کتاب "بحران سوریه و بازیگران منطقه ای"،
تالیف سیدعلی نجات،
تیراژ 1000نسخه ، چاپ دوم خرداد 96، تعداد 306 صفحه و قیمت هر نسخه 20000 تومان توسط انتشارت موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران منتشر شده است. همچنین چاپ نخست این کتاب در اردیبهشت ماه 1396 توسط انتشارت مذکور به چاپ رسیده است.
این کتاب دارای هشت فصل و نتیجه گیری و کتابنامه می باشد. که عنوان کلی فصول به شرح ذیل می باشد
فصل اول: چهارچوب نظری
فصل دوم: تحولات سوریه
فصل سوم: ترکیه و بحران سوریه
فصل چهارم: عربستان سعودی و بحران سوریه
فصل پنجم: قطر و بحران سوریه
فصل ششم: رژیم صهیونیستی و بحران سوریه
فصل هفتم: جمهوری اسلامی ایران و بحران سوریه
فصل هشتم: سناریوهای آینده بحران سوریه
یافته ها و نتیجه گیری کتابنامه
مولف در فصل اول پس از ذکر مقدمه به بیان تاریخچه و مفهوم موازنه قدرت، اصول و مفروضات نظریه موازنه قدرت، مکتب واقع گرایی و نظریه موازنه قدرت، موازنه قدرت و مطالعات منطقه ای، نقش مولفه های ژئوپلیتیک در موازنه قدرت منطقه ای، موازنه قدرت در منطقه غرب آسیا، ماهیت ائتلافها و محورهای منطقه غرب آسیا ، ائتلاف ها و محورهای منطقه غرب آسیا، می پردازد.
همچنین در تمامی فصول کتاب، یک مقدمه در اول و یک جمع بندی و نتیجه گیری در آخر آن ذکر شده است. در فصل دوم نویسنده ابتدا به بررسی تحولات تاریخی- سیاسی در سوریه می پردازد.
سپس موقعیت ژئوپلیتیک سوریه، نحوه شکل گیری بحران سوریه، و سطح تحلیل بحران سوریه در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی را مورد توجه قرار می دهد. مولف در فصل سوم روابط ترکیه و سوریه، رویکرد سیاست خارجی ترکیه در قبال بحران سوریه از فوریه 2011 تا دسامبر 2016 ، سازوکارهای ترکیه در بحران سوریه، دلایل اتخاذ رویکرد تهاجمی ترکیه در بحران سوریه و چالش ها و فرصت های بحران سوریه برای ترکیه را مورد بحث قرار می دهد. از نظر مولف رویکرد ترکیه در قبال بحران سوریه سیاست تغییر وضع موجود می باشد.
میزبانی نشست های معارضان سوری، حمایت مالی و دیپلماتیک از معارضان، آموزش ارتش آزاد سوریه و گروه های معارض، حمایت لجستیکی و تسلیحاتی از معارضان، استقرار موشک های پاتریوت در مرز با سوریه، فشارهای دیپلماتیک و تبلیغات روانی علیه نظام سوریه، اعمال تحریم های اقتصادی علیه نظام سوریه، تهدید به حمله نظامی، لشکرکشی و حمله مستقیم نظامی از جمله اقدامات ترکیه در قبال بحران سوریه می باشد.
در فصل چهارم نویسنده به بررسی روابط عربستان سعودی و سوریه، رویکرد سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال بحران سوریه از 2011 تا 2016، سازوکارهای عربستان سعودی در بحران سوریه، دلایل اتخاذ رویکرد تهاجمی عربستان سعودی در بحران سوریه و چالش ها و فرصتهای بحران سوریه برای عربستان سعودی می پردازد.
عربستان هم در بحران سوریه سیاست تغییر وضع موجود را اتخاذ کرده است. لذا اقدامات عربستان در این راستا به شرح ذیل می باشد: فشارهای دیپلماتیک و تبلیغات روانی علیه نظام سوریه، حمایت تسلیحاتی و مالی از مخالفان به ویژه گروه های سلفی، اعمال تحریم های اقتصادی علیه نظام سوریه و تهدید به حمله نظامی علیه نظام سوریه. مولف در فصل پنجم روابط قطر و سوریه، رویکرد سیاست خارجی قطر در قبال بحران سوریه از 2011 تا 2016 ، سازوکارهای فطر در بحران سوریه، دلایل اتخاذ رویکرد تهاجمی قطر در بحران سوریه و چالش ها و فرصت های بحران سوریه را مورد کنکاش قرار می دهد. رویکرد قطر در بحران سوریه هم مانند ترکیه و عربستان سیاست تغییر وضع موجود می باشد.
لذا قطر هم اقداماتی مانند فشارهای دیپلماتیک و تبلیغات روانی ، حمایت تسلیحاتی و مالی از مخالفان به ویژه گروه های وابسته به اخوان المسلمین و اعمال تحریم های اقتصادی علیه نظام سوریه انجام داده است. نویسنده در فصل ششم به بررسی روابط رژیم صهیونیستی و سوریه، رویکرد سیاست خارجی رژیم صهیونیستی در قبال بحران سوریه از 2011 تا 2016، دلایل اتخاذ رویکرد تهاجمی رژیم صهیونیستی در بحران سوریه و چالش ها و فرصتهای بحران سوریه برای رژ یم صهیونیستی می پردازد.
این رژیم رویکرد سیاست استمرار وضع موجود و ادامه بحران را در پیش گرفته است. لذا اقداماتی مانند درمان و مداوای تروریست های مجروح، حمایت تسلیحاتی و مالی از مخالفان به ویژه ارتش آزاد سوریه و جبهه النصره ، تهدید به حمله نظامی، اقدام به حملات نظامی محدود، ارسال کردن ادوات حساس نظامی برای مخالفان و ارائه خدمات اطلاعاتی و جاسوسی توسط دستگاه امنیتی خود به مخالفان نظام سوریه را به انجام رسانده است.
در فصل هفتم مولف به بررسی روابط ایران و سوریه، رویکرد سیاست خارجی ایران در قبال بحران سوریه، سازکارهای ایران در بحران سوریه، دلایل حمایت ایران از نظام سوریه، چالش ها و فرصت های بحران سوریه برای ایران می پردازد. رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران سوریه بازگشت به وضع سابق یا حفظ وضع موجود می باشد. لذا اقداماتی مانند حمایت سیاسی و دیپلماتیکی از نظام سوریه، حمایت اقتصادی و کمک های مالی از نظام سوریه، اعزام مستشاران نظامی و حمایت های اطلاعاتی و آموزش نیروهای نظامی و امنیتی سوریه مد نظرایران قرار گرفته است.
در فصل هشتم نویسنده سناریوهای آینده بحران سوریه را مورد بررسی قرار می دهد. ابتدا گام های سناریونویسی را در هفت گام از شناسایی کنشگران تا نوشتن سناریو ها مورد بررسی قرار می دهد و در گام هفتم به چهار سناریو ی، حفظ معبر، حفظ سنگر، سناریوی شکستن محاصره و سناریوی عبور از بحران اشاره می کند.
سرانجام مولف کتاب به بحث یافته ها و نتیجه گیری می پردازد و در این قسمت بیان می دارد. اگر چه عوامل داخلی مانند تاثیر بحران اقتصادی بین المللی بر بخش های مختلف زندگی مردم، فساد مالی و ادرای و بی توجهی به روند دموکراسی خواهی مردم در شکل گیری اعتراض ها و تمایل آنها به بحران در سوریه نقش داشتند، اما اعتراض های آرام داخلی علیه دولت با ورود گروههای مسلح شورشی(بویژه معارضان تروریستی خارجی طرفدار داعش) و حمایت بازیگران منطقه ای از آنها به سرعت به خشونت های گسترده و یک جنگ داخلی تمام عیار منتهی شد.
لذا یکی از علل اصلی پیچیدگی ، تشدید و تداوم بحران سوریه، مداخله بازیگران متعدد در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی است. برداشت ها و دیدگاه های مختلف، تعارض و تضاد منافع، تصلب مواضع میان بازیگران داخلی، منطقه ای و بین المللی تاثیرگذار در سوریه و توازن قوای نیروهای داخلی ناشی از حمایت های همه جانبه بازیگران منطقه ای و بین المللی از گروه های داخلی طرفدار خود، بحران این کشور را عمیق ترو پیچیده کرده است.
نویسنده در نهایت به این نکته اشاره می کند که مداخلات مستمر بازیگران منطقه ای در بحران سوریه قبل از اینکه منجر به حل و فصل این بحران و بازگشت ثبات و امنیت به سوریه شود، این کشور را به میدان و صحنه رقابت های منطقه ای خود تبدیل کرده است.
امروزه بحران سوریه نمونه ای بارز از شکل گیری منازعه ای در ابعاد استراتژیکی در سیاست بین الملل و گسترش درگیری های سیاسی و امنیتی در نظام منطقه ای غرب آسیا میان قدرت های بزرگ و متحدان منطقه ای آنهاست. این امر در صورت پافشاری هر یک از بازیگران می تواند ضمن به مخاطره افتادن منافع و تحمیل هزینه های گزاف برای آنها، امنیت منطقه و چشم انداز ثبات در آن را نیز تحت تاثیر قرار دهد. اتخاذ رویکردهای منطقی و اولویت دادن به راه حل های مبتنی بر توافق نسبی که در آن منافع و ملاحظات همه بازیگران رعایت شود بهتر می تواند به کاهش تنش های فعلی و هموار کردن مسیر همکاری منجر شود.
بنابراین از نظر مولف خروج از بحران سوریه نیازمند قبول دو عامل اساسی است: نخست عدم دخالت های خارجی در این کشور، تاکید بر حل مسئله از طریق گفتگو و کوتاه آمدن طرفین درگیری و دوم ضرورت انجام اصلاحات در نظام سیاسی سوریه همراه با شفاف سازی و اعتماد سازی مطلوب.
در مجموع از نظر نگارنده این سطور آنچه به اختصار در مورد این کتاب می توان گفت این است که با توجه به اهمیت و به روز بودن موضوع و حساسیت بحران سوریه در سطح منطقه ای و بین المللی و همچنین تاثیراتی که این بحران بر نظم امنیت منطقه غرب آسیا و نظام بین الملل می تواند داشته باشد، به نظر می رسد این کتاب در زمینه بررسی نقش بازیگران مهم منطقه ای در بحران سوریه و تولید ادبیات موضوع دراین باره، قدم خوبی برداشته است که شایسته تقدیر می باشد.
همچنین چاپ مجدد این کتاب در خرداد 96 و به فاصله یک ماه از چاپ اول آن، نشان از اهمیت موضوع و استقبال خوب جامعه علمی و دانشگاهی از این اثر می باشد.
علاوه بر این استفاده نویسنده از منابع عربی در کنار منابع انگلیسی و فارسی و داشتن کیفیت چاپ خوب از دیگر ویژگیهای مثبت این اثر می باشد. با این وجود به نظر می رسد اگر در کنار توجه به نقش بازیگران داخلی و منطقه ای، به نقش بازیگران بین المللی دخیل در بحران سوریه هم بیشتر پرداخته می شد می توانست به غنای بیشتر اثر کمک کند.
امری که هرچند مورد توجه نویسنده محترم نیز قرار گرفته ولی تصور می شود چندان زیاد به آن پرداخته نشده است. لذا می توان گفت، توجه کمتر به نقش بازیگران فرا منطقه ای و قدرت های بزرگ بویژه ایالات متحده آمریکا و روسیه می تواند از اشکالات وارده به این کتاب محسوب شود. هر چند که با توجه به هدف پژوهش، باز هم نمی تواند از اهمیت و اعتبار این اثر خوب بکاهد.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل