دکتررامتین رضایی*
صرف نظر از نتیجه و موفقیت یا ناکامی تلاشهای حالحاضر در راستای احیای توافقهستهای موسوم به برجام و هرگونه پیشداوری مثبت یا منفی نسبت به مذاکرات اخیر در پایتخت موسیقی کلاسیک جهان، میان ایران و اعضای چهار بعلاوه یک و با حضور نماینده ویژه آمریکا، آنچه در این نوشتار مدنظر و حائز اهمیت تلقی میگردد تحلیل و تعمیق در مورد انگیزه اعضای حاضر در مذاکرات در پایان دادن یا مهار و کنترل مناقشههستهای جمهوری اسلامیایران است.
پروندهای که نزدیک به دو دهه سیاستخارجی و بعضا سیاستداخلی و از جمله اقتصاد ایران را کاملا به خود مشغول داشته است، امروز در وین بار دیگر در معرض و بوته آزمایشی برای احیا و یا قطع امید کامل قرار گرفته است. اما اساسا هدف حضور قدرتهای بزرگ و ایران در کشور برگزاری مذاکرات، میانجیگری و سازش یعنی اتریش و پایتخت آن چیست؟ به عبارت بهتر دلیل مماشات با برنامههستهای ج.ا.ا چیست؟ و چرا همچنان بر حل و فصل مسالمتآمیز و دیپلماتیک این بحران تاکید میگردد؟ این نوشتار کوتاه ابتدا به فلسفه وجودی این مذاکرات پرداخته و سپس انگیزههای شرکتکنندگان را مورد غور و بررسی قرار میدهد.
به عنوان یک اصل کاملا پذیرفتهشده و نهادینهشده در حقوق بینالملل و نیز مهمترین سند آن یعنی منشور مللمتحد، حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات قاعده و وظیفهای انکارناپذیر در دستورکار تمامی کنشگران عرصه روابط بینالملل به شمار رفته و بنابراین هر مذاکره و نشستی از جمله مذاکرات اخیر در وین را میتوان در چارچوب این اصل و قاعده خدشهناپذیر مورد مداقه و تحلیل قرار داده و در نتیجه جنبهای تبلیغاتی و نمایشی از صلحدوستی برای آن در نظر گرفت. اما واقعیت فراتر از این اصل آرمانگرایانه حقوقی بوده و باید از منظری واقعگرایانه نیز به آن نگریست.
در نگاه افرادی چون هالستی، مورگنتا و کیسینجر مذاکره و دیپلماسی نه یک درام عاشقانه برای صلح، بلکه تلاشی است برای تغییر رفتار طرف مقابل و وادار ساختن یا اقناع او به در پیش گرفتن رفتاری مطبوع و مورد تایید. به عبارت بهتر از نگاهی رئالیستی مذاکره زمانی شکل میگیرد که یکی از طرفین یا هر دو رفتاری را در پیش گرفتهاند که مورد تایید و مطلوب تعریف نمیشود. لهذا هدف اساسی مذاکره، دیپلماسی و توافق تغییر رفتار است و نه صرفا و لزوما صلحپایدار که در رویکرد واقعگرایانه جایگاهی به خود اختصاص نمیدهد. دیپلماسی و مذاکره به معنی پایان جنگ نیست و جنگ نیز پایان مذاکره و دیپلماسی نخواهد بود.
بنابراین حضور اعضای برجام از جمله آمریکا در وین برای مذاکره بر سر برنامه هستهای ایران را باید در راستای هدف جدی تغییر رفتار و کنش ج.ا.ایران تعبیر نمود و نه برخلاف تصورات رایج در تحلیلهای رسمی تمایل به صلح یا کرنش در مقابل ایران و یا حتی بازگشت به توافق 2015 و احیای شرایطی که در دوران پیشاترامپ بر روابط میان ایران و غرب حاکم بود. به همین دلیل میتوان گفت که برجام و رویکرد و تغییر رفتار ایران در وین مورد ارزیابی قرار گرفته و در بوته آزمایش اعضای چهار بعلاوه یک و آمریکا قرار دارد. این بده آن معناست که مذاکرات اخیر و تمایل آمریکا به احیای برجام نباید به عنوان فرصتی برای خرید زمان و پروپاگاندا تلقی نمود و باید تصمیمی جدی و اساسی اتخاذ نمود.
اما در بخش پایانی لازم است به انگیزههای هر یک از اعضای برجام در احیای آن نیز توجه لازم را مبذول داشت. تیم جدید در کاخسفید به ریاست جوبایدن احیای برجام را مشروط به بازگشت ایران به تعهدات و مذاکره و توافق فراتر از برنامه هستهای شامل برنامه موشکی، نفوذ منطقهای و حقوقبشر را با هدف تحقق راهبرد کلان تغییر رفتار ایران به جای راهبرد کنترل و مهار مارتینایندیک مدنظر قرار دارد که تامین و تضمین امنیت اسرائیل و دیگر متحدان منطقهای آمریکا نیز تحقق یابد. سه کشور اروپایی برجام را یک دستاورد بزرگ برای خود دانسته و از جنبه حیثیتی و اعتبار تاثیرگذاری در سیاست بینالملل خواهان حفظ و احیای آن بوده شکست آن را ناتوانی در ایجاد چندجانبهگرایی در جهان کنونی تلقی مینمایند. برای اروپاییها میل به احیای برجام از یک نگرانی امنیتی نیز میتواند نشات گرفته باشد. نگرانی بابت بروز یک درگیری و منازعه جدید در خاورمیانه و ظهور و گسیل یک سیل عظیم از آوارگان و پناهندگان به سوی مرزهای کشورهای اروپایی که میتواند قارهسبز را با بحرانی جدی مواجه سازد.
برای روسیه و چین نیز شکست برجام میتواند به معنای برتری آمریکا و ناکامی این دو قدرت تلقی شده و برعکس توافق جدید و به منزله پیروزی بزرگ برای آنها خواهد بود. برای ایران به عنوان موضوع اصلی برجام رفع تمامی تحریمهای دوران ترامپ از جمله تحریم نفتی و مبادلات بانکی هدف و خواسته اصلی تعریف شده و مدنظر قرار دارد، اما باید به این نکته توجه داشت که شکست توافقهستهای در آزمایشگاه وین میتواند راه را برای بازگشت پرونده ج.ا.ایران به شورای امنیت سازمان مللمتحد و احیای قطعنامههای ذیل فصلهفتم منشور هموار سازد.
*عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل