Developed in conjunction with Joomla extensions.

سمت و سویِ نظم منطقه ای

سیدقائم موسوی دکتری علوم سیاسی

خروج غیرمنتظره و پربحث آمریکا از افغانستان و سودایِ خروج از عراق و سوریه، بازیگران منطقه ای را به تکافو انداخته است. اگر چه عزیمت آمریکا از منطقه یکسره به معنای بی توجهی به فعل و انفعالات خاورمیانه نیست اما طبعاً تغییری اساسی در سطوح اولویت بندی آنها ایجاد خواهد کرد. در کنار این مسئله، ابهام در کیفیت خروجی مذاکرات مربوط به احیاء برجام نیز مزید بر علت شده است. کم و کیف حل و فصل مناقشۀ هسته ای ایران بشدت در چند و چون نظم منطقه ای تاثیر مستقیمی دارد.

 کشورهای اقماری آمریکا در منطقه بویژه شورای همکاری خلیج فارس، خلاء فقدان مؤثر آمریکا و بازیابی توان منطقه ای ایران از رهگذرِ حل و فصلِ احتمالیِ بحران بیست سالۀ هسته ای را بوضوح درک کرده اند و به همین خاطر است که دست به اقدامات ظاهراً متناقضی زده اند.

تلاش آنها برای به بازی گرفته شدن در مذاکرات به جایی نرسید. آنها به خوبی درک کرده اند که بادِ موسمیِ مطبوعی به سمت شان نمی وزد. بر همین اساس است که ولیعهد متوهم عربستان که زمانی سودایِ کشاندن درگیری ها به خیابانهای ایران را داشت، اکنون دستانش را به سوی ایران دراز می کند و می گوید بحران یمن راه حل سیاسی دارد.

عربستان اخیراً و بعد از 4 دهه تاکتیکی مشابه محمدرضاشاه در رابطه با اسرائیل دنبال می کند. این کشور در عین خودداری از شناسایی رسمی[دوژور] اسرائیل در عمل با آن روابط حسنه[دوفاکتو] دارد. نمونه اش دادن فضای هوایی برای تردد نخست وزیر اسرائیل به امارات بوده است.

امیر امارات متحده عربی نیز بعد از 10 سال به ترکیه می رود و از یکسو میزبان نخست وزیر اسرائیل و از دیگر سو مشاور امنیتی به تهران می فرستد. به نظر می رسد آنها بنا دارند؛ جای خالی آمریکا را با اسرائیل پر نمایند و تا حد ممکن بر مبنای جبر ژئوپلیتیکی با ایران مماشات کنند و ضمن تمکین به هژمونی آن با ترمیم روابط اقتصادی، خشمِ تهران را از کشاندن اسرائیل به منطقه، تعدیل نمایند.

جمهوری اسلامی نیز سر در گریبان بحران های در هم تنیده و انباشتی داخلی در تلاش است تا ضمن رواداری با همسایگان، با چانه زنیِ سختی با کشورهای غربی و آمریکا و خنثی سازی شیطنت های روسیه، فتیلۀ بحرانِ تحریم های کمرشکن را با حفظ حتی توانی نیم بند از پتانسیل های هسته ای(برجام 2015؛ همان که بی رحمانه لعنش می کردند) پایین بکشد. بر همین اساس است که رفت و برگشت نفتالی بنت به امارات، قیل و قال زیادی ایجاد نکرد.

بدون تردید اگر مذاکرات به سرانجام برسد، آمریکا با فراغت بال بیشتری سراغِ دغدغه های امنیتی-اقتصادی ناشی از روسیه و چین خواهد رفت. اکنون چین گذشته از سرعت خیره کننده اش در مسایل اقتصادی و تکنولوژی های برتر از جمله هوش مصنوعی، آمادگی لازم برای رویارویی بیشتری در اقیانوس ها و همچنین تایوان را به رخ حریفان می کشاند. روسیه نیز با شدت بیشتری بنا دارد با چنگال هایش خراش بر صورت خسته و درماندۀ  آمریکا بکشد. استقرار نیروهایش در مرز با اوکراین خواب را از چشمان آمریکا و اروپا ربوده است.

بحران مرزهای شمال غربی ایران نیز در قامت چالش آذربایجان و ارمنستان و نقبِ اردوغان به دوران طلایی، با مصالحۀ این دو برای تعیین خطوط مرزی و درگیری اردوغان در جنگ نابرابر دلار در برابر لیره تا اندازه ای فروکش کرده است.

آنچه در بالا ذکر شد، سمت و سوی متقن و مسیر شفافی ندارند. هر حادثه ای می تواند دوره گذار پیش رو را به سمت دیگری متمایل نماید. اما به نظر می رسد تحرکات کشورهای منطقه از تعیین کنندگی دو پیش فرض خروج حتمی آمریکا یا حداقل تمرکز کمتر آن بر منطقه و همچنین آمادگی ضمنی برای هر دو سناریوی موفقیت یا عدم موفقیت مذاکرات احیاء برجام خبر می دهد.

رفتار یکی به نعل یکی به میخ امارات نشان از در نظر گرفتن هر دو امکان، دارد. توافق اخیر آژانس و ایران در مورد دوربین های تسا در کرج، دورنمای موفقیت مذاکرات را اگر چه سخت و کُند اما امکانپذیر کرده است.اگر اینگونه شود نقشِ بازیگران منطقه ای برای برقرای توازن بیشتر و از حضور بازیگران فرامطقه ای تا حدودی کاسته خواهد شد. دسترسی به نتایج مطلوب اینقدر احتمالی و شکننده هست که همگی در ورطه ای از خوف و رجا به سر می برند.

تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

تمامی حقوق برای مجله ایرانی روابط بین الملل محفوظ است ©2024 iirjournal.ir. All Rights Reserved

Please publish modules in offcanvas position.