تداوم اصول ترامپیستی درقاموس دموکراتها

کولم لینچ نویسنده ارشد فارین پالیسی

ترجمه:ندا کهریزی, کارشناسی ارشد روابط بین الملل

دومحقق،دو سرباز سابق و رئیس سابق کمیته روابط خارجی سنا کاندیداهای دموکرات را شامل می‌شوند. اما برای زنده‌کردن صلح آمریکایی نباید روی آنها حساب کرد.تصادفی نیست وقتی از نامزدهای دموکرات در مورد استیضاح ترامپ یا مداخلات روسیه در انتخابات ایالات متحده سوال میشود ترجیح میدهند به مسائل داخلی مانند مالیات بر دارایی و مراقبتهای سلامت عمومی بپردازند.این روزها نقش ایالات متحده در جهان موضوع مورد تایید هیچ یک از احزاب سیاسی نیست.و برای بقیه جهان نیز این بدان معناست که اگر ترامپ در انتخابات شکست بخورد تقلیل حضور پرشور آمریکا در خارج از کشور و افزایش بار مسئولیت متحدین آن نتیجه محتمل خواهدبود.روزهای نه چندان دور که تشکل سیاست خارجی حزب دموکرات نقش آمریکا را به عنوان ملتی غیرقابل چشم‌پوشی که با دیکتاتورها و جنایتکاران جنگی از صربستان تا لیبی به مقابله پرداخته پذیرفت،در حال فراموشی است.
ژرارد آراود،سفیر پیشین فرانسه در واشنگتن گفت:اگر یک دموکرات انتخاب شود سخنان مناسبی که 4 سال گذشته از آن برخوردار نبودیم،خواهیم داشت وآمریکایی ها بیش از این در منازعات جهانی درگیر نخواهند شد.وی افزود که دموکرات ها و جمهوریخواهان دیگر نمی‌خواهند پلیس جهان باشند.
با هدایت یک دولت دموکرات قرار است آونگ سیاست خارجی به سمت اصول بین‌المللی گرایانه‌تری جهت یابد.نامزدهای پیشرو دموکرات همگی خواستار احیای جایگاه آمریکا در جهان با بازسازی ساختار دولت،ترمیم اتحادهای سفت و سخت،پذیرش نهادهای بین‌المللی‌،بازگشت به توافقنامه اقلیمی پاریس و تکمیل روابط با ایران هستند.
اما پاسخ شور و شوق برای ایفای نقش ایالات متحده در قالب ضامن اصلی صلح و امنیت از اروپا به خاورمیانه تا آسیا از دست دادن ارز در اقامتگاه دموکراتهاست.مشاور سیاست خارجی یکی از کاندیداهای دموکرات گفت:ایالات متحده نقش مهمی در رهبری جهان دارد اما ما لزوماً مجبور نیستیم آن را در وجه نظامی پیش ببریم. ما قدرتمندترین و توانمندترین ارتش جهان را داریم اما این بدان معنا نیست که ما باید از آن استفاده کرده تا وجهه خود را تخریب کنیم.البته از زمان مخالفت اوباما با حمله ناخوشایند سال 2003 به عراق و استفاده از نیروی نظامی در سطوح کلان این یکی از خط مشی های دموکراتها بوده است.
نامزدهای فعلی کاندیداهای دموکرات فاقد یک صدای واحد هستند که فضایل مداخله بشردوستانه در مناطق دوردست را ستایش کند و بالاخص در بین دموکراتهای پیشرو علاقه بکارگیری قدرت نظامی ایالات متحده برای احیای نفوذ واگذار شده به چین و روسیه در حال تقلیل است.
اکثر کاندیداهای دموکرات از جمله جو بایدن معتقد به لزوم وجود پروژه های محدود نظامی ایالات متحده خواه با استفاده از نیروهای عملیات ویژه برای مقابله با تروریسم یا حمایت از متحدان مهم هستند.به عنوان مثال بایدن برای کمک به دفاع از خود و اطمینان از اینكه روسیه بهای سنگینتری را برای جنگ در حال پیشروی خود در اوکراین می پردازد،خواستار افزایش كمكهای امنیتی از جمله تسلیحات به اوکراین شد.بایدن در زمان معاونت رئیس جمهوری تا حدی بر کاهش حضور خارجی ایالات متحده فشار آورد.
مدیر امور آسیا در شورای امنیت ملی در دولت بوش اظهار داشت که هر چیزی بهتر از آن چیزی است که ما اکنون داریم وی گفت پس از تحلیل رفتن سرخوشی،متحدین آمریکا باید با این واقعیت روبرو شوند که آنها بایستی بیش از گذشته متحمل بار مسئولیت عظیمتری جهت دفاع از خود شوند.او افزود که ما به آنچه قبل از ترامپ بوده است،برنمی‌گردیم.نیاز به اعتبارسنجی مجدد و اشتراک سهم مسئولیت بیشتری بر متحدین است که البته اخاذی نیست
برای کاندیداهای پیشروتر مانند الیزابت وارن و برنی سندرز تجربه جنگ لزوماً یک امتیاز نیست.از منظر آنان عقاید استثنائی آمریکا جای خود را به نگرش محدودتر از فضائل و فواید قدرت نظامی ایالات متحده می‌دهد و خواستار کاهش هزینه‌های ارتش آمریكا هستند.مثال آنان عراق و از این قبیل کشورها هستند اما از نظر آنان ترامپ این کار را به روش خود انجام داد.خروج از موافقتنامه تجارت آزاد آمریكا و سایر معاملات تجاری آزاد و حمایت از رویه تجاری حمایت‌گرایانه شاهد بارز این مطلب است.

پایان جنگ سرد؛عصر نوین مداخلات نظامی
اتمام جنگ سرد رهبران آمریکایی در هر دو جناح را ترغیب کرد كه طرح قدرت نظامی آمریكا می تواند آینده را رقم بزند و نیرویی برای خیر و بهبود باشد. رهبری این مسئولیت بر عهده بوش بود؛یك ائتلاف بین المللی آمریكایی كه به الحاق کویت به عراق پایان داد و اجازه استقرار مینهای آمریکایی در سومالی را برای كمك به جلوگیری از قحطی داد. پرزیدنت بیل کلینتون دریافت که نیروی هوایی برتر ایالات متحده می تواند به پایان دادن به نسل کشی در بوسنی کمک کند و ارتش صربستان را از کوزوو بیرون ببرد.مداخله‌کنندگان لیبرال دموکراتیک از ریچارد هولبروک و مادلین آلبرایت گرفته تا هیلاری کلینتون و سامانتا پاور برای دستیابی به اهداف ایالات متحده به استفاده از نیرو چه در ساحل عاج،لیبی یا بالکان معتقد بودند. آنها اظهار داشتند كه دیپلماسی آمریكا هنگامی كه باتهدیدهای معتبر اقدام نظامی آمریكا حمایت می شود،موفقیت آمیزتر بوده.اما مداخله غلط و به دروغ توجیه شده عراق و تقریباً یک نسل از جنگ در افغانستان این دیدگاه را در میان دموکرات ها و جمهوریخواهان به هم ریخته است.هردو جنگ هزینه های هنگفت انسانی و ژئواستراتژیکی را شامل شده و چیزی بیش از بی ثبات کردن این مناطق انجام ندادند و البته باعث تقویت استراتژیک ایران که در پی گسترش عرصه حضور خود بود،شدند.
بایدن کوشید تا در رای‌گیری سنا در 2002 جنگ ایالات متحده را در عراق تصویب کند،رأیی که وی اکنون تصدیق میکند اشتباه بوده است.امروز تقریباً همه کاندیداهای حزب دموکرات خواهان بازگشت سربازان رزمی از افغانستانند.هرچند برخی مانند بایدن از حفظ برخی از نیروهای ویژه و یگانهای اطلاعاتی آمریكا برای جلوگیری از بازسازی واحیا گروه های تروریستی مانند القاعده و دولت اسلامی طرفداری می کنند.
در 2011 اوباما به طرز ناامیدی حمایت خود را از تهاجم تحریم شده به لیبی را اعلام کرد.این مأموریت منجر به سقوط قذافی در و البته از هم پاشیدن ملتی در آفریقای شمالی و سقوط در پرتگاه سیاسی و امنیتی که امید خروج از آن نمیرود،شده است.تجربه که شک و تردید اوباما را در مورد فضیلت مداخله نظامی عمیقتر کرد منجر به تدوین دکترین سیاست خارجی اوباما؛کار احمقانه ای انجام نده،شد.این امر همچنین اوباما را بر اینکه منافع آمریکا در سوریه با محدود کردن درگیری نظامی تامین میشود،متقاعد کرد. این شک و تردید در حزب دمکرات ریشه دارد که از منظر آنان اشتیاق کمی برای از بین بردن دیکتاتورها و حتی کمتر از آن برای مداخلات نظامی فراتر از استفاده محدود از نیروهای ویژه و هواپیماهای بدون سرنشین وجود دارد.حتی به رغم شواهدی مبنی بر اینکه نیروهای روسی و سوریه در حال هدف قرار دادن بیمارستان ها و غیرنظامیان در شهرهای تحت کنترل هستند،دموکراتهای پیشرو میل و رغبت چندانی برای ایفای نقش نظامی ایالات متحده ابراز کرده اند.
پاپس کشیدن ایالات متحده و برآیند آن بر امنیت و ثبات
عقب نشینی بیشتر ایالات متحده میتواند تأثیر بسیار زیادی بر امنیت و ثبات از خاورمیانه گرفته اروپا و آسیای شرقی داشته باشد. جایی که رقبای قدرتمند آمریکا؛روسیه و چین مشتاقند این خلاء را پر کنند.ماه گذشته کره جنوبی در پی تصمیم آمریکا برای جبران هزینه های میزبانی نزدیک به 30،000 سرباز آمریکایی از حدود 1 میلیارد دلار به حدود 5 میلیارد دلار در سال،توافقنامه‌ای با چین برای افتتاح کانال همکاری های نظامی امضا کرد. بنابر اظهارات کره ممکن است اتحاد امنیتی ایالات متحده و کره جنوبی بخاطر خواسته های بسیار صریح واشنگتن از هم بگسلد.متحدین و شرکای ما در شرق آسیا و خاورمیانه بی تابانه به دنبال انتخابات 2020 ایالات متحده هستند و در طیف وسیعی از گزینه ها فکری قرار دارند.کره جنوبی ممکن است از تغییر حاکمیت در واشنگتن استقبال کند چرا که اکثر کاندیداهای دموکرات از بازسازی اتحاد دیرینه ما با سئول ابراز حمایت کردند.
اما متحدان اصلی در خاورمیانه از جمله عربستان سعودی ممکن است با چشم انداز پیروزی دموکراتها به خود بلرزد.اگر ترامپ شکست بخورد ریاض باید برای یک تغییر چشمگیر آماده شود. همه نامزدهای پیشرو ریاست جمهوری دموکرات خواستار ارزیابی مجدد روابط ایالات متحده با عربستان سعودی شده اند. برای مبتدیان یک دولت جدید احتمالاً به حمایت ایالات متحده از جنگ سعودی در یمن پایان میدهد و تمرکز خود را برای شرکت مجدد ایران در مذاکرات در اسرع وقت متمرکز میکند. جای تعجب ندارد که ما در حال حاضر شاهد تحرکات جدیدی از سوی سعودی ها به سمت گفتگوهای احتمالی با تهران هستیم.
باید گفت جناح سنتی و پیشرو حزب دموکرات همچنان به تلاش خود برای حل اختلافات در طیف وسیعی از موضوعات از جمله نقش نظامی ایالات متحده در جهان و حمایت دولت اسرائیل که به طور فزاینده با ترامپ و حزب جمهوریخواه متحد شده است،ادامه میدهد.
شکاف حزبی در اجماع نخبگان در خصوص سیاست خارجی است که می خواهند نقطه نظرات ملت غیر قابل چشم پوشی(ایالات متحده،در گفته ترامپ) را احیا کنند،در حالی که پیشروهای حزب نسبت به این امر بسیار تردید دارند چرا که نیاز به تأیید هژمونی جهانی ارتش آمریکا دارد.البته در پایان باید گفت که نخبگان سنتی قبلاً این جنگ داخلی در حزب را واگذار کرده‌اند!

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل