دکترامیرهوشنگ میرکوشش
توجه به آینده و تاثیرات آن در زندگی انسان از مباحث مهمی است که حس کنجکاوی انسان را بر می انگیزد. تحلیل آینده یکی از موارد محیط شناسی در مباحث استراتژیک است. هدف از روش شناسی آینده پژوهی اکتشاف، ایجاد و آزمون آینده ای ممکن، محتمل و مطلوب به منظور تصمیم گیری های بهینه می باشد. آینده پژوهی معادل واژه Futures Studies است. دلیل استفاده از واژه جمع Futures آن است که با بهره گیری از طیف وسیعی از روش شناسی ها و به جای تصور فقط یک آینده، با گمانه زنی های سیستماتیک و خردورزانه در مورد نه فقط یک آینده بلکه چندین آینده متصور پرداخته می شود
ادوارد کورنیش[1] مهم ترین هدف از آینده شناسی را چنین بیان می کند : درک کنیم که با تداوم روند های امروز،در آینده چه روی خواهد داد و تصمیم بگیریم که آیا چنین آینده هایی برای ما مطلوب است یا خیر؟ و اگر نیست بکوشیم آن را تغییر دهیم. به عبارت دیگر،آینده شناسی در پی محتمل ساختن آینده های مطلوب و توجه به آینده های ممکن است که علی رغم تردید در وقوعشان ،تحقق برخی از آن ها اثر بزرگی بر زندگی مردم می گذارد. هدف عمده آینده پژوهان ، حفظ و گسترش بهره وری و رفاه بشریت و ظرفیت های حیات بر روی کره زمین است.
مهم ترین اهداف مطالعات آینده پژوهی عبارتند از:
- مطالعه آینده های ممکن
- مطالعه آینده های محتمل
- تصورات گذشته از آینده و دلایل و پیامد هایشان
- بنیاد های دانش و اطلاعات درباره آینده
- بنیاد های اخلاقی تفکر آینده نگرانه
- بررسی نقش و اهمیت ارزش ها در تفکر آینده شناسانه
- ارائه چهارچوبی برای تفسیر گذشته و حال یا جهت دادن به حال
- ادغام دانش و ارزش برای طراحی کنش اجتماعی
- افزایش مشارکت دموکراتیک در تصور و طراحی آینده
در حقیقت، آینده پژوهان می کوشند تا با تصور و ترسیم آینده ای ممکن، محتمل و مطلوب و ارائه اطلاعات و آگاهی نسبتا دقیق بستری را فرا روی سیاست گذاران ، برنامه ریزان و سیاستمداران فراهم کنند تا تصمیم گیری ها و برنامه ها با نگاه به آینده و پیش بینی روند های آتی طراحی شود و از امکانات و منابع موجود بتوان تا حد ممکن استفاده نمود.
آینده پژوهی مشتمل بر مجموعه تلاشهایی است که بااستفاده از تجزیه و تحلیل منابع، الگوها و عوامل تغییر و یا ثبات، به تجسم آیندههای بالقوه و برنامه ریزی برای آنها میپردازد. آینده پژوهی مشخص میکند که چگونه از دل تغییرات (یا تغییر نکردن) «امروز»، واقعیت «فردا» متولد می شود.موضوعات آینده پژوهی دربرگیرنده گونههای «ممکن» ،«محتمل» و «مرجح» (مطلوب) برای دگرگونی از حال به آینده میباشند.
آینده پژوهی دانشی بین رشته ای برای درک بهتر تغییر و آینده به شمار می رود. افق برنامه ریزی در سطح دولت ها معمولا کوتاه مدت و حداکثر پنج ساله است. اما در زمانه ای که سرعت تغییرات بسیار زیاد است، ملاحظه آینده های دورترمثلا بیست و پنج، پنجاه و حتی صد سال آینده، مهم و ضروری به نظر می رسد. آینده امری است که می توانیم آنرا با اقدامات هدفمند خود طراحی کرده و به آن شکل ببخشیم. آینده پژوهی همیشه طیف بسیار گستردهای از چشماندازها و نگرشها را داشته چرا که فعالان این حوزه، از رشتههای بسیار متنوع و دارای زمینهها و علایق فکری متفاوت پا به این عر صه گذاشتهاند. با این وجود میتوان چند مشخصه کلان را برای « آینده پژوهی» در نظر گرفت، به گونهای که در برگیرنده همه گرایشهای فکری باشد.
آیندهپژوهان تقدیری
این دسته از آیندهپژوهان را به این دلیل تقدیری مینامند که بر معضلات کنونی جهان که راهحلهای سادهای ندارند ( مثلاً خطر جنگ هستهای در دوران جنگ سرد، یا استمرار انفجار جمعیت، گرسنگی جهان، کاهش ذخایر سوختهای فسیلی و سایر منابع تجدید ناپذیر و حفاظت از محیط زیست و آلودگی آن ) پای میفشارند و روندهای کنونی را به آینده تعمیم می دهند . به عبارت دیگر معتقدند که اگر روندهای کنونی تداوم یابند، آینده بسیار تیرهتر از امروز خواهد بود. البته نمیتوان گفت که آیندهپژوهان تقدیری کاملاً بدبین هستند، چون اگر کسی کاملاً بدبین باشد هیچگاه حاضر نمیشود همه عمر خود را به مطالعه تغییر و آینده اختصاص دهد. در واقع دلیل عمده بزرگنمایی روندها و سناریوهای منفی از سوی اینگونه آیندهپژوهان، هشدار به مردم در مورد خطرها و مشکلات پیشرو میباشد. تا بدین ترتیب مردم را از وجود آنها مطلع سازد و آنان را وادارند تا از طریق تغییر سیاستهای کنونی خود، آیندهای مطلوبتر را بیافرینند .
آیندهپژوهانی که سناریوهای متفاوتی پیرامون آینده ارائه میدهند: دیدگاه اینگونه آیندهپژوهان، از دیدگاههای تقدیری گرفته، تا محتملترین و حتی مثبتترین نگرشهای «منظرساز» را در برمیگیرند.
آیندهپژوهان خوش بین، منظرساز و تکاملی
اینها بیشتر به تصویرپردازی مثبت از آیندههای مطلوب میپردازند؛ ارزشهای مطلوب و بنیادین را تبیین مینمایند؛ فعالیت گروههایی را که مجدانه میکوشند آیندهای بهتر را بیافرینند، پی میگیرند و با تفویض اختیار به مردم ثابت میکنند که ما همگی فرصت انتخاب داریم .
چشمانداز آیندهپژوهی
همانطور که اشاره شد آیندهپژوهان دارای پیش زمینهها، علایق فکری و چشماندازهای متفاوتی هستند. با این وجود، برخی از ویژگیها که مورد وفاق اکثر آیندهپژوهان است، « آینده پژوهی» را به عنوان رشتهای شاخـص از دیـگرحـوزههای مطالعاتی متمایـز میسـازد. بر این اساس تمایز بین آیندههای ممکن، محتمل و مطلوب به شرح زیر است:
آینده ممکن : هر چیزی اعم از خوب یا بد، محتمل یا بعید، میتواند در آینده رخ دهد.
آیندههای محتمل : آنچه به احتمال بسیار زیاد در آینده به وقوع خواهد پیوست ( مبتنی بر استمرار روندهای کنونی در آینده) .
آیندههای مطلوب : آنچه مطلوبترین و مرجحترین رویداد آینده به شمار میرود.
دورههای زمانی مطالعه آینده
مطالعه آینده در چارچوبهای زمانی گوناگونی صورت میگیرد؛ که تقسیمبندی زیر از انواع منطبق با نظریات و یافته های حوزه روابط بین الملل است.
آینده نزدیک: حداکثر تا یکسال
آینده کوتاه مدت: بین یک تا پنچ سال
آینده دراز مدت: بین پنچ تا بیست و پنج سال
آینده دراز مدت: بین بیست و پنج تا پنجاه سال
آینده دور دست: بیش از پنجاه سال
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
[1] Edvard Kornish