دومين دور مذاکرات هستهاي در لوزان سوييس پس از ٩ روز با بيانيه مشترک مطبوعاتي ميان جمهوري اسلامي و گروه ١+٥ به پايان رسيدو دريچه نوين در راستاي مذاکرات هستهاي تا پايان تير ماه امسال براي دستيابي به توافق جامع نهايي گشوده شد.
سعید صفرپور: هیئت تحریریه
متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
جزييات مورد توافق قرار گرفته در راهکار در مذاکرات که امتيازاتي را براي طرفين مذاکره شامل ميشد، به تفصيل و به صورت بيانيهاي مشترک توسط فدريکا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا و محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه کشورمان در دانشگاه يونيل لوزان اعلام شد. حفظ برنامه هستهاي ايران همزمان با لغو تحريمهاي اعمال شده از سوي غرب و شوراي امنيت در قبال پذيرش برخي محدوديتها و قبول نظارتها و بازرسيها از مهمترين نکات اين بيانيه مشترک بود. براي نخستين بار چرخه تقابل شکست و در ازاي پذيرش محدوديتها، تحريمهاي ايران لغو خواهد شد. داود هرميداس باوند، ديپلمات اسبق و استاد دانشگاه در گفتوگو با «اعتماد» معتقد است که بايد مذاکرات هستهاي را در يک روند ١٢ ساله مورد بررسي قرار داد و با توجه به داشتهها، دستيابي به چنين شرايطي بيش از هر زمان ديگري به نفع ما است و راه را براي رسيدن به توافق جامع نهايي فراهم ميکند. وي معتقد است که بيانيه مشترک مطبوعاتي بر اساس استراتژي برد – برد تنظيم شده است. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با اين کارشناس مسائل سياست خارجي در ادامه ميآيد:
مذاکرات لوزان٢ با دستيابي به يک بيانيه مشترک مطبوعاتي به پايان رسيد. ارزيابيتان از اين دور مذاکرات هستهاي چيست؟
فرآيند مذاکرات را بايد با توجه به شرايط موجود و روندهاي پيشين مورد بررسي قرار داد و تحليل آن به شکل انتزاعي و بيتوجه به شرايط و روندهاي گذشته، امري اشتباه است. متاسفانه ما در طول هشت سال گذشته يک سياست خارجي تهاجمي و مبتني بر شرق را داشتيم که نسبت به سازوکارهاي عرف بينالملل بيتوجه بود و با رفتارهاي افراطگونه نيز همراه شد. نتيجه اين فرآيند مبتني بر سياست تهاجمي و نگاه به شرق نيز پيامدهاي نامطلوبي را براي ما به همراه داشت. صدور شش قطعنامه عليه کشورمان و قرار گرفتن ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد و اتخاذ تحريمهاي متعدد گوشهاي از نتايج نامطلوب عليه ما بود. البته در اين دوره مذاکراتي نيز صورت ميگرفت که بينتيجه به پايان ميرسيد. حال اين نوع سياست و رفتارها، تنگناهايي را براي کشورمان مخصوصا در حوزه اقتصادي ايجاد کرد و اين روند تا سال ٩٢ ادامه پيدا کرد تا اينکه آقاي روحاني با شعار تعامل سازنده با جهان و گفتوگو توانستند راي مردم را کسب کنند و به عنوان رييس جهمور انتخاب شوند. با انتخاب ايشان، روند جديدي از مذاکرات هستهاي آغاز شد که در مرحله اول با توافق ژنو همراه شد و در مرحله دوم با اين بيانيه مطبوعاتي ادامه يافته است. در اين بيانيه که به شکل تفاهمنامه است، اسکلت و چارچوب توافق جامع نهايي مشخص شده است و شرايط را براي رسيدن به توافق مهيا ميکند. موضوعات مشخص هستند و راهکارهاي حل اين موضوعات نيز تعيين شدهاند.
در بيانيهاي مطبوعاتي که از سوي آقاي ظريف و خانم موگريني قرائت شد، به راهکارهاي رسيدن به توافق جامع اشاره شده بود. ارزيابي شما از محتواي بيانيه و راهکارها چيست؟
بيانيه را ميتوان به چند بخش تقسيم کرد. در بخش مربوط به صنعت هستهاي، نطنز محل غنيسازي ايران با درصد معيني مشخص شده است. فردو به يک مرکز نوين تحقيقاتي و فناوري تبديل ميشود و راکتور اراک، آب سنگين باقي ميماند و فقط قلب راکتور با همکاري کشورهاي ديگر مورد بازطراحي قرار ميگيرد. محدوديتهايي را کشورمان در خصوص فعاليت هستهاي پذيرفته است و از سوي ديگر يک نظام نوين کنترل و بازرسي در يک دوره حاکم ميشود که زير نظر آژانس بينالمللي انرژي اتمي است و آژانس است که راستيآزمايي فعاليت هستهاي کشورمان را تاييد ميکند. البته متن کنوني، متن اوليه است و متن نهايي نگارش آن آغاز شده است.
راهکارها درباره تحريم چگونه است؟
ما با سه نوع تحريم روبهرو هستيم. تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل، تحريمهاي امريکا و تحريمهاي اتحاديه اروپايي. تحريمهاي شوراي امنيت نيز سه دسته هستند؛ تحريمهاي نظامي، تحريمهاي هستهاي و تحريمهاي مالي و اقتصادي. قرار است تحريمهاي اقتصادي و مالي در برهه اول برداشته شوند که البته نيازمند تاييد آژانس است. البته تحريمهاي ديگر به نظر ميرسد امکان لغو آنها وجود ندارد و به شکل گام به گام و بستگي به شرايط دارد.
نکات کليدي اين بيانيه چيست؟
به طور کلي فرآيند تفاهمنامه در شرايط موجود به نفع کشور و منافع ملي ما است. فارغ از اينکه قرار است تحريمهاي اقتصادي و مالي برداشته شوند. از سوي ديگر، حق غنيسازي ايران به رسميت شناخته شده و قرار نيست مکاني بسته شود. بايد يادآوري کنم که هدف مذاکرات تحميل شکست به ديگري نيست، چراکه اگر هدف اين باشد راه ديگري جز مذاکره را بايد در پيش گرفت. در مذاکره بايد سازش داشت و سعي کرد منافع و خواستههاي هر دو طرف مورد توجه قرار گيرد. يادمان باشد که اسراييل بزرگترين مخالف مذاکرات و دستيابي به توافق بود و معتقد بود که ايران نبايد هيچگونه فعاليت هستهاي داشته باشد.
پس اين بيانيه يک بيانيه برد – برد است؟
بله. براساس استراتژي برد – برد است. بايد داشتههايمان را ببينيم و بر اساس داشتههايمان قضاوت کنيم. با توجه به داشتههايمان، من فکر ميکنم که با اين توافق برد هم کردهايم.
سخنان رييسجمهوري امريکا پس از قرائت بيانيه مشترک را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
طرفين مذاکره هر کدام سعي ميکند از دريچه نگاه خود بيانيه و توافق را مورد تحليل و بيان قرار دهد. اوباما در صحبتهاي خود سعي ميکند تا اسراييل، لابي آيپک و کنگره را راضي نگه دارد و براي همين جنبه بازدارنده و محدوديتزا را مورد بيان قرار ميدهد. فرانسه نيز چون نمايندگي کشورهاي عربي و اسراييل را دارد براي همين ميگويد که هنوز درباره تحريم تصميمي گرفته نشده است. آقاي ظريف نيز سعي ميکند روي مساله برداشته شدن تحريمها مانور دهد.