فرید جوادی ثمرین*
روابط ایران و طالبان افغانستان سابقه ای طولانی دارد اما با کشتار دیپلمات های ایرانی به دست طالبان افغانستان، تیرگی روابط بین جمهوری اسلامی ایران و طالبان رو به فزونی یافت واین روابط مسموم شد. این ارتباط تا جایی به سمت و سوی تیره گرایش پیدا کرد که جمهوری اسلامی ایران درصدد حمله نظامی تمام عیار به طالبان افغانستان برآمد. اما پس از مدتی به دستور رهبر جمهوری اسلامی ایران سید علی خامنه ای این جنگ تمام عیار علیه طالبان آغاز نشد. پس از مدتی در سال 1380 نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا به طالبان افغانستان حمله نظامی انجام دادند، جمهوری اسلامی ایران نیز به صورت غیر علنی و غیر مستقیم وارد این ائتلاف شد و به پشتیبانی کردن از مردم محلی و عادی پرداخت. پس از مدتی دوباره روابط رو به گرمی گرایش پیدا کرد و مدتی بعد از اینکه طالبان سقوط کرد، ایران به فرماندهان فراری طالبان اسکان داد و این امر باعث شد دولت افغانستان نگرشی منفی نسبت به جمهوری اسلامی ایران پیدا کند. همچنین وجود و استمرار نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان حدود ۲۰ سال، وضعیت داخلی دولت افغانستان اگرچه به سختی و آشفتگی این روزها سپری نمیشد اما جنگ و خونریزی تا حدی کمتر از امروزه بود. همچنین در این مورد جمهوری اسلامی ایران نیز در صدد خروج نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا و نیروهای اروپایی از خاک کشور افغانستان پا فشاری زیادی انجام داده اند. با این حال نیروهای طالبان که چند سال گذشته نسبت به تغییر وضعیت سیاسی دولت افغانستان در کمین نشسته بودن و ممکن است به دلیل احساس ترس از ایالات متحده آمریکا و ناتو تا این مدت دست به اقدامی نزده بودند، پس از اینکه ایالات متحده آمریکا نسبت به خروج نیروهای نظامی اش از خاک افغانستان اقدام نمود، طالبان فرصت را غنیمت شمرده و از فرصتی که برایش فراهم شده بود استفاده کرد تا زمینه احیا و به دست گیری قدرت خود را در این منطقه را فراهم نماید. طالبان درصدد دستگیری کامل حکومت در افغانستان و سلطه کامل بر تمام مناطق افغانستان و بیرون راندن شیعیان آن منطقه می باشند. با توجه به اینکه کشور افغانستان یکی از مناطق دارای اهمیت و شاهراه های مهم در بین کشورهایی که در همسایگی این کشور قرار دارند و همچنین با کشور جمهوری اسلامی ایران دارای مرز مشترک بوده که به نوبه خود از اهمیت بالایی برای کشور ما یعنی جمهوری اسلامی ایران در تمام طول تاریخ و ادوار برخوردار بوده است. باید تمام این موارد را مورد توجه قرار دهیم که طالبان به صورت کامل با وجود شیعه های افغانستان و برپایی دولت افغانستان زیر نظر شیعیان مقیم این منطقه مخالف هستند و در برخورد با شیعیان، از سطوح بالای خشونت نسبت به مردمان این منطقه برخوردار هستند. ما امروزه نمیتوانیم نسبت به وجود طالبان در افغانستان و مسیری که طی میکنند و اقداماتی که در این زمینه انجام می دهند بی توجه و بی اهمیت باشیم چرا که طالبان یعنی این گروهی که تحت سیطره داعش و عربستان و ایالات متحده آمریکا می باشد با نفوذ در بالاترین دستگاه سیاسی دولت افغانستان زمینه گسترش تروریسم و ناامنی و عدم ثبات در مرزهای مشترک کشورهای منطقهای را در پی خواهد داشت. موردی که بیش از حد قابل توجه واقع شده است: طالبان برای حل و فصل درگیری های بین دولت افغانستان وارد مذاکرات شده اند اما وعده هایی که در این مورد نیز ارائه نموده اند، با توجه به شناختی که از نحوه اقدامات این گروه در ذهن وجود داشته و نقش می بندد، نمی توان اعتماد کامل به این گروه داشت. چه بسا برای به دست گیری زمام قدرت وعده هایی با چاشنی موافقت و همکاری با دولت افغانستان ارائه نمایند اما عمل نکنند. هنگامی که به نقش نیروهای خارج از مناطق درگیر می نگریم باید این موارد را هم مورد تجزیه تحلیل ذهنی قرار دهیم با وجود دخالت های بی مورد کشورهای بیگانه در این درگیری و یا مسائل سیاسی موجود بین دو گروه درگیر، زمینههای تشویش و درگیری و ناامنی گسترش پیدا خواهد کرد و منطقه به جای حل و فصل دعوی، مستعد برقراری جو متشنج خواهد بود. با توجه به این که برقراری شرایط بی ثبات و ناامنی نه تنها به نفع کشورهای اطراف نیست بلکه برای جمهوری اسلامی ایران نیز بسیار مخاطره آمیز خواهد بود و به عنوان خطری مهم محسوب خواهد شد.
با این اوصاف با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان از آنجا که نسبت به شیعیان نگاه مثبتی ندارند می توان مجموعه ای از مسائل مهم اشاره کرد:
در صورت به دست گیری قطعی قدرت طالبان، باعث تقویت تیم های تروریستی و تقویت و احیای دوباره دولت داعش دور از ذهن نخواهد بود و این امر برای کشور های هم مرز و همسایه بسیار خطرناک خواهد بود. بنابراین جمهوری اسلامی ایران در حفاظت از مرزهایش تمام تلاش و توان نظامیاش را بیشتر از گذشته در پیش گرفته و در زمینه برقراری امنیت و ثبات در مرزهایش از هیچ موردی دریغ نکرده است. جمهوری اسلامی ایران هیچ گونه دخالت نظامی را در خاک افغانستان انجام نمی دهد چرا که امروز جمهوری اسلامی ایران مخالف ورود حضور نیروهای بیگانه در خاک این کشور بوده است. پس خود نیز هیچگاه دخالت نظامی در بین طرفین درگیر انجام نخواهد داد.
جمهوری اسلامی ایران از هر راه و از هر ابزاری برای بازگرداندن امنیت و تعادل سیاسی به اصطلاح توازن در منطقه به دور از خشونت و خونریزی اقدام می نماید اما هیچگاه دخالت نظامی نخواهد کرد. باید بگوییم ایران هنگامی به عنوان میانجیگر بی طرف می تواند عمل نماید که طرفین درگیر خودشان از ایران این میانجیگری را درخواست نمایند.
اگر بخواهیم در انتها به مجموعه مهمی از پیامدهای مهم سیاسی و امنیتی پیروزی طالبان یا به اصطلاح به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان نسبت به جمهوری اسلامی ایران اشاره کنیم باید بگوییم افغانستان از کشورهای مهم منطقهای و مرزی برای جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای منطقه می باشد و این موارد از دور از ذهن نیست. همچنین مرزهای مهمی با کشورهای اطراف و کشور ما داشته است که برقراری امنیت و حفاظت از این مرز ها از اهمیت بسیار بالایی هم برای کشور ما و هم برای کشورهای منطقهای برخوردار میباشد.
در مرحله دوم چه زمانی که آمریکا در افغانستان حضور داشته و چه زمانی که درصدد تخلیه نیروهای نظامی اش برآمد، کشورهای بیگانه به دنبال برهم زدن تعادل و توازن سیاسی در منطقه و به زیر سوال بردن منافع جمهوری اسلامی ایران و کشورهای مشترک المنافع با کشور ما در تلاش و کوشش بودندکه ایران از اقدامات موثری در جلوگیری از این عوامل بهره گرفته و همواره موفقیت خودش را به کرسی نشاند است.
مورد بعدی با پیروزی طالبان در افغانستان و به دستگیری و قدرت در افغانستان جان حکومت ها و مردمان شیعه بیشتر از گذشته به خطر افتاده و خون و خونریزی و تروریسم گسترش پیدا خواهد کرد چه بسا این موارد از مرزهای مهم بین افغانستان و جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای منطقهای به سمت کشور ما سوق پیدا نکند.
در نهایت پیروزی طالبان جز پیامدهای منفی و برپایی نا امنی و احیای دوباره تیم های تروریستی اعم از داعش و... در منطقه و گسترش درگیری بین کشورهای هم مرز منطقهای، منافع آنچنانی در بر نخواهد داشت.
* کارشناس ارشد علوم سیاسی و روابط بین الملل – دانشگاه گیلان
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل