رضا میرزایی کارشناس ارشد روابط بین الملل
اقتصاد سیاسی بینالمللی (IPE) یا اقتصاد سیاسی جهانی (GPE) به بررسی تعاملات بین اقتصاد در سطح جهانی و بازیگران، سیستمها و نهادهای سیاسی و اقتصادی می پردازد. در این میان اقتصاد آلمان در زمره اقتصادهای توسعه یافته و البته تاثیر گذار/تاثیر پذیر به حساب می آید. این کشور دارای بزرگترین اقتصاد ملی در اروپا، چهارمین اقتصاد بزرگ از نظر تولید ناخالص داخلی اسمی در جهان و پنجمین از نظر تولید ناخالص داخلی (PPP) است. بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول (IMF) در سال 2017، این کشور 28 درصد از اقتصاد منطقه یورو را به خود اختصاص داده است. بدیهی است که این کشور در تکانه های اقتصادی جهانی به عنوان یک سانتر مطرح خواهد بود، اما این کشور در حال حاضر با ابعاد خود ساخته ای نیز مواجه است که فشار بر این کشور را مضاعف نموده است که می توان آنرا سیاست های تبیین شده زیست محیطی این کشور در حوزه دوره گذار انرژی دانست. امسال آلمانی ها بخوبی می دانند ممکن است زمستان نسبتا سختی در پیش داشته باشند...
ذکر این نکته مهم است که در دنیای اقتصاد سیاسی بین المللی، مجموعه سیاست های دراز مدت یا چشم اندازهای امیدوار کننده آلمان فقط مختص این کشور نبوده بلکه به لحاظ نقش این کشور در اقتصاد سیاسی بین المللی و جامعه جهانی مهندسی این چشم اندازها در صورت انسداد می تواند ابعاد جهان شمولی را نیز در بر گیرد.
بر اساس چنین جایگاهی این سوال مطرح است که فشار امنیت انرژی بر آلمان آیا اصولا سازنده خواهد بود؟ و یا اینکه این فشار علاوه بر استرس آلمانی، نابسامانی هایش به عرصه اروپا و جهان نیز کشیده خواهد شد؟
سیاست های تبیین شده در دوره گذار انرژی (Energiewende) که به افزایش سهم انرژی های تجدیدپذیر و حذف تدریجی انرژی هسته ای اشاره دارد و علیرغم هزینه بسیار بالا توسط دولت آلمان تصدیق شده و از محبوبیت عمومی نیز برخوردار می باشد، از جمله سیاست هایی است که این روزها با وضعیت تهدید امنیت انرژی در مرز بازنگری قرار گرفته و محتملا می تواند تاثیرات آتی در اقتصاد سیاسی بین المللی برای بخش قابل توجهی از جهانیان بدنبال داشته باشد. اینجا در پنجره ای بزرگتر با کمی اطمینان می توان گفت منافع حیاتی این کشور و حتی چشم اندازی دیگر کشورها (شاید حتی چین!)در خطر قرار گرفته، در نگاهی راز آلود تجمیع چنین حالتی در اروپا و بخش هایی از جهان ممکن است به جرقه جنگی ناخواسته نیز بیانجامد. البته در قبال آن می توان موضوع را چندان هم بزرگ ندانست و پیش بینی نمود که انقباض و کاهش جایگاه راه پیش روی آلمانی ها خواهد بود که در این حالت نگاه فنی ممکن است بگوید درک صحیح از جایگاه آلمان در اقتصاد سیاسی بین المللی نخواهد گذاشت چنین کشوری هجمه های تهدید کننده منافع حیاتی این کشور جایگاه دار را بدون پاسخ جدی گذارد...
چنین برآوردی هشدار می دهد با این تحریک ممکن است آلمان از سکوت پس از جنگ دوم جهانی خارج شود.
شاید بتوان گفت آلمان این روزها در فشار آلمان گذشته، آلمان امروزین، و آلمان آینده قرار دارد. برخی محاسبات فکری می گوید این فشار نمی تواند طولانی مدت باشد. این چیزی است که جامعه جهانی می تواند روی آن برای آینده جهان سرمایه گذاری کند...
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل