متن کامل سخنرانی دکتر امیر هوشنگ میرکوشش در نشست هم اندیشی دیپلماسی علمی و دانشگاهی بعد از تحریم ها در 13 بهمن 1392 در دانشگاه علامه طباطبایی
به نام خداوند جان و خرد
با سلام خدمت کلیه حضار محترم و با تشکر از انجمن علوم سیاسی ایران به دلیل برگزاری این جلسه و به ویژه جناب آقای دکتر مقصودی ریاست محترم انجمن ، موضوع مورد ارائه این جانب در مورد نقش دیپلماسی علمی و فناوری در امنیت ملی در بستر هستی شناسی می باشد که امید دارم در زمان تعیین شده بتوانم نتیجه مطلوبی از این بحث ارائه دهم.
هستی شناسی دیپلماسی علم و فناوری
علم در لغت به معنی یقین, معرفت و دانش است و در مفهوم کلی خود بر هر نوع آگاهی نسبت به اشیا، پدیده ها، روابط و … اطلاق می شود.علم را در مفهوم کلی و عام آن knowledge می گویند. ولی از واژه علم مفهوم خاصی نیز تعبیر می گردد و آن science است که مقصود آن بخشی از دانستنیها و آگاهیهای نوع بشر است که به روشهای تجربی قابل اثبات و تایید باشدبنابراین علم مطالعه جهان طبیعت است و با فرآیند پرسش علمی در مورد طبیعت جهان همراه است .
مهندسی:نیز شامل چارچوبی از دانش است، دانش طرح و ایجاد محصولات ساخت دست بشر و فرایندی برای حل مسائل.
تکنولوژی(فناوری): محصول مهندسی و علم است.فناوری در بهترین تعریف از جنس توانایی بیان شده است با این توضیح که فناوری توانایی تغییر فرایند یا عملیات است تا بتوان هر ورودی را به خروجی مورد نظر تبدیل کرد. توانایی یک قابلیت است و متشکل از مولفه های سازمان،افراد،ابزار، دانش و تجربه است و هیچ یک از مولفه ها به تنهایی نمی تواند مزیت رقابتی مورد نظر را ایجاد کند. هدف فناوری تسلط بر طبیعت وتوسعه توانایی های بشر است.
در قرن 19 و اوایل قرن 20، قدرت مسلط علم و تکنولوژی جهان ، اروپا بود.از نیمه قرن 20 تا کنون قدرت مسلط علم و تکنولوژی و مهندسی امریکا است.اما در قرن 21، بنا بر دلایل زیر یک واقعیت مشترک بین المللی در حال پدیدار شدن است :
1)چالش های علمی وفناوری در ماهیت و در ابعاد جهانی بسیار پیچیده تر و تاثیر گذار تر شده است.
2)تحقیق علمی نیز خود در حال رشد بین المللی است.
3)فناوری در یک چارچوب جهانی در حال رشد و توسعه است.
بنا براین واقعیت، علم و فناوری تاثیر سریع و مهمی بر اقتصادهای ملی و جهانی ، فرهنگ ها، جوامع و روابط بین الملل دارد.
بدیهی است که نظم جهانی نیازمند سیاستی جامع و مشارکت یکپارچه میان کشور های توسعه یافته و در حال توسعه است.علم و فناوری می تواند محور این سیاست باشد همان طوری که علم و فناوری از اهمیت زیادی در پیشرفت و تولید ثروت برخوردار است، همچنین ابزاری است که اتحاد میان فرهنگ ها و ملت ها را تسهیل می کند زیرا علم یک زبان بین المللی است که با نژاد یا فرهنگ تحت تاثیر قرار نمی گیرد.بنا براین جهان توسعه یافته، توسعه خود را از قدرت علمی و تکنولوژیکی خود دارد.
سهم ایالات متحده آمریکا از اقتصاد جهان حدود 30 درصد است(سالانه) که با سهم آن در علم در مقیاس جهانی برابری می کند.سهم اقتصاد اروپا نیز مشابه است که با سهم این اتحادیه در علم نیز برابری می کند.از قرن 20 به بعد کشور هایی که دانش محور هستند سهم بیشتری از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص داده اند. 95 درصد علوم جدید در کشور هایی تولید می شود که تنها یک پنجم جمعیت جهان را دارا می باشند.امریکا با کمتر از 5 درصد جمعیت جهان 50 درصد مجموع اختراعات و ابتکارات را به ثبت می رساند.
20 کشور برتر تولید کننده علم در سال 2013 عبارتند از:
1. امریکا با 396821 مقالISIو 27/38 درصد از کل تولید علم جهان .
2. چین با203414مقاله، 14%
3. انگلستان 6/7 % با 97310 مقاله
4. آلمان 6/54 % با 94811 مقاله
5. ژاپن 5% با 72593 مقاله
فرانسه، کانادا ، ایتالیا، استرالیا ،اسپانیا ، هند ، کره جنوبی،هلند،برزیل، تایوان،سوئیس،روسیه،ترکیه در مکان های بعدی قرار دارند. در منطقه ترکیه با 1/57% در رده هیجدهم و ایران با 1/46 % و 21138 مقاله ISI در رده بیستم قرار دارند.
سئوالی که در این جا مطرح می شود این است که چرا کشور های در حال توسعه به چنین سطحی از علم و فناوری نرسیده اند و یا افق رسیدن به این سطح از دانش روشن نیست؟ پاسخ آن است که بر خلاف کشور های پیشرفته که علم و فناوری در سیاست خارجی آن ها محوریت دارد، در کشور های در حال توسعه از این امر مهم یعنی دیپلماسی علمی و فناوری غفلت شده و می شود.
دیپلماسی علمی و فناوری
دیپلماسی علمی و فناوری از عناصر دیپلماسی عمومی است .دیپلماسی عمومی عنصر حیاتی امنیت ملی است که نیازمند برنامه ریزی بلند مدت و استراتژیک است. دیپلماسی عمومی ارتباط با جوامع خارجی به منظور دست یابی به اهداف سیاست خارجی است. سه هدف عمده دیپلماسی عمومی عبارتند از:
• دیپلماسی عمومی باعث افزایش قدرت ملی و نفوذ بر جوامع دیگر می شود.
• تجهیز تصمیم گیرندگان و سیاستگزاران به اطلاعات از جوامع و در راستای حمایت از سیاست خارجی
• ارتقاء روابط دو یا چند جانبه.
مهم ترین چالش های دوران جدید برای بقای انسان مثل تغییرات آب و هوایی، سلامت عمومی ، ناامنی غذایی و کمبود منابع و مسائلی از این دست است که ریشه در علم و فناوری دارد. توسعه نیافتگی و ناامنی خطرات اساسی برای نظم جهانی دارد. استفاده از علم و فناوری می تواند نقش مهمی در بهبود امنیت و چشم انداز توسعه بازی نماید.علم ذاتا نه سیاسی است و نه ایدئولوژیک، علم یک نوع زبان جهانی است و می تواند به عنوان ابزاری برای ارتباط با ملت ها استفاده شود.
دیپلماسی علمی و فناوری اصطلاحی است که هر دو وجه نقش علم در همکاری های علمی و بین المللی را در بر می گیرد. یعنی همکاری های علمی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی و استفاده از دیپلماسی برای بدست آوردن نتایج علمی.این نشان می دهد که دیپلماسی علمی یک جزء حیاتی در گستره دیپلماسی عمومی است و بیانی از قدرت نرم است.در تعریف دیپلماسی علمی و فناوری باید گفت : به تعاملات علمی و فناوری میان یک کشور با دیگر بازیگران بین المللی که در خدمت پیشبرد سیاست خارجی آن کشور قرار گیرد و یا روابط سیاسی میان یک کشور و دیگر بازیگران بین المللی که زمینه ساز تعاملات علم و فناوری گردد، دیپلماسی علمی و فناوری گویند .
سه حوزه دیپلماسی علمی و فناوری
1 – علم و فناوری در دیپلماسی : در این حالت علم در راستای شکل دهی و حمایت از اهداف سیاست خارجی به عنوان پشتوانه عمل می نماید .
2 – دیپلماسی برای علم و فناوری : در این حالت دستگاه دیپلماسی همکاری های علمی و فناوری بین المللی را تسهیل می نماید .
3 – علم و فنآوری برای دیپلماسی : در این حالت همکاری های علمی و فناوری روابط بین الملل را بهبود می بخشد .
همکاری های علمی و فناوری باید بتواند محیط های غیر ایدئولوژیک ، مشارکت و تبادل آزاد ایده ها را فراهم نماید. اگر چه علم این چنین بوده است و بدون شک برای تمام دوران ها نیز چنین است، اما از آن برای اهداف سیاسی با هدف سریع پیشبرد یک ایدئولوژی خاص و اثبات برتری آن نیز استفاده می شود. با وجود این کاربرد منفی علم به عنوان یک ابزار سیاسی، دیپلماسی علمی و فناوری سال های زیادی است که بسیار مفید و موثر بوده است و منتهی به ایجاد اتحادیه ها و حل و فصل اختلافات نیزگردیده است.
تعریف قدرت ملی
قدرت ملی مجموع توانایی هایی است که به یک کشور امکان می دهد هدف های ملی خود را در مناسبات بین المللی پیش ببرد.سرچشمه ها یا عوامل قدرت ملی را می توان به سه عامل اصلی تقسیم کرد. این سه عامل عبارتند از: اندازه جمعیت، کفایت سیاسی دولت و میزان توسعه اقتصادی. میزان جمعیت و کفایت سیاسی دولت در نهایت در میزان تولید ناخالص ملی که خود بازتابی از حد توسعه اقتصادی است متجلی می شود. پس میزان تولید ناخالص ملی می تواند شاخص اندازه گیری قدرت ملی یک کشور باشد.تولید ناخالص ملی یک کشور نیز از قدرت رشد اقتصادی کشور سرچشمه می گیرد که آن نیز در جای خود از پیشرفت علمی و فناوری آن کشور سرچشمه می گیرد.
دیپلماسی علمی و فناوری و منافع ملی
قدرت ملی تامین کننده منافع ملی است. امروزه جهان از منافع ملی که حول محور امنیت نظامی گردش می کرد، فاصله زیادی گرفته است و مسائلی مثل دستیابی به انرژی، منابع و مواد خام، تکنولوژی های جدید، توسعه اقتصادی و استفاده از دریا، فضا .... در زمره اجزای مهم منافع ملی کشور ها قرار گرفته است.دیپلماسی علمی و فناوری از مولفه هایی است که توانایی و قابلیت تامین منافع ملی را در هر شرایطی داراست و به عنوان قدرت نرم کشور به کار گرفته شود. از علم و فناوری می توان به عنوان ابزاری در رسیدن به اهداف و منافع ملی استفاده نمود.. از طریق تبادلات علمی و تکنولوژیکی می توان به ایجاد و شکل گیری ائتلاف های منطقه ای و بین المللی در اثر ایجاد منافع مشترک خوش بین بود.
دیپلماسی علمی و فناوری و امنیت ملی
علم و فناوری برای امنیت ملی حیاتی است.علم و فناوری ما را در ارائه خود به جهان موثرتر، در معیار های بازدارندگی هوشمند تر، در پاسخگویی قویتر و در بهبود سریع تر اوضاع توانمند تر می سازد. امنیت ملی به طور فزاینده ای بر تحولات تکنولوژیکی در جامعه تاثیر می گذارد. ابتکارات و پیشرفت در حوزه های علمی و فناوری می تواند کیفیت و کارایی و قابلیت امنیت ملی را توسعه دهد.علم و فناوری بر امنیت ملی کشور اثر می گذارد.علم و فناوری با کمک به رشد و توسعه اقتصادی باعث افزایش امنیت ملی می شود. با کاهش نقش قدرت نظامی در دیپلماسی بر اهمیت نقش اقتصاد در امنیت ملی و پیشبرد اهداف ملی افزوده شده است.
مهم ترین اهداف کشور ها در عرصه روابط بین الملل تامین امنیت ملی و یا گسترش دامنه آن است. توان صنعتی و منابع اقتصادی یک ملت محور توانایی آن ملت در جنگ و صلح را تشکیل می دهد.امنیت ملی دیگر صرفا به معنی داشتن استراتژی های جنگی نیست. به همین ترتیب با تحولی که در مفهوم قدرت ملی و منافع ملی پدید آمده است، دیگر قدرت دولت منحصر به قدرت نظامی نیست، هر روز افق جغرافیایی کشور ها باز تر می شود و آن ها را بیشتر از پیش به سوی همکاری و همزیستی سوق می دهد. این تحولات بی گمان بر مفهوم امنیت ملی تاثیر داشته و آن را همچون مفاهیم منافع ملی و قدرت ملی دستخوش تغییر می کند.
پیشرفت علمی و فناوری به پیشرفت اقتصادی منجر می شود و رفاه نسبی مردم را فراهم می کند و موجب ثبات سیاسی و اجتماعی کشور می شود. هر کشوری برای تضمین امنیت خارجی نیاز به حد معینی از ثبات سیاسی و امنیت داخلی دارد. این موضوع تا حدود زیادی مستلزم توسعه اقتصادی و پیشرفت علمی و فناوری است. عقب افتادگی در واقع نوعی نا امنی است، زیرا باعث تنش و بحران داخلی و ترغیب مداخلات خارجی می شود. برخی به صراحت می گویند امنیت ملی از توسعه سرچشمه می گیرد و حد و شاخص توسعه حد و شاخص امنیت ملی نیز است.
از توجه شما سپاسگزارم
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل