یوسف بینا در گفتگو با رصد طرح جنجالی اتفاقات فرانسه را مطرح میکند : اکنون که پرده از بسیاری چهرهها فروافتاده است و مردم حقطلب در سراسر جهان میتوانند با ژرفنگری، حق را از باطل تشخیص دهند، منطقیترین برخورد با فضای غبارآلودی که مغرضان ایجاد کرده بودند این است که جهانیان به بازخوانی و رویارویی بیواسطه و بیپیشداوری دربارۀ اسلام دعوت شوند و این میتواند حرف آخر برای وقایع عبرتآموز روزهای گذشته باشد ...
اپیزود اول:
قصهای قدیمی میگوید: «یک دانشمند شرور که توانسته بود یک غول وحشتناک از لولۀ آزمایشگاهش درآورد و بهوسیلۀ او اهداف شرورانۀ خود را دنبال کند و آن غول نیز گوشبهفرمان دانشمند بود، یک بار که آن غول را از شیشه درآورد و کارهایش را انجام داد و از غول خواست که به درون شیشۀ آزمایشگاه برگردد، آن غول فرمان دانشمند شرور را اطاعت نکرد و ضمن ویرانکردن آزمایشگاه ارباب خود، قصد کشتن او را کرد…»
این حکایت کشورهای بهاصطلاح ابرقدرت امروز جهان است که همیشه خطرناکترین تروریستهای تاریخ بشریت را تربیت کرده، آنها را به جان کشورهای دیگر انداخته و از دور به تماشا و در موضع حلکنندۀ این بحران نشستهاند؛ و اکنون این غول بیشاخ ودم به لولۀ آزمایشگاهش برنمیگردد و به یکی از اربابانش آسیب میرساند.
تردیدی نیست که هیچ انسان ذیشعوری نمیتواند از آسیبدیدن انسان یا انسانهای دیگر خشنود باشد، اما گاه برخی وقایع دردناک در بطن خود نوعی «تنبیه» به معنی «بیدارباش» دارند که بد نیست آن تنبیه را برای انسان آسیبدیده یادآوری کنیم تا بداند که از کجا ضربه خورده است و این آسیب موجب «تنبه» او شود.
وقایع اخیر در کشور فرانسه نشان داد که ابرقدرتهای امروز جهان نمیتوانند از آسیب تروریستهایی که به انحای مختلف از آنها حمایت کردهاند، در امان بمانند.
اپیزود دوم:
علمای زبان و ادبیات در تعریف «طنز» گفتهاند: «نوعی اجتماع نقیضین و موقعیتی متناقضنما (پارادوکسیکال) است و در عین حال که شاید ظاهری خندهآور داشته باشد، مفهومی دردناک و قابل تأمل دارد.»
بعد از وقایع فرانسه (حملۀ داعش به مجلۀ «شارلیابدو» در پی انتشار چند کاریکاتور و کشتار چند تن از کارکنان این مجله) رئیسجمهور کشور فرانسه بههمراه تنی چند از رؤسای دولتهای اروپایی و چند کشور دیگر در یک تجمع نمایشی دست به دست هم دادند و اقدامات تروریستی را محکوم کردند.
تصویر این اجتماع کوچک که تحت تدابیر شدید امنیتی برای حفظ جان مقامات در پاریس برگزار شد، لحظاتی پس از برگزاری، در فضاهای مجازی و رسانههای خبری پخش شد. در این تصویر رئیسجمهور فرانسه در صف ابتدایی این اجتماع بازوانش را به بازوان نخستوزیر اسرائیل و صدراعظم آلمان و… گره زده بود و این جماعت تروریسم را محکوم میکردند.
جدا از اظهارنظرهای فراوانی که کاربران فضای مجازی دربارۀ این تصویر داشتند و بسیاری آن را به تمسخر و ریشخند گرفتند، این تصویر یک طنز بزرگ در خود داشت: حضور رئیس رژیم سفاک و کودککش اسرائیل در صف نخست برای محکومیت تروریسم!
بهنظر میرسد برای کسانی که در این نمایش تبلیغاتی شرکت کرده بودند، کشتار هزاران مرد و زن و کودک فلسطینی که در سالهای اخیر بهدست عوامل رژیم صهیونیستی و تحت حمایت دوستان غربیاش به خاک و خون کشیده شدهاند، تروریسم نیست و خون چند اروپایی از خون هزاران غیراروپایی رنگینتر است.
اپیزود سوم:
پیشوای مسیحیان کاتولیک هفتۀ گذشته دربارۀ «آزادی بیان» و «حق توهین به مقدسات» سخنی با این مضمون گفته بود: «کسی که به مادر پاپ توهین کند، باید منتظر مشت محکم نیز باشد.»
برخی افراد با استناد به این سخن پاپ، توهین مجلۀ فرانسوی به پیامبر اسلام(ص) را محکوم میکنند. البته این سخن چون سطحی از حقیقت را در خود دارد، قابل احترام است، ولی باید دانست که ماجرا بهمراتب فراتر از اینهاست.
شاید پاپ شناخت درستی از اسلام و ارادت مسلمانان جهان به پیامبر اسلام(ص) ندارد که جایگاه رسول اکرم(ص) را با جایگاه مادر مقایسه میکند. درصد قابل توجهی از جمعیت یکمیلیاردنفری مسلمانان جهان با هر مذهب و گرایشی در برابر پیامبرشان میگویند: «بأبی انت و أمی یا رسول الله» یعنی «پدرم و مادرم فدای تو باد ای پیامبر خدا» و پیروان همین دین بارها و بارها در مواقع حساس از جان و مال و فرزند و پدر و مادر خود برای بقای اسلام گذشتهاند و اینگونه ارادت خود را به پیامبرشان ثابت کردهاند.
نابراین پیشوای مسیحیان کاتولیک باید بداند که ارادت مسلمانان معتقد به پیامبر اسلام(ص) بسیار فراتر است از آنچه آنها گمان میکنند و اهانت به مقدسترین شخصیت این دین میتواند چه پیامدهای ناگواری داشته باشد.
پایانبندی:
خداوند در یکی از کلیدیترین آیههای قرآن کریم میگوید: «لا إکراه فی الدّین قد تبیّن الرّشد من الغی» یعنی «اجباری در دین نیست، راه هدایت از گمراهی مشخص است.» یکی از برداشتهایی که از این آیۀ قرآن میشود این است که انسان باید بدون فشارها و اجبارهای درونی و بیرونی دین خود را انتخاب کند و البته اگر به مطالعه در این باره بپردازد، راه راست از بیراههها مشخص میشود.
رهبر انقلاب در نامهای خطاب به عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی از آنها خواستهاند که دربارۀ انگیزههای سیاهنمایی علیه اسلام پرسش و کاوش کنند و در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، بکوشند شناختی مستقیم و بیواسطه از دین اسلام بهدست آورند.
به نظر میرسد اکنون که پرده از بسیاری چهرهها فروافتاده است و مردم حقطلب در سراسر جهان میتوانند با ژرفنگری، حق را از باطل تشخیص دهند، منطقیترین برخورد با فضای غبارآلودی که مغرضان ایجاد کرده بودند این است که جهانیان به بازخوانی و رویارویی بیواسطه و بیپیشداوری دربارۀ همۀ موضوعات، بهویژه دین اسلام و پیامبر اکرم(ص) دعوت شوند و این میتواند حرف آخر برای وقایع عبرتآموز روزهای گذشته باشد.