Developed in conjunction with Joomla extensions.

بایدن و مساله خاورمیانه: خروج آمریکا از خاورمیانه و آینده منازعات منطقه

بهار وکیلی: دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه آزاد شاهرود

 خاورمیانه از دیرباز به دلیل وجود منابع عظیم انرژی و موقعیت ژئوپلتیکی و همچنین موقعیت استثنائی استراتژیک ، همواره مورد توجه قدرت های بزرگ بوده و هست؛ در کنار این مسئله، کشف و استخراج منابع عظیم نفت و گاز باعث اهمیت روزافزون این منطقه برای قدرت های بزرگ شده است و همواره لقمه چرب و نرمی برای دهان اروپایی ها و بعدها آمریکا بوده است.
این منطقه در اعصار گذشته جولانگاه قدرت های بزرگی از جمله انگلستان، فرانسه و روسیه بوده است. اما حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه مربوط به بعد از جنگ جهانی دوم می باشد، چرا که تا قبل از آن سیاست خارجی آمریکا مبتنی بر انزواگرایی و عدم دخالت در مناطق دیگر جهان بود. بنا بر این سیاست، آمریکا تا قبل از جنگ جهانی دوم حضور پررنگ و مداومی در این منطقه نداشت.
اما با گذشت زمان، نگاه آمریکا به ابن نقطه از جهان معطوف گشت، اما رخداد 11 سپتامپر 2001 بهانه لازم را به آمریکا برای حضور در خاورمیانه داد که تا هم اکنون ادامه دارد، تا جایی که دیگر به عنوان یکی از همسایه های کشورهای این منطقه از جهان به حساب می آید. بعد از جنگ جهانی دوم هر یک از روسای جمهور آمریکا بنا بر دلایل و بهانه های خود دلیلی برای حضور در این منطقه داشته اند ، اما سوال اصلی در نوشته حاضر این است که با انتخابات جدید آمریکا در سال جدید میلادی و روی کار آمدن جو بایدن به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، دیدگاه و سیاست های جدید بایدن در خاورمیانه چیست؟ و اینکه خروج آمریکا از خاورمیانه چه تاثیری بر آینده منازعات در این منطقه دارد؟

پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مصادف بود با آشوب و معضلات گوناگون در خاورمیانه؛ درگیری اعراب و اسرائیل، مسئله سوریه ، آشوب و درگیری در عراق، جنگ یمن و عربستان، بحران توافق نامه برجام با ایران و کلی مسائل خرد و کلان دیگر، که همه این اتفاقات برای رئیس جمهور جدید مملو از چالش و اتخاذ سیاست های درست در این منطقه خواهد بود، هر چند که با توجه به اینکه زمان اندکی از ریاست جمهوری بایدن میگذرد و پیش بینی سیاست های وی در این منطقه کمی زودهنگام است اما آنچه که مسلم است مسیر سخت، طولانی و بسیار حساس و پیچیده ای است که در مقابل روی بایدن و تیم او در مورد خاورمیانه وجود دارد.
با تمام این تفاسیر آنچه که بر همگان روشن است، اهمیت اقتصادی، سیاسی و استراتژیکی خاورمیانه برای آمریکا است و فارغ از اینکه چه کسی و از چه حزبی_ جمهوری خواه یا دموکرات_ بر مسند قدرت نشسته باشد، موضوع خاورمیانه از اولویت های او خواهد بود.
اما موضوعی که شاید اندکی جو بایدن را با روسای جمهور سابق متفاوت کند این است که وی خاورمیانه را به خوبی می شناسد. او 17 سال به عنوان رئیس کمیته خارجی مجلس و 8 سال به عنوان معاون باراک اوباما، از بیشتر کشورهای خاورمیانه بازدید کرده است و ارتباط دوستانه ای با رهبران آنها دارد که وجود همین مسئله می تواند به اتخاذ سیاست های صحیح تر در مورد خاورمیانه به وی کمک کند.
باید این موضوع مهم را در نظر داشت که هم وضعیت خاورمیانه و هم آمریکا در چند سال اخیر دچار تحولات شگرفی شده است، از جمله این تغییر و تحولات میتوان به کم اهمیت شدن نفت خاورمیانه برای آمریکا اشاره کرد چرا که در حال حاضر آمریکا یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفتی در دنیا به حساب می آید و در خاورمیانه هم به دلیل وجود آشوب و جنگ در طول این سال ها تغییرات گسترده ای بوجود آمده است.

دیدگاه دولت جو بایدن به خاورمیانه
1. حمایت از اسرائیل به عنوان یکی از مهم ترین و قدرتمندترین هم پیمانان آمریکا در منطقه؛ برای آگاهی از میزان اهمیت اسرائیل برای آمریکا میتوان به این جمله بایدن که از پدرش نقل قول کرده است اشاره کرد که می گوید: « یک شخص برای صهیونیست بودن نیازی به یهودی بودن ندارد» همچنین بایدن در زمان انتخابات، مورد حمایت یهودیان قرار گرفت و آنتونی بلینکن را که یهودی است به عنوان وزیر امورخارجه معرفی کرد.
2. در مورد ایران، به عنوان یکی از قدرت های بزرگ خاورمیانه، بایدن دیدگاه متفاوت تری نسبت به ترامپ به ایران و بالاخص موضوع برجام دارد. وی معتقد است که سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ باعث قدرت گرفتن اصول گرایان در ایران شده است و دیدگاه بایدن بر این اساس استوار است که اگر ایران به تعهدات خود در برجام پایبند باشد، آمریکا مجددا به توافق هسته ای با ایران باز خواهد گشت.
3. در ارتباط با سوریه، یکی دیگر از کشورهای بحث بر انگیز خاورمیانه، هنوز بطور کامل مشخص نیست که آمریکا در مورد این کشور چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت اما آنچه که مشخص است بشار اسد و اقدامات او همواره مورد انتقاد آمریکا بوده است.
4. در برابر عراق که یکی از کشورهای پر آشوب خاورمیانه است، نگاه بایدن به کاهش نیروی نظامی در این منطقه و تعامل با دولت کنونی عراق است هر چند که بصورت فراگیر از این منطقه عقب نشینی نخواهد کرد و همچنین نفوذ ایران بر عراق باعث نگرانی دولت بایدن است.
5. در مورد یمن هم سیاست دولت بایدن خاتمه این جنگ می باشد، همانطور که بایدن در بخشی از سخنرانی عمده اش درباره سیاست خارجی از پایان حمایت آمریکا در جنگ به رهبری سعودی ها در یمن،که شامل فروش تسلیحات بود، خبر داد.
5. در مورد ترکیه نیز در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ، سیاست های سخت گیرانه ای بر ترکیه اعمال نمیشد و به نوعی ترامپ با ترکیه بر سر مسئله سوریه و عراق مدارا می کرد اما این موضوع در زمان ریاست جمهوری جو بایدن قطعا به گونه ی دیگری خواهد بود.

آینده منازعات در منطقه خاورمیانه
زمانی که در سال 1991، جنگ خلیج فارس به اتمام رسید، امنیت سیاسی در خاورمیانه دچار تحولات شگرفی شد که تا به امروز ادامه دارد، امروزه شرایط جنگ و درگیری در خاورمیانه بطور گسترده و متفاوتی در جریان است، از طرفی با مجهز شدن برخی از کشورهای خاورمیانه به سلاح های کشتار جمعی، تهدید و امکان درگیری بین این کشورها روزافزون شده است. همچنین حضور گروه های تروریستی همچون طالبان و داعش در دهه گذشته و پرورش تروریسم توسط آنها و انجام خرابکاری های متعدد در سراسر جهان باعث انزوای سیاسی- اقتصادی خاورمیانه گردیده و از طرفی وقوع درگیری های متعدد و کم رنگ شدن صلح اعراب و اسرائیل باعث بوجود آمدن احساسات ضد غربی در این نقطه از جهان شده است که وجود همه این دلایل و درگیری ها و بویژه حملات 11 سپتامبر در آمریکا باعث حضور گسترده آمریکا در این منطقه شده است.
روندها و رویدادهای ساختاری موجود در خاورمیانه نشانگر آن هستند که پایه های نظام سایکس- پیکو لرزان شده اند، به شکلی که به نظر می رسد در میان و بلند مدت خاورمیانه شکل جدید خواهد گرفت. این روند ها و رویدادها مسائل مهمی چون احتمال فزاینده تجزیه برخی کشورها و شکل گیری کشورهای جدید بر محوریت و پیش آهنگی کردها، اوج گیری اسلام رادیکال سنی و احتمالا افول آن طی سال ها و دهه های آتی، احتمال فزاینده تسری بی ثباتی به قدرت ها و بازیگران اصلی خاورمیانه بخصوص ترکیه، روند رو به گسترش سیاست های دست راستی در اسرائیل با پیامدهای جدی امنیتی برای آینده این رژیم، کاهش اهمیت استراتژیک خاورمیانه برای آمریکا علیرغم توجه تاکتیکی ترامپ به این منطقه و در نهایت اهمیت فزاینده خاورمیانه برای کشورهای اروپایی به دلیل موضوع انرژی، پناهندگان و تروریسم را در بر می گیرد. (ترابی، طاهری زاده 8:1398)

در نهایت، مسئله و ترکیب خاورمیانه بسیار پیچیده تر از این است که بتوان آینده آن را حتی بعد از خروج آمریکا از این منطقه پیش بینی کرد، معضلات مربوط به گروه های رادیکال مذهبی، تروریسم، مسئله عربستان، ترکبه، مناقشات سوریه، خودمختاری و تجزیه طلبی کردها، حمایت ایران از گروه ها ی مخالف عربستان، نفوذ ایران در عراق، سوریه و لبنان، منازعات مربوط به کم آبی در مناطق خشک و نیمه خشک این منطقه که در سال های نه چندان دور به وقوع خواهد پیوست، منازعات ژئو اکونومیکی و صدها مورد دیگر؛ پیش بینی را در مورد آینده این منطقه بسیار سخت و تا حدودی غیر ممکن می سازد، حتی اگر بخواهیم از منظر تئوریک به این مسئله بنگریم اکثر نظریات روابط بین الملل در زمینه پیش بینی ضعیف عمل می کنند و این ناتوانی در پیش بینی، ضعف نظریات نیست بلکه سیال و پیچیدگی و غیر قابل پیش بینی بودن نظام بین الملل است.
از طرفی هر چند آمریکا از لحاظ نظامی نیروی های خود را در منطقه خاورمیانه کاهش دهد و یا حتی آنها را خارج کند، تصور مهمل و بیهوده ای است اگر بخواهیم تصور کنیم که آمریکا بصورت فراگیر از این منطقه خارج میشود؛ درست است که شاید نفت خاورمیانه همانند گذشته برای این کشور از اهمیت چندانی برخوردار نباشد اما نمی توان منکر این واقعیت شد که آمریکا منافع گسترده اقتصادی و سیاسی در این منطقه دارد، بویژه با حضور گسترده چین در این منطقه و افزایش مبادلات کشورهای خاورمیانه با این کشور، آمریکا ، چین را رقیب و حتی تهدیدی علیه اقتدار خود در این منطقه می داند. از طرفی تا زمانی که اسرائیل به عنوان یکی از متحدین دیرینه و قدرتمند آمریکا در این منطقه حضور دارد، به هیچ عنوان و بصورت تمام عیار، آمریکا، خاورمیانه را ترک نخواهد کرد.

 

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

تمامی حقوق برای مجله ایرانی روابط بین الملل محفوظ است ©2024 iirjournal.ir. All Rights Reserved

Please publish modules in offcanvas position.