نویسنده: فرید رفیق زکریا
ترجمه: امین رفیع
تنها چند هفته بعد از شکست تراژیک در افغانستان اتفاق مهمی در کشوری که ایالاتمتحده بیش از دو دهه ملتسازی را در آنجا آزمایش کرده بود، رخ داد. عراق انتخاباتی را برگزار کرد که آزاد و عادلانه بودند. گمان میرود این فرایند به شکلگیری دولت جدید منتهی شود و آن ششمین انتقال قدرت صلحآمیز از سال 2004 خواهد بود. اگرچه این انتخابات در سطح پایینی از مشارکت قرار داشت اما پیشرفت واقعی را نشان میدهد. در واقع هجده سال بعد از تجاوز ایالات متحده که دورهای از شورش، جنگ داخلی و ظهور داعش را به همراه داشت، نظام دموکراتیک عراق دوام آورد. انتخابات روتین شد. احزاب سیاسی با یکدیگر رقابت و از هم پشتیبانی میکنند. حتی درجهای از تکثرگرایی و قوه قضاییه قاطعانه نیز وجود دارد. بعد از فروپاشی ارتش عراق در پی تجاوز ایالاتمتحده احزاب و قدرتهای سیاسی عراق قوای مسلح خود را ایجاد کردند.
باگذشت زمان، قدرت شبهنظامیان شیعه بهویژه پس از فراخوان در راستای مبارزه با دولت اسلامی افزایش یافت و به نوعی خود به دولت موازی تبدیل شد. بسیاری از آنها روابط نزدیکی با ایران داشتند. اما در این انتخابات، احزاب شبهنظامی از 45 کرسی به کمتر از 20 کرسی رسیدند. دومین ویژگی انتخابات افزایش مشارکت سنیها بوده است. سنیها، گروه اقلیت در عراق، ناراضیترین گروه در سیستم سیاسی بودهاند. آنها نسبت به رأی دادن بدبین بودند و همچنان ناراضی هستند. درگذشته، آنها گاه به شورشهایی علیه دولت دامن زدهاند. اما این بار، آنها نیز رأی دادند و توانستند رأی خود را در چند حزب متمرکز کنند.
برنده بزرگ انتخابات مقتدی صدر، روحانی تندرو ضدآمریکایی است، که شبهنظامیانش در گذشته با نیروهای آمریکایی مبارزه میکردند. اما اکنون، صدر خود را به یک بازیگر سیاسی تبدیل کرده است که در داخل سیستم عراق کار میکند. به قدرت رسیدن او اکنون میتواند او را مجبور به انحلال برخی از شبهنظامیان خود و حمایت شدیدتر از دولت کند. نشانههایی وجود دارد که او دقیقاً این کار را انجام میدهد. جالب است که صدر در این انتخابات از طریق سازماندهی و استراتژی ارتباطات هوشمند موفق شد. حزب وی از قوانین جدید انتخاباتی بهطور مؤثر استفاده کرد و برنامهای ایجاد کرد که به حامیانش اطلاع بدهد کجا و چه زمانی باید رأی بدهند، بنابراین بهطور مؤثری آرا را برای کسب حداکثر نمایندگی توزیع کرد. صدر از دوران خود به عنوان انقلابی خشونتآمیز فاصله زیادی داشته و بهتدریج نقش خود را بهعنوان رئیس حزب بازی میکند. سومین نتیجهگیری از انتخابات این است که علیرغم نفوذ مذهبی، سیاسی و نظامی ایران در عراق، احزاب طرفدار ایران وضعیت خوبی نداشتند.
به طور کلی علت موفقیت نسبی عراق به نظر دو عامل مهم است که عبارتند از: ادغام همه گروهها در سیستم سیاسی عراق پس از شکست سیاستهای اولیه ایالاتمتحده و دومین عامل نبرد علیه داعش که این مبارزه مردم عراق را به هم نزدیک کرد عراق همیشه احساس می کرد که یک ملت و یک دولت است، اما این هویت عمیقتر شد وقتی آنها بر داعش برتری یافتند به طوری که همه به این دستاورد افتخار کردند.
قابل به ذکر است که دموکراسی عراق همچنان شکننده است، فساد مشروعیت دولت و نظام سیاسی را تضعیف میکند. در حال حاضر، چالش فوری این است که بازندگان در این انتخابات باید شکست خود را بپذیرند و از خشونت یا ابزارهای خلاف قانون اساسی استفاده نکنند. عراقیها آموختهاند که هیچ راه دیگری ندارند جز این که اختلافات خود را از طریق سیاست، اعتماد به انتخابات و بیش از همه مصالحه و سازش انجام دهند. بازندگان باید باخت خود را بپذیرند و همه طرف ها باید مصالحه کنند. در واقع کسی نمیتوانست یک دهه پیش تصور کند که سیاست عراق میتواند درسهای مفیدی برای دموکراسی ایالاتمتحده ارائه دهد؟
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل