سیده مسعوده میرمسعودی*
مذاکرات هسته ای ایران با طرفین اروپایی در چند روز اخیر در حال انجام است .گاه از پشت پرده این مذاکرات خبرهای خوشی می رسد که بیشتر حول وحوش برداشتن تحریم ها است یعنی گفتگو به سمت نزدیک شدن به تفاهم یا به عبارتی تعامل با همدیگر پیش می رود.
اگر چه تا آشکار شدن مذاکرات پشت پرده مربوط به روند بازگشت آمریکا به برجام رمز خوانی روند مذاکرات غیر علمی است اما این نکته از پیش بدیهی است که دو طرف ( دولت های ایران و آمریکا) تمایل جدی در پیشبرد مذاکرات دارند . در نگاه نویسنده برای طرف ایرانی ،رفع تحریم ها و امکان استفاده از دلار های بلوکه شده، ولو اینکه بصورت همزمان و برای تمام تحریم ها نباشد ،کمال مطلوب است . در آن سو و از نگاه طرف آمریکایی هموار سازی مسیر سه گانه ای که بترتیب اهمیت شامل :
۱-کاهش و توقف غنی سازی
۲-ضمانت تند روی های نظامی منطقه ای علی الخصوص موشکی
۳- آزاد سازی آنچه بعنوان متهمین دو تابعیتی نامیده شده دلایل بنیادی دو کشور در رسیدن به توافق و بازگرداندن برجام گسترش یافته !!! می باشد .
از سوی دیگر اظهارات تصمیم گیران کلیدی ایران و همینطور واکنش مقامات سیاسی کشور های تاثیر گذار نظیر آمریکا ،روسیه بیان گر این سیگنال است که از دید این بازیگران ،کلیپ جنجالی آقای دکتر ظریف ،ابدا ملاک تصمیم گیری آنها نبوده و هم طرف ایرانی و هم دولت آمریکا این اظهارات را مورد مصرف داخلی دانسته اند و عملا این دو سمت جریان نگاهی مشابه دولت روسیه دارند که گفت« دولت روسیه بر اساس مواضع رسمی ظریف و دولت ایران تصمیم گیری می کند و این نگاه متأثر از نگاه شخصی مذاکره کننده ( ظریف ) نخواهد بود . به عبارت دیگر از نگاه این تحلیل، دو طرف ایرانی و البته آمریکایی در این موضوع که «دیپلماسی را در مقابل میدان »مبنای مذاکرات قرار داده اند تاکید داشته اند . از این منظر می توان گفت بازگشت به برجام منبعث از دید دو کشور عملی و حتمی است . در این رخداد میزان اهتمام دولت ایران در تامین اطمینان از مهار مانور های موشکی ایران وجه اطمینان دولت آمریکا نسبت به تعهداتش در برابر اسرائیل خواهد بود.
نتیجه گیری کوتاه از مذاکرات وین و اخبار کم و بیش از روند احتمالی پیش رو می توان گفت که هم تصمیم گیران کلیدی ایران و هم طرف آمریکایی بر محتمل بودن پیروزی دیپلماسی بر میدان توافق دارند ولی برای اعلام این توافق نیاز به زمینه سازی مقبولیت و چرایی در برابر ملت های خود دارند و اینکه به چه علت این هزینه زمانی و اقتصادی بر دوش هر یک از دو طرف واقع شده ، مخصوصا برای طرف ایرانی نیاز به دلایل کافی و توجیه سازی دارد . اینکه چگونه می توان برای کسانی که در این سالهای تحریم صدمه دیده اند چرایی و ضرورت این چرخش میدان به دیپلماسی را توجیه نمود کاری بس دشوار و صعب می نماید و حوادث آینده مسیر جریان را مشخص خواهند نمود.
* سر دبیر مجله ایرانی روابط بین الملل
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل