بررسی روان شناختی دونالد ترامپ

 سیده مسعوده میرمسعودی :عضو هیئت تحریریه

یازدهمین هم اندیشی علمی گروه مطالعات روابط بین الملل

گزارش یازدهمین هم اندیشی علمی گروه مطالعات روابط بین الملل سه شنبه 19بهمن 95
با موضوع :"بررسی ریاست جمهوری ترامپ از ابعاد مختلف"
▫️گردآوری وتدوین :لیلا طباطبایی ،امیر مقدمی


▫️سخنران اول :سیده مسعوده میر مسعودی باعنوان :بررسی روان شناختی دونالد ترامپ

در شروع بحث  به نقش کاربردی رهیافت روانشناسی فردی  آدلر  برای شناسایی لایه های شخصیتی ترامپ  و نقش کاربردی آن در رفتار وی می پردازیم . این رهیافت برنامه ریزان سیاسی را یاری می دهد  تا  بتوانند تا حد ممکن به پیش بینی رفتار و آستانه حرکت این فرد در جایگاه ریاست جمهوری آمریکا پی ببرند.باید ها و نباید های این جایگاه، در موقعیت کنونی هم از دید مناسبات نظام بین الملل و هم از دید تاثیرات آن در جایگاه ایران در منطقه و جهان، لحظات و بزنگاه های قابل تاملی را برای ایران وجهان بدنبال خواهد داشت.
➖روانشناختی ترامپ در حقیقت آنالیز
 روانشناسی رفتارهای رئیس جمهور جدید آمریکا  است . این روزها رئیس جمهور ترامپ با  فرمانها وسیاست ها و استراتژیها و حتی رفتارهای فردی باعث شده که  نزد جهانیان متفاوت دیده شود  و جنس فرمانها و طرز اجرا عملکرد وگفتمان این شخص باعث شده که از نظر روانشناسی  هم در رسانه ها و شبکه های اجتماعی چه با کاریکاتور و چه  نوشتاری و سایر موارد نقد و بررسی روانشناختی قرار بگیرد. درآنالیز شخصیت سیاسی دونالد ترامپ‌ نظریه شخصیت آدلر که بنیان گذار مکتب روانشناسی فردی است  بررسی می شود . نظریه شخصیت آدلر  با چند مفهوم اصلی معرفی می شود:
 -غایت گرایی تخیلی
-تلاش برای تفوق و برتری
-احساس حقارت و مکانیسم جبران
-علایق اجتماعی
-شیوه زندگی و "من" واقعی و "من" آرمانی
➖در شرح مفهوم اول می توان گفت برخلاف روانشناسی فروید که بر اساس قانون علیت بنا شده است ، روانشناسی فردی بر اصل فینالیزم یا توصیف اعمال از راه تشخیص هدف ( غایت گرایی ) استوار است . به عقیدة آدلر انسان سالم قادر است خود را از قید و بند  تخیلات رها کند و به هنگام لزوم با واقعیات روبرو شود . در حالیکه فرد روان نژند یا کسی" من" آرمانی بصورت سلطه گر بر او حکمرانی می کند،  به این کار قادر نیست و همواره در خیال پردازیهای خود غوطه ور است . در نظر آدلر هدفهای تخیلی علت ذهنی  رویدادهای روانی هستند ودر دنیای بیرون نیز باعث رفتارهای غیر معقول  در شخص می شوند
➖در تطبیق این مفهوم با رفتار ترامپ:
ترامپ متولد ۱۹۴۶ و دقیقا دوران جوانی را در زمان جنگ سرد بوده و  شخصیت های این دوره  تحت تاثیر محیط بوده ومعمولا افراد این دوره یک  تقسیم بندی دوست و دشمن  براساس غرب و شرق داشته اند یعنی در تخیلات این افراد مخصوصا افراد اقتصاد محور این مسئله پر رنگ تر بودو با توجه به جایگاه آمریکا در آن دوره ، مهاجرین اروپایی سعی در اثبات خود در جامعه آمریکا بودند که خانواده پدری ترامپ نیز جزو آن افراد بودند .تخیلات و اهداف بلند پروازانه که اتفاقا شرایط تحقق این تخیلات نیز برای ترامپ جوان مهیا بود که باعث شد ترامپ بتواند تخیلات بلند پروازانه  در کار و حرفه خود را تحقق بخشد ودر نهایت  بتواند  جزو ۵۰۰ ثروتمند اول دنیا شود. با مفهوم دوم این تفوق و برتری را ترامپ در کاری عزم کرده بود به نحو احسن انجام داد و جالب اینکه در باب همین موفقیت ها چندین کتاب منتشر کرد تا این برتری را به همه نشان داد .
از طرفی دیگر عصر شکوفایی شخصیت اقتصادی ترامپ در عصر مناسبی بوده وبانگاهی به موفقیت های مالی ترامپ، که وی خود را محصول دهه ی 70 و عصر رسانه ها می داند، بخوبی نشاندهنده این  واقعیت است که وی پیش ترنقش واقعی یک کارآفرین ،توانایی های یک شو من در بازار رسانه ها را داراست و موفقیت های او از بازار تجارت گرفته تا تصرف قله ی فرمانروایی آمریکا، همه از این خصوصیات ارمان گرایی و در عین حال کمی پوپولیستی وی منشا می گیرد وشاید بتوان گفت تلفیق این دو  خصوصت می تواند در افرادی کمی می تواند وجود داشته باشد
هم چنین تلاش های وی که  از باور های او از پدرش، بعنوان ملاک  توانمندی های شاخص،  راه را در رفتار وی به سمتی برده که گویا رویای آمریکایی را بعنوان مفهومی در زیر مجموعه ی توانمندیها خارق العاده ترامپ ( خودبینی و نارسیسم افراطی) بعنوان یک توسعه گر developer، می بیند.
➖در ادامه روانشناختی ترامپ از دیدگاه آدلر:
 آدلر معتقد است که علاقة اجتماعی امری ذاتی است و انسان طبیتاً مخلوقی اجتماعی است ، نه اینکه از روی عادت اجتماعی شده باشد .
وجود ، یک احساس اجتماعی همگانی است . بطوریکه تمام انسانها را  با یکدیگر برابر می کند . احساس اجتماعی ، پایه و اساس تمام پیشرفتهای مهم تمدن است . نقطة مقابل احساس اجتماعی تمایلات و تلاشهایی است که در جهت قدرت شخصی و برتری انجام می گیرد.
ترامپ توانسته هم در خانواده وهم در اجتماع رشد کند پس من خلاق به او راه بزرگتری را پیشنهاد می دهد چرا که نه .می تواند ریئس جمهور آمریکا شود .و تحقق این مسئله  هم انجام شد
در اینجا این نکته ضروری است که:
هریک از ما دو خویشتن داریم ،خویشتنی که تصور می کنم آن هستیم ویا "من"که برداشتمان از خود واقعی است و "من آرمانی " که دوست داریم باشیم .در دوره بازنگری معمولا من آرمانی با من واقعی در جنگ هستند .در روانشناختی ترامپ می توان گفت در بررسی مستمر رفتاری ترامپ کاملا مشهود است که این روزها من آرمانی فرمانروایی می کند و زمام امور را در دست دارد.اگر بخواهیم آنچه که ترامپ از من آرمانی دارد را درسخنان وی جستجو کنیم :
من برتر هستم و کشوری که در آن زندگی می کنم برتر است هر کسی حق ورود به آمریکا را ندارد ! من می گویم دیوار کشیده شود و من می گویم هزینه اش را باید شما  (مکزیک)بدهید!......
 آمریکا باید با من به دوران عظمت بر گردد و اصلا رویایی آمریکایی با من  تحقق پیدا می کند!!
درکمپین انتخاباتی اش نیز ، او از "من آرمانی "سخن گفته ،این حرکت از دید بعضی از کنش گران داخلی و بین المللی نظیر سناتور مکین جمهوری خواه و حتی پوتین رئیس جمهور روسیه پنهان نمانده و هر یک در جایگاه خود کوشیده اند تا خود ومنافع کشور خود را از تبعات این" من آرمانی" حفاظت کنند .
ترامپ نتو انسته بین این دو  "خویشتن واقعی" و"خویشتن آرمانی" همسانی ایجاد کند و عدم هماهنگی بین این هر دو باعث عصبانیت و رفتارهای نامعقول شده است مثلا:
-اخراج خبرنگاری که سوالی بر خلاف "من آرمانی" پرسیده
یا قطع تلفن نخست وزیر استرالیا
یا بحث با رسانه ها در مورد تعداد شرکت کنندگان مراسم تحلیف
لغو قردادهای قبلی در دولت اوباما
برای اثبات اینکه  خویشتن آرمانی خود را برتر می بیند .
جان گارتنر  روان‌درمانگر برجسته در این باب  گفته است: «ترامپ به اختلال درمان‌ناپذیر خودشیفتگی بدخیم مبتلاست که نشانه‌های آن رفتارهای تهاجمی و ضد اجتماعی، دیگرآزاری (سادیسم)، پارانویا و خودبزرگ‌بینی حاد است.»این استاد دانشگاه جان هاپکینز همچنین از رویت نشانه‌هایی از "هیپومانیا" (شیدایی) در شخصیت دونالد ترامپ خبر داده که نشانه‌هایش «فقدان هم‌دلی و از دست دادن کنترل رفتارهای هیجانی و این احساس غالب است که دیگران عظمت او و شخصیت بی‌نظیرش را درک نمی‌کنند.»
➖ نتیجه گیری:
باید گفت رهیافت روانشناختی ترامپ، نشان می دهد که حرکات غیر قابل پیش بینی، ماجراجویانه و خود محور این رئیس‌جمهور جدید آمریکا که از تلاش برای خویشتن آرمانی او منشا می گیرد و تا حد خود شیفتگی و نارسیسم ادامه می یابد در احاطه صاحب نظران و تاثیر گذاران داخل کاخ سفید،  توانمندی این راس قدرت را در مسیری نگران کننده قرار داده که هم سیاست سازان آمریکا و هم سایر بازیگران نظام بین الملل نظیر پوتین را به دقت وا داشته است.
نکته قابل تامل در واکنش پوتین به اخراج وابسته های سیاسی روسیه در خاک آمریکا، و واکنش وی که" در گیری های اخیر در اوکراین را تلاش دولت این کشور جهت تیره کردن روابط روسیه و آمریکا دانست " نشان می دهد که سایر بازیگران نظام بین الملل،  بخوبی احساسی بودن  ترامپ را درک کرده و کوشش دارند،  منافع کشورشان را در تقابل با این " من شخصیتی "ترامپ!!  قرار ندهند.

 

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل