال حاضر ايران در مناقشات منطقه وارد شده ودر گير است ويک پاي قضيه ودر مقابل آمريکاست. نقش روسيه در سوريه دارد به دليل  دخالت در اين کشور و بمباران ها بسيار است . نقش چين  در معادلات سياسي نيز که نگاه به آينده جهان دارد واز سکوي پرش اقتصادي به عنوان ابزاري براي  قدرت آينده  استفاده مي کند، مهم است. وبه همين دليل ايالات متحده استراتژي ثابت وراهبردي وهدفش رفتن به سوي آسيا پاسفيک  براي کنترل چين است.
اما آنچه قبلا گفته شد وبر آن تاکيد مي شود اين امر است که آمدن ورفتن دولت ها تأثيري بر سياست خارجي آمريکا ندارد. تفاوتي نمي کند خانم کلينتون يا ترامپ بر سر کار بيايند، اصول ثابت وراهبردي مشخصي بر سياست خارجي امريکا حاکم است و ايالات متحده بر اساس آن عمل مي کند.
در رابطه با ايران نيزايالات متحده استراتژي جامع وکاملي در مورد ايران دارد . يکي ديگر از استراتژي هاي آمريکا حفظ متحدان منطقه اي است . رويکرد ايالات متحده در قبل وبعد از انقلاب  اسلامي ايران براساس منافع ملي آمريکا شکل گرفته است .در قبل از انقلاب ، استراتژي آمريکا حمايت ازدوکشورايران  وعربستان  به عنوان ستون و دوبال  قدرت آمريکا در خاورميانه بود. ايران به عنوان خاکريزي در مقابل کمونيسم و  تحت دکترين سد نفوذ ايالات متحده عمل مي کرد .
در رابطه با ايران وبرجام ومذاکرات انجام شده وتصميم ايران براي ورود به مذاکرات ، به نظر من  باب مذاکرات در آينده با انتخاب هر يک از کانديدا ها مي تواند بازنگاه داشته شود وتوافق هسته اي که به نوعي در جهت منافع آمريکا ومتحدان منطقه اي اش است، تقويت خواهد شد ،فارغ از اينکه  خانم کلينتون يا ترامپ بيايد .در خصوص برجام بايد گفت هرچند نامزد جمهوري خواهان،  ترامپ بارها گفته است، برجام را قبول ندارد اما برجام حفظ خواهد شد زيرا در جهت منافع دوکشور ايران وايالات متحده است . رويکرد پيروز انتخابات رياست جمهوري آمريکا رويکردي سخت نسبت به اير ان است .که با توجه به چالش هاي منطقه اي که وجود دارد وايران هم به نوعي در آن ها در گير است به طور اتوماتيک آمريکا وايران را در مقابل هم قرار مي دهد. سخنان مناظره کنندگان وکانديداهاي انتخاباتي در مورد ايران امري طبيعي است زيرا منافع دو کشور در تضاد با يکديگر است ودر منطقه نيز درمقابل يکديگر صف آرايي کرده اند .
ايالات متحده به حضور نظامي خود در غرب آسيا به دليل شرايط بحراني واهميتي که منطقه دارد ادامه خواهد داد وهمکاري امنيتي خود  با کشورهاي خليج فارس را ادامه مي دهد و در عين حال نگاه به شرق هم خواهد داشت .
س: چه بايد کرد؟ چه بايد بکنيم تا بتوانيم در برابر رفتارهاي ايالات متحده ايستادگي کنيم ومنافع ملي کشورمان راپيش ببريم؟
 در ابتدا در خصوص نظرات دو کانديدا در مورد ايران مي توان اينگونه نتيجه گيري کردکه در سخنان خانم کلينتون واز صحبت هاي کليدي ايشان اين است که به ايران اجازه توليد سلاح هسته اي نخواهيم داد.ما از توافق هسته اي 2015حمايت مي کنيم ودر جهت محدود کردن فعاليت هسته اي ايران واجراي دقيق وسخت گيرانه برجام حمايت مي کنيم .ترامپ در مقابل مي گويد هر چند اين توافق بسيار بد براي آمريکا بسته شده است.اما ما ايران را دچار تحريم هاي جدي ترخواهيم کرد تا ايران  دوباره به پاي ميز مذاکرات بر گردد ودوباره با ايران به توافق برسيم  وبه نوعي زير سوال بردن توافقات است .استراتژي خانم کلينتون استراتژي فراگيري نسبت به سلف خود آقاي اوباما در سطح منطقه براي مقابله با  رفتار هاي ايران خواهد بود . همين مباحث را نيز از آقاي ترامپ مي شنويم که در مقابل ايران خواهد ايستاد .  سياست خانم کلينتون سياستي بر پايه "سياست عدم اعتماد وتحقيق" است  . اين عبارت در برابر عبارت مشهور «اعتماد ولي تحقيق » رونالد ريگان در مورد شوروي است. درمقابل سياست  هاي ترامپ که در مقايسه عرض شد. وادعاي دوبرابر يا سه برابر کردن تحريم ها را مطرح تا ايران را به ميز مذاکره برگرداند .اگر يک برآيند از نظرات دونامزد انتخاباتي گرفته شود خواهيم ديد که در مورد آينده ايران تفاوتي وجود ندارد استراتژي آن ها به همان مطالب که در مبحث ساختاري و منابع سياست خارجي آمريکا اشاره کرديم بر مي گردد.
اما اين که بايد چکار کنيم تا در مقابل اين رفتار هاي ايالات متحده ايستادگي نماييم.بايد گفت ومطرح کرد که تعريف از قدرت ملي در دوره جديد متفاوت است وديگر قدرت ملي تنها قدرت نظامي نيست .به عنوان مثال ژاپن قدرت نظامي ندارد اما يک قدرت اقتصادي است .وآلمان به عنوان يک قدرت نظامي مطرح نيست اما در اتحاديه اروپا  تعيين کننده است .بنابراين اقتصاد بسيار مهم است ودر کشور بايد به اقتصاد بهاء داد.همان طور که اشراف داريد منافع ملي ايران در ارجحيت است ويکي از مهم ترين منافع ملي هر کشوري رفاه اقتصادي مردم کشور است .اگر در داخل يک کشور رفاه اقتصادي تأمين نشود منافع ملي کشور هم تأمين  نخواهد شد ودر حقيقت اگرمنافع ملي محور نباشيم دچار چالش خواهيم شد .  پيشرفت در حوزه علمي وفن آوري نيز امروزه از منابع  قدرت ملي است. مي توان  با ديپلماسي علمي  فن آوري و يا از طريق ديپلماسي اقتصادي منافع ملي کشور را تامين نمود.  در حوزه سياست ، اجتماع ، وفرهنگ نيزبايد توانمند شد وتوانمند شدن در هر يک از اين حوزه ها تعريفي متفاوت ازقدرت ملي است .البته قدر ت نظامي نيز به عنوان يکي از رکن هاي قدرت ملي  وجود داشته وخواهد داشت و وزن خود را حفظ خواهد کرد.
 راهکار به نظرم اين است: برجام الگويي براي حفظ منافع کشوراست  و کارآ يي و اهميت  ديپلماسي در برجام محک خورد واثبات شد .بايد الگوي برجام در خارج وداخل  بسط داده شود. به اين صورت که اگر آمريکايي ها در مقابل ما صف آرايي نظامي کردند نبايد ديپلماسي فراموش شود. به عنوان نمونه دعوت از ايران در نشست لوزان  براي مسائل سوريه مبتني بر کارآيي ديپلماسي  است که در ادامه مذاکرات برجام بود.بنابراين در اين حوزه ديپلماسي اهميت دارد وحرکت در جهت منافع ملي است که با اين ديدگاه مقداري از فشارهاي وارده بر ايران را مي توان کم کرد. ايران در منطقه حضور نظامي دارد واين حضورتأثير گذار است ومي تواند تعريفي از استراتژي ايران باشد. در هر صورت اقتصاد نيز بسيار مهم است و اين حوزه دچار مشکل است  رکود اقتصادي حاکم بر کشور زيان ها وتأثيرات سوء خود را بر مردم وکشور خواهد داشت وبايد از رکود خارج شد .در دنيا تکنولوژي هاي نسل چهارم وپنجم در حال استفاده است.ماهنوزدر نسل دوم باقي مانده ايم که بايد در اين حيطه سرمايه گذاري وکار شود .به عنوان مثال از تهران  تا مشهد با قطار سريع السير 8 ساعت کمتر نيست .واين در حالي است که نسل چهارم وپنجم باسرعت 500 کليومتر وظرف 2 ساعت طي مسير مي کنند واين در زمان وعمر و هزينه بسيار تأثير گذار است  وبايد در تکنولوژي سرمايه گذاري شود.
نياز ما اين است که در منطقه تنش زدايي شود وبه صلاح هيچ يک از کشورهاي منطقه وايران نيست که وارد جنگي ديگر شويم  که ورود به جنگ ديگر در منطقه در نهايت منجر به جنگ هاي شيعه وسني  خواهد شد .ايران به دنبال جنگ هاي ايدِئولوژيک نيست ودر مقابل عربستان  تا کنون مدارا نموده است . آرامش منطقه ورفتن به سوي کار اقتصادي وارتباط با همسايگان که همان ارتباط سالم اقتصادي وعلمي است باعث محکم شدن جاي پا در منطقه ودر نهايت باعث فراگير شدن حضور مان در مناطق ديگر جهان خواهد شد.
سخن آخر
سياست خارجي آمريکا تابع منابع  سياست خارجي  وساختارش است وصرفنظر از اين که چه کسي در 8 نوامبر به کاخ سفيد راه يابد اين سياست ها تغييرات اساسي نخواهد دشت ويک استراتژي ثابت حاکم است .راهکار اساسي  رفتن به سمت پايان جنگ در منطقه خاورميانه است .يک الگويي که آمريکايي ها واروپايي ها دارند الگوي جنگ هاي مذهبي  30 ساله اروپا است که در پايان منجر به تغييرات اساسي در اروپا شد و به تجزيه اروپا و تشکيل نظام وستفالي منتهي گرديد. احتمال اينکه با طولاني شدن جنگ در منطقه وپس از آن تغييرات ساختاري در کل منطقه اين الگو در خاورميانه اعمال شود، زياد است .بنابراين ما بايد در عين دفاع از حق خود به سمت پايان جنگ از طريق ديپلماسي وتعامل با کشور هاي منطقه  وکشورهاي قدر تمند حرکت کنيم ومنافع ملي خود  در منطقه را حفظ کنيم .

 

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

 

تمامی حقوق برای مجله ایرانی روابط بین الملل محفوظ است ©2024 iirjournal.ir. All Rights Reserved

Please publish modules in offcanvas position.