دکتر امیر هوشنگ میرکوشش
Noopolitik, که از ترکیب واژه های یونانی νόος ''nóos'' به مفهوم دانش ("knowledge") و πολιτικός ''politikós'' به مفهوم شهروند (citizen) که از واژه πόλις،''pólis'' به مفهوم شهر(city ) مشتق شده ، را می توان ژئوپولیتیک دانش مبتنی بر شبکه تعریف نمود. این اصطلاح توسط کارشناسان دفاعی جان آرکویلا و دیوید رانفلد در موسسه مطالعاتی رند در سال 1999 ابداع گردید و اغلب در ارتباط با "قدرت هوشمند"، به کار می رود.
انقلاب بزرگ بعدی در عصر اطلاعات می تواند در عرصه دیپلماسی رخ دهد. ایالات متحده آمریکا از دهه 1960 دستخوش انقلاب در امور تجارت شده است واز اواخر دهه 1980 در امور نظامی نیز در این کشور انقلابی انجام گرفته است . اکنون زمان برای انقلاب در دیپلماسی فرا رسیده است.
دیپلمات ها باید در مورد مفهوم چیستی " اطلاعات" بازنگری نمایند و بدانند که عرصه جدیدی به نام noosphere ، «قلمرو ذهن جهانی"، در حال ظهور است که می تواند تاثیرات عمیقی بر امور کشورداری داشته باشد.
عصر اطلاعات به تضعیف شرایط برای دیپلماسی کلاسیک مبتنی بر realpolitik و "قدرت سخت" ادامه خواهد داد ،و در عوض دیپلماسی جدیدی بر اساس آنچه ما noopolitik می نامیم و اولویت آن بر قدرت نرم است ظهور خواهد کرد.
منظور از noopolitik رویکردی به کشورداری است که به همان اندازه که توسط بازیگران غیردولتی انجام می شود توسط بازیگران دولتی نیز به کار می رود، که تاکید آن بر نقش قدرت نرم مبتنی بر اطلاعات در بیان ایده ها، ارزش ها، هنجارها و اخلاق از طریق تمام شیوه های رسانه ای می باشد. این باعث می شود آن را از realpolitik ، که بر ابعاد سخت و مادی قدرت و رفتار دولتها به عنوان عامل تعیین کننده نظم جهانی تاکید دارد، تفکیک نماییم. noopolitik از این جهت قابل درک است که دانش به سرعت در حال تبدیل شدن به منبع قدرتمند قدرت و استراتژی است، به طریقی که realpolitik کلاسیک و انترناسیونالیسم مثل گذشته نمی توانند جاذبه داشته باشند .
در سال های آینده، دیپلمات ها و استراتژیست ها از هر دو پاردایم realpolitik و noopolitik بهره خواهند گرفت. noopolitik گاهی اوقات به عنوان مکمل realpolitik به کار خواهد رفت، و گاهی اوقات به عنوان پارادایم رقیب برای سیاست و استراتژی در مقابل آن قرار می گیرد. به مرور زمان noopolitik ممکن است به پارادایم مناسب تری در سیاست جهان تبدیل گردد. noopolitik دارای نقاط مشترک زیادی با بین الملل گرایی لیبرال است، اما به نظر می رسد که بین الملل گرایی لیبرال الگویی انتقالی است که می تواند در درون noopolitik جای گیرد.
به طور کلی، noopolitik رویکردی به دیپلماسی و استراتژی در عصر اطلاعات است که بر شکل گیری و به اشتراک گذاشتن ایده ها، ارزش ها، هنجار ها، قوانین و اخلاق از طریق قدرت نرم تاکید دارد. noopolitik هم بازیگران دولتی و هم غیر دولتی را می تواند هدایت نماید، اما به جای دولت محور بودن، قدرت از تعامل و کارمشترک بازیگران دولتی و غیر دولتی سرچشمه می گیرد. نیروی محرک noopolitik منافع ملی مورد نظر دولت ها نیست. در این پارادیم منافع ملی هنوز نقش خوهد داشت، اما این نقش به جای دولت محوری بیشتردر سطح جامعه شکل می گیرد ومفهومی گستره تر و حتی جهانی در تقویت شبکه فراملی یکپارچه را تبیین می کند که در آن بازیگران محدود شده اند. در حالی که realpolitik به توانمند سازی دولت ها گرایش دارد هدف noopolitik شبکه ای از بازیگران دولتی و غیر دولتی است. realpolitik یک دولت را در مقابل دولت دیگر قرار می دهد، اما noopolitik دولت ها را ترغیب می کند در اتحاد با دیگر چارچوب های متقابل همکاری نمایند. در تمام این جهات noopolitik با realpolitik متفاوت است.جدول زیر برخی از این تفاوت ها را نشان می دهد:
Noopolitik | Realpolitik |
بازیگران دولتی و غیر دولتی | دولت به عنوان واحد تحلیل |
اولویت قدرت نرم | اولویت قدرت سخت(منابع و غیرو) |
امکان برد-برد، باخت-باخت | سیاست قدرت به عنوان بازی با حاصل جمع صفر |
هماهنگی منافع، همکاری | سیستم آنارشیک، تعارض بالا |
شبکه های متحد حیاتی برای امنیت | اتحاد مشروط(تهدید محور) |
تقدم منافع مشترک | تقدم منافع ملی |
صراحتا به دنبال یک غایت | تلاش بی پایان برای منفعت |
اخلاق بسیار مهم | اخلاق بدون مسئولیت اخلاقی است، اگر چه غیر اخلاقی نیست |
اهداف مشترک بازیگران | رفتار ناشی از تهدید و قدرت |
تمایل برای به اشتراک گذاری اطلاعات | بسیار محافظه کار در برایر جریان اطلاعات |
موازنه مسئولیت ها | موازنه قدرت به عنوان حالت پایدار |
از noopolitik می توان به عنوان پارادایمی جدید برای دیپلماسی عمومی بهره گرفت که می تواند موضوع مقاله مستقل دیگری باشد.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل