کتاب به شرح مختصات سلاح طراحیشده در وزارت خزانهداری آمریکا برای مقابله با تامین مالی تروریسم و فعالیتهای مجرمانه پرداخته است. بررسی این کتاب نشان میدهد که اصول طراحیشده در اتاق جنگ خزانهداری که پس از حادثه یازدهسپتامبر کلید خورد، رفتهرفته به یک قاعده جهانی تبدیل شده است.
همگرایی کشورهای مختلف در راستای اجرای این استانداردها کشورهایی نظیر روسیه، چین و هندوستان را نیز مجبور کرده است که در اوج اصطکاک سیاسی و اقتصادی با آمریکا به این معاهده بینالمللی بپیوندند. بنابراین میتوان گفت این سلاح بهواسطه مشروعیت و جامعیت توانسته است به جایگزینی کمهزینه، مطمئن و مخرب برای جنگ تسلیحاتی بدل شود. بررسی کتاب "عصیان جنگ خزانه داری درعصرجدید" نشان میدهد که برخی ازاصول به تدریج به یک قاعده جهان شمول تبدیل شدهاست.
قواعدی که کشورهایی مانند چین،روسیه و هند در عین داشتن اصطکاک با آمریکا آنها را پذیرفتهاند. تبدیل این اصول به قاعدههای بینالمللی باعث شده است کشورهایی که در مقابل اجرای این استانداردهای بینالمللی مقاومت میکنند،وارد تنگهای شوند که از سوی تمامی کشورهای دنیا تحریم شده است چراکه کشوری که وارد لیست سیاه این معاهده بینالمللی میشود اولا راه دور و درازی برای خروج از آن دارد و ثانیا بقیه کشورها خواه ناخواه مجبور به قطع مبادلات مالی خود با کشور حاضر در لیست سیاه خواهند شد.
بانگاهی موشکافانه وبررسی این کتاب درمیابیم هدف کتاب بررسی سیاست های آمریکا در جنگ پنهان مالی علیه کشورهایی است که به نوعی از زاویه دید جهانی به عنوان حامیان تروریسم درجهان شناخته میشوند. نویسنده کتاب شروع شکل گیری استراتژی جدید درامنیت ملی آمریکا را به حوادث پس از11سپتامبرمرتبط میداند.
ودرواقع یکی از عوامل مهمی است که منجربه تغییررویکردآمریکا دراین سطح است. بر مبنای کتاب خوان زارات، جرقه اصلی طراحی یک سیستم مالی برای به حاشیه راندن تروریسم و فعالیتهای مجرمانه در سیستم مالی جهانی در سال 2002 زدهشد. طی آن دوران آمریکا در افغانستان به دنبال استقرار دولتی برای محدودسازی قدرت مانور گروههای تروریستی در این کشور بود. مقامات آمریکایی در پاکستان نیز به دنبال یافتن راهحلی برای بستن شریانهای تامین مالی تروریسم بودند.
براساس کتاب جنگ خزانهداری، مقامات آمریکا و در راس آنها هیاتی چند نفره در وزارت خزانهداری آمریکا درصدد بودند تادراجلاس سران کشورهای G20 از طرح جدید آمریکا برای مسدودسازی شریانهای مالی تروریسم پرده بردارند. پس از حوادث11سپتامبر طرح مبارزه علیه تامین مالی تروریسم در دولت بوش به تصویب رسیده بود، طرحی که به گفته بوش به دنبال آن بود تا از تکرار خاطره تلخ حادثه 11سپتامبر جلوگیری کند. به خصوص اینکه اسنادی که بعدتر به دست آمد نشان میداد که "القاعده" از میانه دهه 1990میلیونها دلار از طریق سیستم مالی مرسوم و دربرخی از موارد در قالب حسابهای رسمی به نام اشخاص در آمریکا صرف تامین مالی این پروژه شرورانه کرده بود.
☆فصل دوم کتاب موسوم به"ماهی بادی "به تلاشهای وزارت خزانهداری برای بهینهسازی حوزه فعالیت و جایگاه سازمانی نهاد مبارزه با تامین مالی تروریسم درساختار اجرایی آمریکا پرداخته است. داستانی که نشان میدهد آمریکا علاوه بر تلاش برای ایجاد ساختاری جهانروا برای مبارزه با تروریسم تلاش داشت نقش خود را در نظام مالی جهانی تقویت کند، تا جایی که بقیه کشورها در مواردی ناچار باشند از تصمیمات و تحریمهای مالی کاخ سفید پیروی کند.
کارگروه اقدام مالی این اجازه را به کشورهای مختلف میداد که این قوانین را بر اساس مختصات بومی خود اما در تناسب با سایر کشورها تنظیم کنند. نقش پررنگ آمریکا در صحنه اقتصادی جهان این فرصت را میداد تاازاثرگذاری خود بهعنوان اهرم فشار سایر کشورها استفاده کند. نمونهای از این اثرگذاری، پذیرش جریمه 100میلیون دلاری وزارت خزانهداری آمریکا برای بانک "USB" برای همکاری با ایران، لیبی و یوگسلاوی بود که در آن زمان تحت تحریمهای آمریکا قرار گرفته بودند بر مبنای کتاب منتشر شده در مسیر ایجاد همگرایی جهانی مهمترین چالش پیش روی خزانهداری آمریکا جلب نظر روسیه و چین برای پیوستن به این کنوانسیون جهانی بود.
به خصوص روسیه که به واسطه حمایت تسلیحاتی از برخی گروهها، مشارکت دولت در فعالیتهای مجرمانه، فساد فراگیر و داشتن موضع علیه آمریکا تمایلی به شفافسازی فضای مبادلات مالی خود نداشت. اما در نهایت پوتین به این نتیجه رسید که پیوستن به این تصمیم برای آینده روسیه ضروری است. بنابراین در مذاکرات موسوم به "زارات-زابکوف" روسیه بهطور رسمی اعلام کرد که به این کارگروه جهانی خواهد پیوست و به این ترتیب گام نخست حذف روسیه از لیست سیاه FATF برداشته شد و چندی بعد روسیه مسوولیت اصلی در زمینه کارگروه منطقهای مبارزه با پولشویی و تامین گام نخست حذف روسیه از لیست سیاه FATF برداشته شد و چندی بعد روسیه مسوولیت اصلی در زمینه کارگروه منطقهای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم در منطقه اوراسیا را برعهده گرفت. چین نیز اگرچه در ابتدا نسبت به پیوستن به این کارگروه جهانی بیمیل بود اما در نهایت در میانه سال 2007 به FATF پیوست.
با این وجود در زمان طراحی این طرح این نگرانی وجود داشت که برخی از شرکتها به اشتباه یا از روی سهو در شمول محدودیتهای مالی تحمیل شده برشرکتهای همکار در زمینه تروریسم قرار گرفته باشند. بنابراین سلاح مالی طراحی شده باید دوربین دقیقی برای شناسایی فعالیتهای مجرمانه میداشت. آمریکا برای دستیابی به چنین هدفی به یک همگرایی جهانی و همکاری بینالمللی برای ایجاد سیستم مالی ردیابی و محدودسازی فعالیتهای مجرمانه نیاز داشت.
به این ترتیب آمریکا در نظر داشت که کارگروه اقدام مالی علیه تروریسم (موسوم به FATF) را که در سال 1989 در اجلاس هفت کشور صنعتی در پاریس شروع به کار کرده بود را در پاسخ به حملات یازده سپتامبر فعالتر، همگراتر و در نتیجه استانداردهای لازم برای نظارت بر فعالیتهای دارای احتمال مجرمانه بودن را ایجاد کند.
برگزاری نشست FATF در اکتبر سال2002 این فرصت رابه سیاستگذاران آمریکایی داد تا اعضای کارگروه مقابله با تامین مالی تروریسم را در زمینه قانونگذاری برای قطع جریان مالی حامی تروریسم در دنیا با خود همراه کند. نتیجه همفکری کشورهای دنیا در این نشست ارائه توصیه هشتگانه بعدتر و با اضافه شدن یک بند در سال به توصیههای نهگانه مبارزه با تروریسم معروف شدبود که از کشورهای عضو میخواست قوانین خود را به منظور نظارت هرچه بیشتر بر فعالیتهای مالی در زمینه تروریسم بهروزرسانی کنند.
☆فصل سوم کتاب جنگ خزانهداری به بررسی راهکار مشترک کشورها و در راس آنها آمریکا برای ترسیم مرز بین موسسات مالی سالم و "بانکهای بد" پرداخته است. منظور از بانک بد تمامی موسسات مالی هستند که به نوعی خواسته یا ناخواسته در جریان تامین مالی فعالیتهای مجرمانه و تروریسم قرار میگیرند.
☆در بخش پایانی کتاب با عنوان درسهایی از جنگ مالی نویسنده به انعکاس برخی تجربیات خود در خلال طراحی استراتژی مبارزه با تروریسم پرداختهاست. بر این اساس زارات پیشبینی کرده است که سلاح مالی در آینده ابزاری به مراتب کارآتر از جنگهای تسلیحاتی و حملات سایبری خواهد بود. چراکه در چنین شرایطی نه تنها دولتها بلکه شرکتهای خصوصی نیز تلاش خواهند کرد تا مصادیق تامین مالی تروریسم و فعالیتهای مجرمانه را شناسایی و آنها را از چرخه مالی رسمی در جهان حذف کنند. مکانیزمی که با توجه به کاهش روزافزون قدرت دولتهای مرکزی کارآترین آلترناتیو برای استفاده ازقدرت برای مقابله با تخلف است.
اگرچه این ابزار ابتدا با هدف مقابله با تروریسم طراحی شد اما تجربیات زارات نشان میدهد که تشکیل کارگروه مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم که بعدها کمک به اشاعه تسلیحات کشتار جمعی را نیز به خط قرمز خود اضافه کرد، به بسیاری از کشورها کمک کرد تا ضمن کاهش فساد،گروههای متخلفی که در خیلی از موارد تحت حمایت دولتها به فعالیتهای مجرمانه میپرداختند به حاشیه راندهشوند. سلاح طراحیشده در وزارت خزانهداری آمریکا که بعدها و در فرآیندی تعاملی به استاندارد مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم تبدیل شد.
☆☆مطالعه این کتاب به آن جهت توصیه میشود که نویسنده به عنوان یکی از طراحان استراتژی مبارزه باتروریسم درآمریکا درکتاب خود بارها به ابزارمورداستفاده سیاست گذاران آمریکا برای اعمال فشار بیشتر برایران پرداخته است. منبع: سایت دنیای اقتصاد