زهرا شریف زاده عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
خودکشی
ترتیب زمانی این رویدادها که منجر به خروجی این سناریو می شود، به شدت بر بی ثباتی و فروپاشی تدریجی اتحادیه اروپا تمرکز دارد. از این رو فرآیند ملی سازی مجدد با رویدادهای درونی کشورهای عضو اتحادیه اروپا شناخته می شود که در آن ایالات متحده به شکلی گسترده به این رویدادها واکنش نشان می دهد.
کشورهای عضو اتحادیه اروپا با پیشبرد تمایلات کنونی خود به زیر سوال بردن ساختار کلی یکپارچگی اتحادیه اروپا در مورد روابط خود با اتحادیه اروپا و جایگاه خود در این اتحادیه بازنگری و بازبینی میرکنند. درخواست بریتانیا برای خودمختاری ملی تقویت شده و در نتیجه برگزیت، نشان دهنده آمادگی جهت صرف نظر از منافع عضویت در اتحادیه اروپا برای آزادی در خروج از توافق در یک شرایط ملی سازی مجدد می باشد. شدت بحث در این مورد راه را برای سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا باز می کند تا به طور جدی به کناره گیری از اتحادیه اروپا فکر کنند و به ملی سازی مجدد روی آورند. همان گونه که از انتخابات اخیر می توان دریافت، تاثیر رو به رشد حزب های راست گرا و انجمن های پوپولیست در کشورهای سراسر اروپا همچون حزب جبهه ملی در فرانسه، PVV [1]در هلند و AfD [2] در آلمان شک گرایی عمومی ای را علیه پروژه جامع اتحادیه اروپا برمی انگیزد. اجرای برگزیت همزمان با شکست در همکاری موثر میان کشورهای عضو شنگن در وضعیت کنونی مهاجرت گسترده همراه با احساس گسترده تهدید به دلیل تروریسم، در نهایت منجر به تعلیق توافق شنگن و افزایش مداوم ملی سازی در هر کشور خواهد بود.
بریتانیا با خروج از اجتماع اتحادیه اروپا به دنبال یک توافق تجارت آزاد بریتانیا-آمریکا خواهد بود تا رابطه خود را با بزرگ ترین شریک تجاری اش خارج از اروپا حفظ کند و فرصت های از دست رفته در بازار جامع اتحادیه اروپا را جبران کند. این نخستین گام در فرآیند تمایل فزاینده به شراکت های جایگزین انتخابی دوجانبه است. با این حال، این اتفاق منجر به شکست TTIP [3]به عنوان یک تجارت بزرگ و قرارداد سرمایه گذاری به دلیل حذف یک اقتصاد اروپایی قوی از یک سو و تمرکز سایر کشورهای باقیمانده عضو اتحادیه اروپا بر تطابق با همبستگی در حال تضعیف در اتحادیه از سوی دیگر خواهد شد. شکست TTIP منجر به تشدید چرخش ایالات متحده به سوی آسیا به دلیل منافع تجاری نیز خواهد شد که در نهایت باعث توافق های تجاری دوجانبه با هر یک از کشورهای عضو اتحادیه اروپا می شود تا حتی رفتاری گزینشی تر داشته باشند.
تعلیق توافق شنگن و شکست یک تجارت جامع و توافق سرمایه گذاری میان اروپا و آمریکا باعث اخلال در سیاست جامع خارجی و امنیتی (که هم اکنون نیز ضعیف تصور می شود) و در نهایت شکست کامل آن می شود. بدون وجود یک سرزمین جامع و یکپارچه به نام اتحادیه اروپا و بدون انتظار وجود یک بهره وری جامع اقتصادی، یک نظر جمعی در روابط خارجی و همکاری قوی در سیاست امنیتی غیرممکن می شود. شک و تردید مداوم به سیاست های حامی یکپارچگی اتحادیه اروپا و عقب نشینی پیوسته از اتحادیه اروپا منجر به کم رنگ شدن همبستگی در اتحادیه اروپا می شود. این اتفاق در نهایت همچنین باعث می شود هر یک از کشورها از واحد پول مشترک صرف نظر کرده و فرآیندی را آغاز کنند که منجر به فروپاشی منطقه یورو می شود. رکود اقتصادی که شدت آن در هر یک از کشورهای سابق عضو اتحادیه متفاوت است، ادامه می یابد که به تقویت ملی سازی مجدد تمایلات ملی گرایانه در هر کشور منجر می شود.
آمریکا به طور موقت و بیشتر از هر زمان دیگری نسبت به بخش های بزرگی از اتحادیه اروپای غیرموثر و حتی منحل شده بی اعتنا می شود که به شکلی روزافزون به عنوان شریکی نامطلوب برای همکاری در نظر گرفته می شوند. ایالات متحده با مشارکت در موافقت نامه های مهم دوطرفه یا چندطرفه با گروه های شخصی یا کوچکی که همان کشورهای عضو اتحادیه اروپا (سابق) هستند این خلاء را جبران می کند که حاکی از رفتار آمریکا در رابطه کلی اروپا-آمریکا است.
طبق این سناریو تا سال 2025 اتحادیه اروپا دیگر صلاحیت یا عملکرد سیاسی مهمی نخواهد داشت و به همین دلیل رها خواهد شد، زیرا همه توافق های بزرگ تر با شکست مواجه شده یا به حالت تعلیق درآمده اند. اتحادیه اروپا با آن که هنوز وجود دارد اما دیگر به رسمیت شناخته نمی شود و به همین دلیل از حرکت باز می ایستد. تمرکز آمریکا بر شراکت های انتخابی با ملت اروپا خلاء بزرگی از علاقه کشورهای مختلف را به نمایش می گذارد که دارای روابط دوطرفه انتخابی هستند؛ روابطی که از روابط آمریکا-اروپا در سابق قوی تر می شود و این درحالی است که رابطه با برخی کشورها نسبت به قبل از شدت و دقت کمتری برخوردار است. بین برخی ملت های اروپایی و آمریکا چند رابطه انتخابی (ویژه) وجود دارد که به علاقه مشترک در زمینه هایی مانند تجارت، سرمایه گذاری و ارز و همچنین موضوعات مختص منطقه مانند انرژی (مستقل از گاز طبیعی روسیه)، تبادل آموزشی، روند مهاجرت، مقررات زیست محیطی و سایر موارد) بستگی دارد. اگرچه وقتی کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا همچنان علاقه خود به همکاری قوی در زمینه دفاع نظامی را حفظ کنند، ناتو بهبود و گسترش می یابد. برای تضمین ادامه علاقه آمریکا به ناتو بسیاری از اعضای اروپایی ناتو بودجه دفاعی خود را به شکلی چشمگیر افزایش خواهند داد. در خصوص کشورهای عضو، انجمن های بین المللی دیگری مانند G7، G5یا G20 تا حدی اتحادیه اروپا را به عنوان پلتفرمی برای بحث و همکاری جایگزین خواهد کرد.
شاخص های اصلی برای این سناریو فروپاشی اتحادیه اروپا و مشارکت آمریکا در شراکت های گزینشی را شامل می شود. مادامی که جهت گیری ملی کشورهای عضو اتحادیه اروپا به تعلیق شنگن منجر شود ستون اصلی این ایده اروپایی متزلزل می شود. تلاش برای ایجاد موافقت نامه تجارت آزاد آمریکا-بریتانیا و ناامیدی عمومی آمریکا از اتحادیه اروپا نشانه ای دال بر تمایل آمریکا به شراکت گزینشی است و از شکست TTIP و اجرای برگزیت حمایت می کند. وقتی این فرآیند رویدادنگاری به فروپاشی منطقه یورو برسد، که در نهایت به رکود اقتصادی منجر می شود، اتحادیه اروپا تاثیرگذاری خود را از دست خواهد داد و روابط آمریکا-اروپا به شراکت های گزینشی بین کشورهای مختلف به تدریج تغییر خواهد کرد.