زهرا شریف زاده عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
زمان آن فرا رسیده است که آمریکایی ها همانگونه که با دیگر واژه ها راحت هستند با واژه فاشیست نیز راحت باشند.اکنون یک سیستم دو طبقه از فاشیسم ایالات متحده در حال ظهور است:
"فاشیسم Lite " برای اکثر مردم ، و سرکوب تمام عیار "دیگران" کلاهبردار ، سیاه ، بومی و افراد رنگین پوست ، بدون سند و کسانی که معترض دولت و پلیس هستند . آمریکایی ها باید آن را فاشیسم بنامند فقط به این دلیل که ترامپ COVID-19 را گرفت و بایدن برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آینده ایالات متحده مورد توجه و علاقه قرار گرفت ، فاشیسم هنوز به همه ضربه نزده است و از طرفی به این معنی نخواهد بود که عقب ماندگی دموکراتیک مورد توجه قرار نگیرد.
"دیگر طبقه مد نظر فاشیست" توصیف یک رژیم شرکتی-الیگارشی ، نژادپرست ، ضد دموکراتیک و جنبشی خشونت آمیز است که به طور فزاینده ای تحکیم می یابد".یک حالت نرمال جدید را در نظر بگیرید. با وجود خشم و عصبانیت در سال 2019 ، دولت ایالات متحده هنوز در حال جدا کردن کودکان مهاجر از والدین آنها و زندانی کردن آنها در اردوگاه های محروم کار است. در ماه جولای ، در پورتلند ، اورگان ، مأموران فدرال بدون نشان یا نشان ، معترضین را مجبور به سوار شدن به اتومبیل های بدون مارک کردند و آنها را با شتاب دور کردند. افراد هوشیار راست گرا بارها به معترضان مسالمت آمیز حمله کرده و آنها را کشته اند. دهها حمله که با وسایل نقلیه مردم را در تظاهرات شخم زدند . انگیزه ترامپ را افزایش داده است.به یاد بیاوریم زمانی را که فاشیست ها و ضد فاشیست ها در خیابان ها درگیر بودند ، و در این وانفسا موسولینی و هیتلر قدرت را به دست گرفتند.
ترامپ و جانشینان وی شیفته ادعاهای سبک نازی در مورد سلسله مراتب نژادی هستند. یهودیان "فقط برای خودشان هستند." سران دولتهای سیاه "کشورهای شیت هول" را اداره می کنند. شیت هول اصطلاحی فحاشی برای یک مکان کثیف یا ناکارآمد و یا یک مکان بسیار ناخوشایند ، به خصوص یک مکان بسیار کثیف یا ضعیف است. در 11 ژانویه 2018 ، هنگام گفتگوی دفتر اُوال( این دفتر بیضی شکل ، فضای اداری رسمی و کاری رئیس جمهور ایالات متحده است. این مکان در بال غربی کاخ سفید ، در واشنگتن دی سی ، بخشی از دفتر اجرایی رئیس جمهور ایالات متحده واقع شده است.) با چندین سناتور آمریکایی در مورد حمایت از مهاجران از هائیتی ، السالوادور و کشورهای آفریقایی در یک بسته جدید مهاجرتی ، دونالد ترامپ ، رئیس جمهور آمریکا واژه ای را بکار برد که آمریکایی ها عادت ندارند از رئیس جمهور خود بشنوند . "چرا ما همه این افراد از کشورهای shithole را به اینجا می آوریم؟" هر چند وقتی از ترامپ پرسیده شد وی آن را انکار کرد.
پر واضح بود که ترامپ قبلا اشاره کرده بود که مهاجران نیجریه ای هرگز "به کلبه های خود باز نخواهند گشت" و هائیتی ها "همه به ایدز مبتلا هستند." همچنین در جلسات دفتر بیضی از وی پرسیدند "چرا ما به هائیتی بیشتری نیاز داریم؟" ترامپ گفته بود: "آنها را بیرون بیاندازید".به جای آنها ، ترامپ صحبت از مهاجران از کشورهای بزرگ اروپایی مانند نروژ و همچنین از کشورهای آسیایی کرد ، زیرا آنها می توانند از نظر اقتصادی به آمریکا کمک کنند.این جلسه و گفتگوی خصوصی لو رفته و "شیت هول " تیتر خبرهای روزنامه ها شد. آنچه این لحظه را بی سابقه کرد ، صرفاً سو استفاده از یک واژه پست و بی ارزش نبود. بلکه این سلسله مراتب نژادی بود که ترامپ آن را ساخت. او سفیدپوستان را بر سر آسیایی ها ، و بیش از لاتین ها و سیاه پوستان "کشورهای "shithole" نامید.ترامپ به "نظریه اسب مسابقه" تأیید کرد و به مینه سوتایی های سفید گفت: "شما ژن های خوبی دارید." مینه سوتا ایالتی است در آمریکا و یکی از ایالت‌های غرب میانه آمریکا به‌شمار می‌رود. این ایالت در یازدهم می ۱۸۵۸ از نیمه شرقی قلمرو مینه‌سوتا ایجاد شد. نام مینه‌سوتا از زبان داکوتا به معنای «آب شفاف آبی» گرفته شده‌است. مینه‌سوتا به گرایش‌های مترقی سیاسی و میزان بالای مشارکت مدنی و حضور رأی‌دهندگان معروف است.در دهه‌های اخیر مهاجرت از آسیا، شاخ آفریقا و آمریکای لاتین پیشینه جمعیتی و ترکیب فرهنگی این ایالت را گسترش داده‌است. شاخص‌های استاندارد زندگی در مینه‌سوتا در میان بالاترین‌ها در ایالات متحده است و نیز از بهترین‌ها در زمینه آموزش و ثروتمندترین‌ها در میان سایر ایالت‌هاست.همچنین اریک ترامپ ، در یک گردهمایی در پنسیلوانیا گفت که معترضین "افراد بتا" هستند و از مردم می خواهند "آنها را تکه تکه کنند".
نازی ها پیشگام تکنیک "دروغ بزرگ" بودند که ترامپ به اوج جدیدی از آن رسیده است. با دروغ های خودش سعی می کند سوابق خارق العاده ای از اقدامات معامله گرانه و طرفدار تجارت بزرگ و ضد کارگری را ثبت کند. این اقدامات به تلاش برای مشروعیت بخشیدن به رای گیری از طریق پست ، پاکسازی لیست رای دهندگان ، ترساندن رای دهندگان و سرکوب ثبت نام انجام می شود. برای اولین بار در تاریخ ، تداوم دموکراتیک با دروغ گفتن، زیر سؤال برده است. ، برای این منظور ، GOP مؤسسات بی طرف قبلی را از سرویس پستی گرفته تا اداره دراگ فدرال و مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری تا اهداف حزبی متمایل است.
حتی اگر ایمی کونی بارت [1]به دیوان عالی کشور ملحق نشود و احتمالاً اگرچه بر خلاف اکثر خواسته های آمریکایی ها باشد اما پایان قانون حقوق رأی گیری ، حق انتخاب زنان و حمایت های دولت از محیط زیست رویت خواهد شد. فاکس ، پربیننده ترین کانال ،تجلیل راست گرایان از کایل ریتنهاوس ، قاتل متهم دو تظاهرکننده سیاه پوست ، مهم نیست چه کسی در انتخابات پیروز شود ، آینده خطرناک است.
دیگر تصور اینکه ترامپ ممکن است برای گرفتن قدرت مطلق "وضعیت اضطراری" به سبک Reichstag ایجاد وبه زور قدرت مطلق را بدست آورد. لازم بذکر است که اشاره ترامپ به رایشتاگ استفاده از زور و خودکامگی هیتلر در ساختمان رایشتاگ می باشد چرا که در 27 فوریه 1933 تحت شرایط مرموزی که هنوز هم بی پاسخ است ساختمان مجلس رایشتاگ دچار آتش سوزی شد و اتاق و گنبد آن از بین رفت. که این امر به عنوان بهانه ای برای رژیم نازی شد که به آزار و اذیت مخالفان خود بپردازد.از طرفی روزنامه نگار مهاجر شوروی ، ماشا گسن [2]یادآوری می کند که حتی در رژیم های مبتنی بر دروغ ، قانون شماره یک برای زنده ماندن از اقتدارگرایی این است که وقتی نیت بدخواهانه را اعلام می کند "خودکامه را باور کنید". ترامپ مرتباً اظهار نظر می کند که نمی تواند یک انتقال مسالمت آمیز را تضمین کند.
تفاوت اصلی بین حاکمان فاشیست و پوپولیست های اقتدارگرا در این است که دومی بر اساس انتخابات ادعای مشروعیت می کند ، هرچند که فساد آور باشند. ترامپ در عوض نتایج احتمالی انتخاباتی را به عنوان موانع ناخوشایند برای ماندن در قدرت تلقی می کند. هر چند تشبیهات تاریخی همیشه ناقص هستند ، اما ما در دوران خطر از تاریخ شکست می خوریم.
واژه ها و کلمات مهم هستند. کلمات این امکان را می دهند واقعیت را درک کنند و استفاده نکردن از برخی از کلمات حقایق ناخوشایند را از بین می برد. فاشیسم فقط یک عنوان نیست. فاشیسم به سبک آمریکا فاشیسم آلمانی یا ایتالیایی نیست. "فاشیسم lite "به سبک ایالات متحده فضای سیاسی را برای جاسوسی ، سردرگمی و سرگرمی رسانه ها و روشنفکران باز می کند. برای کسانی که حکومت می کنند ، مهم نیست که خون طبقات به جوش می آید و کارشناسان در رسانه ها "تیسک تیسک "[3]می کنند. باندهای راست افراطی ، حامیان شرکت های بزرگ آنها و بسیاری از همسفران مستبد آنها در یک جهان اطلاعاتی دیگر زندگی می کنند.
اکنون آمریکایی ها درک می کنند که آمریکایی های آفریقایی تبار که به طور سیستمی در محله هایی با پلیس بسیار محصور هستند یا در مکان "اشتباهی" در زمان "اشتباه" قرار دارند ، هرگز به درمان "ساده" نرسیده اند. آنها فاشیسم تمام عیار را برای تقویت سیاه یا در حالی که سیاه پوست خواب است ، بدست می آورند. همانطور که چارلز بلو نیویورک تایمز در مورد برونا تیلور نوشت ، او "یک زن بی گناه بود ، در خانه خودش می خوابید و هیچ قانونی را نقض نمی کرد. دولت در او را شکست و به ضرب گلوله کشته شد. کارگران مهاجر به طور مشابه نسبت به حمله به محل کار یا هنگام حضور در دادگاه یا تحویل گرفتن بچه ها از مدرسه احساس آسیب پذیری می کنند. برای افراد غیرمستند ، فاشیسم ایالات متحده نیز "ساده" نیست. "Fascism-lite "یکی از دلایلی است که آمریکایی ها در تلفظ این کلمه خاص "فاشیسم" مشکل دارند. دلیل دیگر این است که ما نتوانسته ایم به نسل های جوان در مورد بربریت فاشیسم تاریخی آموزش دهیم. در دهه 50 و 60 پدرانی ، که در طول جنگ جهانی دوم در ارتش خدمت کرده بودند ، داستان های جنگ را هنگام خواب برای فرزندانشان تعریف می کردند. اردوگاه های بزرگ مرگ در آن زمان کاملاً شناخته شده بودند ، اگرچه امروز دو سوم جوانان آمریکایی از این که نازی ها شش میلیون یهودی را در هولوکاست کشتار کرده اند ، آگاهی ندارند. همچنین علاوه بر آن آشویتس و اردوگاه های کار اجباری ، اردوگاه های کار برده در بسیاری از شهرهای آلمان وجود دارد که مملو از بازماندگان لاغر و اجساد مرده ای است جمع شده اند.
هرچند که بسیاری از جانبازان آنچه را که شاهد بوده اند به خانواده هایشان نمی گفتند. این اعضای بزرگترین نسل نمی خواستند دوباره آن دوران وحشت به یاد بیاورند . آنها همراه با متحدان غربی و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آلمان نازی را در کنار فاشیست های موسولینی ، امپریالیست های ژاپن و همه فاشیست های کم نظیر حزب صلیب پیکان [4] مجارستان (این حزب راست افراطی به رهبری فرنس شالازی بود ، که در مجارستان دولتی را تشکیل داد معروف به دولت ملی وحدت. آنها از 15 اکتبر 1944 تا 28 مارس 1945 در قدرت بودند. در طول مدت کوتاه حکومت آن ، ده تا پانزده هزار غیرنظامی (بسیاری از آنها یهودی و رومی بودند) به طور کامل کشته شدند.) شکست دادند. برخی از نوه های آنها افراد با افتخار ، شبه نظامیان میهن پرست و نئونازی ها شدند ، که مطمئناً بسیاری از کهنه سربازان جنگ جهانی دوم مرده اند.پس از جنگ جهانی دوم ، تقریباً همه آمریکایی ها بدون شک ضد فاشیست بودند. اکنون ، برای کسانی که قدرت را در دست دارند ، "ضد فاشیست" به یک اصطلاح سرزنش تبدیل شده است. این ممکن است به این دلیل باشد که فاشیسم در مورد آنها کاربرد دارد.
، معمولاً یک استنباط است که به معنای شرم آور است. این همچنین به عنوان یک اسم اشاره دارد که به بیان ناامیدی یا محکومیت نسبت به کسی اشاره دارد ، یا به عنوان فعلی به معنی ابراز ناامیدی در کسی یا محکوم کردن است.
