دکتر زهرا شریف زاده (دکتری تخصصی روابط بین الملل)
در سال 1931، ژنرال مک آرتور در سال 1931 نمی توانست بسیاری از اشکال جنگی را تصورکند که فقط چند سال بعد در طول جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار گرفتند اما وی متوجه شد که تغییر در روشها و سلاحها میتواند ماهیت درگیری را تغییر دهد. همانطور که مسلسل ها، تانک ها و هواپیماها ماهیت درگیری ها را تغییر دادند، تلگراف، رادیو، تلویزیون و در نهایت اینترنت نیز تغییر کردند.پیشرفت های امروز در دنیای اطلاعات، به ویژه با ظهور رسانه های اجتماعی[1] و رسانه های جدید، ممکن است به اندازه هر یک از این اختراعات عمیق باشد و اکنون یکی از چالشهایی که فرماندهان با آن روبرو هستند، توسعه استراتژیهایی است که تغییرات ماهیت جنگ ناشی از رسانههای اجتماعی را تشخیص میدهند زیرا هر گونه استفاده مؤثر از رسانه های اجتماعی ممکن است این پتانسیل را داشته باشد که به نیروهای مسلح کمک کند تا محیطی را که در آن فعالیت می کنند را بهتر درک کنند.رسانه های اجتماعی ممکن است امکان استفاده چابک تر از اطلاعات را برای پشتیبانی از عملیات فراهم کنند. علاوه بر این، آنها ممکن است برای کمک به دستیابی به وحدت تلاش با شرکای درگیری مهار شوند. یافتن راههای هوشمندانه و مبتکرانه برای کمک به دستیابی به اهداف مورد نظر ممکن است کلید موفقیت در یک محیط رسانههای اجتماعی در حال تحول مداوم باشد.
رسانه اجتماعی فناوریهای تعاملی مبتنی بر کامپیوتر هستند که ایجاد و تسهیم اطلاعات، ایدهها، علاقهمندیها یا سایر احساسات را از طریق روابط و شبکهها را تسهیل میکنند. از آنجا که عنصر کانونی این حوزه همان شبکه روابط میان افراد است گاهی به آن شبکه اجتماعی[2] نیز گفته میشود. رسانه های اجتماعی در حال تغییر نحوه انتقال اطلاعات در جوامع و در سراسر جهان هستند. گسترش سریع وبلاگها، سایتهای شبکههای اجتماعی، و فناوری اشتراکگذاری رسانه (مانند یوتیوب)، با کمک گسترش فناوری تلفن همراه، همچنین شرایطی را که ایالات متحده در آن عملیات نظامی انجام میدهد، تغییر میدهد. سرعت و شفافیت اطلاعات به طور چشمگیری افزایش یافته است. وقایعی که تنها چند سال پیش میتوانستند برای مدت نامعلومی راز دولتی باقی بمانند،در چند دقیقه در سراسر جهان گزارش می شوند.در واقع نقش سنتی رسانه ها با ماهیت فراگیر فناوری انتقال داده در حال تغییر است. شهروندانی که دارای دوربین تلفن همراه هستند می توانند در مدت زمانی که برای برقراری تماس تلفنی نیاز است، تصاویر وحشتناک را بدون فیلتر به دنیا منتقل کنند. مردم میتوانند از شبکههای اجتماعی برای بسیج گروهها برای حمایت از یک هدف استفاده کنند، بدون اینکه مجبور باشند خود را در معرض خطرات و هزینههایی قرار دهند که قبلاً با فعالیتگرایی مرتبط بود. در پاسخ، دولت ها و نهادها نمی توانند برای متوقف کردن موثر آن انجام دهند. درحقیقت رسانههای اجتماعی به ابزاری برای بیان صدا، اخبار و بهروزرسانیها تبدیل میشوند ونقش اساسی در ایجاد همدردی شهروندان با درگیری دارند.
آنچه به ذهن می رسد این است که خبرنگاران همیشه در میدان جنگ جایگاه ویژهایداشته و دارند. آنها به عنوان شاهدان عینی جنگ و درگیری، تجربیات دست اول درگیران درگیری و همچنین کسانی را که از عواقب آن رنج می برند، گزارش می دهند. از لحاظ تاریخی، روزنامه نگاران در صحنه جنگ و درگیری یا نزدیک به آن کار کرده اند. خبرنگاران خارجی، تارنماها و دیگر کارکنان رسانه های بین المللی با فعالان، منابع دولتی و سازمان های غیردولتی یا خیریه همکاری کرده اند تا اخبار جنگ و درگیری را به مخاطبان دور از بحران گزارش دهند.اما در دنیای جهانی شده، دیجیتالی و آنلاین، روشی که هم روزنامه نگاران و هم مخاطبان اخبار مربوط به جنگ و درگیری را تجربه میکنند و با آن درگیر می شوند، تغییر کرده است. دیجیتال آنلاین و رسانه های اجتماعی به این مخاطبان غیرمتجانس این امکان را داده است که نه تنها مستقیماً با روزنامه نگاران صحبت کنند، بلکه در مکالمات چند وجهی در زمان واقعی نیز با یکدیگر صحبت کنند. ظهور دستگاههای جدید و شبکههای اجتماعی آنلاین باعث گسترش بیشتر اطلاعات روزنامهنگاری و همچنین تعداد صداهای تولید کننده اخبار و اطلاعات در حوزه عمومی شده است.
در اوایل دهه 2000، با ظهور پلتفرم های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر و یوتیوب، یک انقلاب دیجیتال رخ داد. این فضاهای مجازی به کاربران فرصتی منحصر به فرد برای نه تنها مصرف، بلکه تولید، اشتراک گذاری و مشارکت در گفتگوهای باز ارائه می دهد. این پلتفرم ها در شکل دادن به سیر تاریخ نقش اساسی داشت.یکی از لحظات پر آب در جریان قیام های بهار عربی در سال های 2010-2012 رخ داد. رسانه های اجتماعی، به ویژه توییتر و فیس بوک، به عنوان ابزار قدرتمندی برای معترضان ظاهر شدند. آنها از این پلتفرم ها برای هماهنگ کردن اقدامات، حمایت جمع آوری و مستندسازی واضح وقایع در حال گسترش استفاده کردند.رسانه های اجتماعی پتانسیل تحول آفرین خود را در قالب گیری جنبش های سیاسی و افزایش آگاهی جهانی به نمایش گذاشتند. با ظهور رسانه های اجتماعی شکل جدیدی از روزنامه نگاری ،روزنامه نگاری شهروندی به وجود آمد.افراد عادی روی زمین به خبرنگاران خط مقدم تبدیل می شدند و در زمان درگیری ها به روز رسانی های بی درنگ را ارائه می کردند. در مناطقی که دسترسی به رسانه های سنتی محدود بود، پلتفرم هایی مانند توییتر به منابع ارزشمند اطلاعات تبدیل شدند.
در حالی که ظرفیت رسانه های اجتماعی برای انتشار سریع اطلاعات قابل توجه بود، انتشار اطلاعات نادرست و اخبار جعلی را نیز تسریع کرد. در طول درگیری ها، روایت ها و تبلیغات نادرست می تواند به سرعت مخاطبان را مجذوب خود کند و عمیقاً بر افکار عمومی تأثیر بگذارد و با ظهور پلتفرم هایی مانند اینستاگرام بیشتر تکامل یافت. اکنون، کاربران میتوانند تصاویر و ویدیوها را بهصورت بلادرنگ به اشتراک بگذارند و تجربه داستانگویی غوطهورتر و عمیقتری را ارائه دهند.
اسرائیل در جنگ با حزبالله، اداره اطلاعات ملی را برای کنترل و متحد کردن تبلیغات و روابط عمومی اسرائیل در رسانههای مختلف تأسیسکرد بگونهای که سال 2008، عملیات اسرائیل در غزه با یک کارزار اطلاعاتی گسترده و هماهنگ همراه بود که رسانه های سنتی، رسانه های جدید و دیپلماسی را ترکیب میکرد. اسرائیل با اعمال یک خاموشی رسانه ای که ورود خبرنگاران خارجی به غزه را ممنوع می کرد، کنترل کامل اطلاعاتی را که از نوار غزه منتشر می شد به دست آورد.در همان زمان، واحد سخنگوی نیروهای دفاعی اسرائیل[3] یک کانال یوتیوب راه اندازی کرد که با توجه به خاموشی رسانه ها، تنها منبعی بود که روزنامه نگاران و رسانه های اصلی می توانستند درباره آن گزارش دهند.این کانال یوتیوب توسط میلیون ها نفر، چه در سیستم عامل های رسانه های اجتماعی و چه از طریق رسانه های جریان اصلی مشاهده شد.کنسولگری اسرائیل در نیویورک نیز یک نشست خبری در توییتر برگزار و محدودیت 140 کاراکتر توییتر را اعلام نمود که با سخره روزنامهنگاران مواجه گردید. در جبهه مدنی، وزارت خارجه اسرائیل از مهاجران دعوت کرد تا به نفع اسرائیل به زبان مادری خود وبلاگ کنند. کالج خصوصی اسرائیلی مرکز بین رشته ای در هرتزلیا[4] دانشجویان را برای انتشار پیامهای مثبت در توجیه عملیات نظامی اسرائیل در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی و ارسال نظرات به نفع اسرائیل در وبلاگهای بانفوذ استخدام کرد.
در مقابل حماس تصاویری را در پال یوتیوب که یک پلتفرم اشتراکگذاری ویدیویی وابسته به یوتیوب است را منتشر کرد و با وجود رسانه ها و خاموشی برق، شهروندان غزه موفق به ارسال توییت، فیلم و تصاویر با تلفن همراه شدند.به تدریج اطلاعات از غزه درز کرد. روزنامهنگاران فلسطینی مستقر در غزه از طریق تلفن و اسکایپ با رسانههای اصلی بینالمللی مصاحبه میکردند و از رسانههای اجتماعی مانند وبلاگها و حسابهای فلیکر برای گزارش رویدادهای در حال وقوع استفاده میکردند.در خارج از غزه، هزاران نفر از حامیان فلسطینی از ربات قسام استفاده کردند، یک ابزار رسانهاجتماعیکه به طورخودکار وضعیتآنها را برای گزارش رویدادهای لحظهای در زمین به روز می کرد.گزارشهای رسانههای اصلی باید خود را به خاموشی رسانهها عادت میدادند و رسانههای اجتماعی را به عنوان منبع اصلی برای پوشش جنگ در نظر میگرفتند.
این شامل فیلمهایی از جمله فیدهای ویدیویی زنده پخش شده از خبرگزاریهای غزه و نقشههای گوگل برای نمایش مکانهای حملات هوایی و تهاجم پیاده نظام اسرائیل در غزه یا شهرهای اسرائیلی مورد اصابت راکتهای حماس بود.رسانه های جریان اصلی همچنین از مجموعه ای از نوارهای منتشر شده توسط الجزیره تحت کرییتیو کامنز [5] یا اجازهنامه مشترکات خلاقانه از پروانههای حق نشر همگانی است که وبگاههای معروفی مانند ویکیپدیا و فریبیس از آن استفاده میکنند. الجزیره همچنین کُد نقشه برداری بحران منتشر شده توسط شرکت غیرانتفاعی آ-شهیدی[6] را اجرا کرد که گزارش های کاربران را از طریق وب سایت یا تلفن های همراه نمایش می داد. آ- شهیدی یک نرم افزار منبع باز است که از گزارش های تولید شده توسط کاربر برای جمع آوری و نقشه برداری داده ها استفاده می کند و از مفهوم جمع سپاری به عنوان یک مدل اولیه برای آنچه به عنوان "نقشه برداری فعال" ابداع شده است استفاده می کند که شامل ترکیبی از فعالیت اجتماعی، روزنامه نگاری شهروندی و اطلاعات جغرافیایی می باشد.آ- شهیدی به ناظران محلی اجازه می دهد تا با استفاده از تلفن همراه یا اینترنت، گزارش هایی را ارسال کنند و بایگانی از رویدادها با اطلاعات جغرافیایی و تاریخی ایجاد کنند.این پلت فرم اغلب برای پاسخ به بحران، گزارش حقوق بشر و نظارت بر انتخابات استفاده می شود.برای مثال می توان به انتخابات کنیا در سال 2007 اشاره که گزارش های شاهدان عینی از خشونت گزارش شده از طریق ایمیل و پیام متنی را جمع آوری کرد و آنها را در نقشه گوگل مپ [7]قرار داد. .
سال 2010 ، استراتژی رسانه ای اسرائیل در رویدادهایی که پس از حمله ارتش اسرائیل به ناوگانی متشکل از شش کشتی حامل فعالان و کمک های بشردوستانه به غزه رخ داد، بیشتر اجرا شد و سربازان کماندوی نیروی دریایی اسرائیل سوار بر شش کشتی در آب های بین المللی وارد مدیترانه شدند، اما با مقاومت فعالان کشتی [8]مواجه شدند. درگیری خشونتآمیز آغاز شد و 9 فعال کشته و 10 سرباز زخمی شدند.ارتش اسرائیل مسافران را بازداشت کرد و تمام دوربین ها و فیلم های به دست آمده از فعالان داخل هواپیما را ضبط کرد. همانند خاموشی رسانهها در جریان عملیات سرب، ارتش اسرائیل ویدئویی را در کانال رسمی یوتیوب خود منتشر کرد که ادعا میشد توسط سربازان داخل هواپیما گرفته شده است تا به عنوان مدرکی نشان دهد که سربازان مجبور به تیراندازی برای دفاع از خود شدند، زیرا فعالان مسلح بودند و آماده نبرد بودند.منتقدان اسرائیل ادعا کردند که ویدئوهای با وضوح پایین ممکن است دستکاری شده باشند؛ اما با توقیف تمام رسانه های دیگر، اسرائیل اجازه نداد که مدارک دیگری برای مقابله با ادعای آنها وجود داشته باشد. همانند خاموشی رسانه ها در غزه، با گذشت زمان، عکس ها و فیلم های گرفته شده توسط فعالان در رسانه های اجتماعی مختلف ظاهر شد، با روایت اسرائیل مقابله کرد و بحث های داغ را از هر دو طرف درگیری برانگیخت.
در سال 2010، دولت کرانه باختری یک کمپین دیپلماتیک را برای آماده شدن برای یک مناقصه برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین در اطراف مرزهای 1967 از سوی سازمان ملل آغاز کرد.بسیاری از دولت ها حمایت خود را از دولت کرانه باختری اعلام کردند و اعلام کردند که دولت فلسطین را به رسمیت می شناسند. معاون وزیر امور خارجه اسرائیل در رد این اقدام دیپلماتیک اظهار داشت که به رسمیت شناختن فلسطین توسط کشورهای خارجی شبیه کلیک کردن بر روی "لایک" در فیس بوک است. فیاض، نخستوزیر فلسطین، در مقابل، اظهار داشت که فلسطینیها به دنبال چیزی فراتر از «دولت فیسبوکی» هستند. در حالی که سایر پلتفرمها از قراردادهای نامگذاری مختلفی مانند ورودیهای جداگانه برای کرانه باختری و غزه، سرزمین فلسطین یا سرزمین فلسطین اشغالی استفاده میکردند، به رسمیت شناختن فلسطین بهعنوان یک کشور توسط فیسبوک، نتیجه فعالیت شدید کاربران سازماندهی شده در اطراف گروههایی بود که برای اضافه کردن یا حذف فلسطین از فهرست کشورهای این پلتفرم درخواست میکردند. بنا به درخواست کاربران، فلسطین ابتدا به لیست کشور فیس بوک اضافه شد، سپس از لیست حذف شد و در نهایت مجدداً فهرست شد. در سال 2008، شهرک نشینان اسرائیلی نیز علیه فیس بوک به دلیل شناسایی آدرس آنها به عنوان ساکن در فلسطین اعتراض کردند. فیس بوک در نهایت به شهرک نشینان ساکن در سه شهرک بزرگ اجازه داد اسرائیل یا فلسطین را به عنوانکشور خود انتخاب کنند.
در سال 2008، گوگل مپ سرزمینهای فلسطینی را بهعنوان یک منطقه خاکستری نشان داد که حاوی هیچ داده جغرافیایی کدگذاری نشده بود. اگرچه مشخص نیست که آیا گوگل سیاست خود را بر اساس اعتراضات کاربران تغییر داده بود یا خیر، اما سال 2009، داده های گمشده ظاهر و بیشتر منابع رسانه ای بین المللی برای گزارش عملیات ارتش اسرائیل در غزه و شلیک راکتهای حماس به شهرهای جنوبی اسرائیل، بر روی نقشههای گوگل ترکیببندی شده بودند. اسرائیلی ها نیز شکایت هایی داشتند مبنی بر اینکه سرویس بومی سازی گوگل .ای.دی.وردز[9] تبلیغات اسرائیل را در مناطق خارج از مرز خط سبز، مانند بلندی های جولان، بیت المقدس شرقی، و شهرک های یهودی در کرانه باختری نشان نمی دهد.در نوامبر 2012، سازمان ملل فلسطین را به عنوان یک کشور غیرعضو به رسمیت شناخت. پس از به رسمیت شناختن سازمان ملل، در 2013، گوگل رسماً کنوانسیون نامگذاری خود را از "سرزمینهای فلسطینی" به "فلسطین" در تمامی پلتفرم های خود تغییر داد.
رسانه های اجتماعی در سال 2012 به طور کامل توسط اسرائیل و مخالفانش یکپارچه شده بودند، تا جایی که عملیات ستون دفاعی در غزه همراه با اعلام جنگ سخنگوی ارتش اسرائیل علیه حماس در توییتر آغاز شد و سخنگوی ارتش اسرائیل در توییتی نوشت: «توصیه میکنیم که هیچ عامل حماس، چه رهبران سطح پایین و چه از رهبران ارشد، چهره خود را در روزهای آینده روی زمین نشان ندهند.در پاسخ، تیپ الاقصی با انتشار یک توئیت متقابل، مستقیماً به حساب توییتر سخنگوی ارتش اسرائیل خطاب کرد:دست ما به رهبران و سربازان شما در هر کجا که باشند خواهد رسید (درهای جهنم را بر روی خود باز کردید). در سال 2012، توییتر به پلتفرمی برای گزارش رسمی در زمان واقعی از موفقیتها و شکستهای هر یک از طرفها تبدیل شد، در حالی که تلاش میکرد تا فعالانه دنبالکنندگان را درگیر کند و از آنها بخواهد در صورتی که ادعاهای خود را درست میدانند، بازتوییت کنند.
حتی قبل از اینکه مقامات فلسطینی و اسرائیلی به رسانههای اجتماعی به عنوان ابزاری برای جنگ اطلاعاتی روی بیاورند، رسانههای اجتماعی به طور گسترده توسط سازمانهای مردمی و افراد برای حمایت از اهداف فلسطینی و اسرائیلی مرتبط با جنگ مورد استفاده قرار میگرفت. قبل از ظهور سایتهای شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر، بلاگوسفر بستر اصلی برای حمایت از مردمی آنلاین بود.اکثر وبلاگ های فلسطینی و اسرائیلی به منظور جلب نظر افکار عمومی بین المللی به زبان انگلیسی نوشته شده اند. رسانه های جایگزین مانند انتفاضه الکترونیک یا تلویزیون اسرائیل اجتماعی به عنوان منابع معتبری که گزارش رسانه های جریان اصلی درگیری را به چالش می کشند، محبوبیت پیدا کرده اند.از طرفی صداهای مخالف همیشه مورد استقبال پلتفرم های رسانه های اجتماعی قرار نگرفته است، چرا که در برخی مواقع حساب های آنها را به حالت تعلیق در آورده اند.به عنوان مثال، فیس بوک صفحه ای را حذف کرد که خواستار انتفاضه سوم علیه اسرائیل بود. قبل از حذف، این گروه بیش از 300000 نفر را جذب کرد.
در نبرد اسرائیل و غزهسال 2014،فلسطینیان آنرا عملیات بنیاد استوار و اسرائیلیها عملیات تیغه حفاظتی نامیدند رسانههای اجتماعی بر توانایی قربانیان برای صحبت از جانب خود با نمایش آسیبها و بدبختیهای خانهها و عزیزانشان به جهان تأثیر گذاشت به طوری که در رسانه های اجتماعی هشتک فلسطین(# فلسطین) با 13/33 درصد بالاترین آمار در حمایت از فلسطین در نبرد با اسرائیل ثبت شده بود.به نظر میرسد که فعالیتهای فلسطینی سرمایهگذاری زیادی در روایت قربانیان در سایتهای رسانههای اجتماعی کرده است تا ارتش اسرائیل را از نظر اخلاقی شکست دهد. این هزینه به طور مستقیم و غیرمستقیم توسط جنبش های همدلی رسانه های اجتماعی برای غیرنظامیان فلسطینی در نوار غزه در طول درگیری ها حمایت می شود.
در جنگ 7 اکتبر 2023 اسرائیل و غزه تصمیم اسرائیل بر اعمال خاموشی رسانهای بر غزه،. متمرکز شده است به طوری که خبرنگاران خارجی از ورود به قلمرو منع شدند.دولت حتی سربازان اسرائیلی را از آوردن تلفن های همراه منع کرد.این کاهش عرضه اطلاعات به وضوح طراحی شده بود تا فضای بیشتری را برای دولت و رسانه های اسرائیل برای ارائه حقایق درگیری ایجاد کند. همچنین، بدون خبرنگاری به معنای عدم تلفات خبرنگاری است، و بنابراین یک گروه فشار کمتری علیه اسرائیل در دادگاه افکار عمومی جهان جمع شده است. علاوه بر این، خبرنگاران باید داستانهایی را که برای چارچوببندی اسرائیل مطلوب است گزارش کنند. در مقابل به دلیلتعطیلی مطبوعات خارجی، برق کمیاب و زیرساختهای اینترنتی اندک، پویایی رسانهها در غزه بر تعداد انگشت شماری از روزنامهنگاران فلسطینی متمرکز بود که در قالبهای مختلف رسانهای کار میکردند تا فیلم و گزارش اولیه لازم را برای رسانههای سنتی و جدید به طور یکسان ارائه کنند. در این جنگ پلتفرمهای متعلق به متا(ند فیسبوک و اینستاگرام)، کاربران میتوانند همبستگی خود را با اسرائیل اعلام کنند، از صلح حمایت کنند یا نگرانیهای خود را درباره وضعیت فلسطین ابراز کنند. با این حال، ابراز حمایت از حماس به شدت ممنوع است.این شرکت حماس را به عنوان یک سازمان افراطی طبقهبندی کرد و هر کسی را که با این گروه مرتبط است حق استفاده از پلتفرمهای متا ندارد. و هرگونه محتوای ایجاد شده توسط حماس ممنوع است.
متا تحت مالکیت و مدیریت مارک زاکربرگ یهودی است که در ایالات متحده بزرگ شده است. متا مالک فیس بوک، اینستاگرام و واتس اپ است. پس از پیوستن به یک جامعه مخفی اسرائیلی در وبسایت رسانههای اجتماعی معروف خود در نوامبر 2018 طوفانی از سؤالات را به راه انداخت.این میلیاردر از استقبال گرم اعضا ابراز قدردانی کرد و گفت: "خوشحالم که اینجا هستم و روابطم را با تل آویو تقویت میکنم. از آخرین دیدار من مدت زیادی می گذرد!".پس از درگیری اسرائیل و غزه در ماه مه 2021، زاکربرگ و همسرش مبلغ قابل توجهی را به اهداف یهودیان در اسرائیل اهدا کردند و به تدریج بر هویت یهودی خود در انظار عمومی در سالهای اخیر تأکید کردند. اخیراً، پس از شروع نبرد اسرائیل و حماس در 7 اکتبر، زاکربرگ به اشتراک گذاشت که " حملات تروریستی حماس شیطانی محض است و هرگز هیچ توجیهی برای انجام اقدامات تروریستی علیه مردم بیگناه وجود ندارد". که به دنبال آن اکانت رسمی اسرائیل در ایکس از متا وزاکربرگ تشکر کرد.
علاوه بر این، متا محتوا ها در مورد ابراز حمایت از فلسطینیان در جریان درگیری اسرائیل و غزه را سرکوب نموده است بگونه ای که چهرههای سرشناس اظهار داشتند که پس از پرداختن به درگیری اسرائیل و غزه، در اینستاگرام ممنوع شدهاند. تامر المیشال، مجری شبکه الجزیره عربی، تنها 24 ساعت پس از پخش برنامه تحقیقی «فضای قفل شده» با حذف پروفایل فیسبوک خود توسط متا مواجه شد.در کل متا به سانسور محتوا علیه فلسطینیان پرداخت است. آمار نشان می دهد که از زمان شروع نبرد اسرائیل و حماس در 7 اکتبرهشتگ #فلسطین آزاد 39 برابر بیشتر از هشتگ # ایستاده با اسرائیل و 26 برابر بیشتر در اینستاگرام استفاده شده است.
یک سازمان غیرانتفاعی نظارت بر نقض حقوق بشر به نام سون امله[10]، 238 مورد از سانسور محتوای طرفدار فلسطین را ثبت کرد که فیسبوک و اینستاگرام پلتفرمهای اصلی بودند و این موارد شامل حذف محتوا و محدودیتهای حساب میشد. در حقیقت هدف این سازمان قادر ساختن جامعه مدنی فلسطینی و عرب برای استفاده مؤثر از ابزارهای حمایت دیجیتال از طریق ظرفیتسازی حرفهای، دفاع از حقوق دیجیتال و ایجاد کمپینهای رسانههای دیجیتال تأثیرگذار است که بر سه حوزه کلیدی زیر متمرکز است:
- آموزش: همکاری با سازمان های جامعه مدنی، جوانان، مردمی و فعالان برای تقویت مهارت های آنها در رسانه های جدید و کمپین های آنلاین و بهبود حضور دیجیتالی آنها.
- اطلاع رسانی و حمایت: مشارکت در انجمن ها، تولید نشریات، و پیوستن به ائتلاف ها برای حمایت از حقوق دیجیتال به عنوان حقوق بشر، از جمله حق دسترسی به اینترنت، امنیت دیجیتال، و آزادی بیان و انجمن.
- کمپین ها: هماهنگی و مدیریت کمپین های حمایت و آگاهی، استفاده از منابع دیجیتال، در مورد مسائل مختلف مرتبط با حقوق فلسطین.
تیک تاک [11]همچنین متهم به حذف صدای فلسطینیان می باشد. در 9 اکتبر، مندویس[12]، یک رسانه خبری مستقل با تمرکز بر فلسطین و اسرائیل، به اشتراک گذاشت که تیک تاک به دلیل "پوشش مداوم وقایع فلسطین" به طور دائم ممنوع شده است.
نتیجه گیری:
با نگاهی موشکافانه می توان پی برد که اسرائیل از تکنیکها و شگردهای رسانهای چون: برجستهسازی و کمرنگنمایی هدفمند، تکنیک قرینهسازی، انسانیتزدایی و اهریمنسازی، تکنیک برچسبزنی، وارونهنمایی حقیقت و تکنیک انحراف از واقعیت در نبرد با غزه استفاده کرد و با خاموشی وقطع برق و اینترنت مانع دستیابی اخبار مربوط به غزه به جهان گردید.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
منابع:
خبرگزاری مهر(1402)،" رمزگشایی از ۶ تکنیک رسانههای غربی در بازنمایی جنگ غزه"،بازیابی نشانی اینترنتی: mehrnews.com/x33m4G
Adib,D(2023),” Amid Israel-Hamas conflict, 'information war' plays out on social media, experts say “,https://abcnews.go.com/International/social-media-information-war-israel-hamas-conflict/story?id=104845039
APC(2023),”7amleh-The Arab Center for Social Media Advancement”, https://www.apc.org/en/member/7amleh-arab-center-social-media-advancement
Huda.M.N. et al. (Eds.)(2022),” Social Media Role to Support Palestinian on Palestine—Israel Conflict (2021)”,I-HESS 2022, ASSEHR 710, pp. 901–913, 2022. https://doi.org/10.2991/978-2-494069-65-7_71
Kerric Harvey.K(2014)T”Book Title: Encyclopedia of Social Media and Politics Chapter Title: "Israeli–Palestinian Conflict", ISBN: 9781452244716.
Mohydi,R(2023),”Israel’s War on Gaza and the Weaponisation of Social Media”, https://researchcentre.trtworld.com/policy-outlooks/israels-war-on-gaza-and-the-weaponisation-of-social-media/
Sacco & Bossio(2015),”social media in the news reportage of War & Conflict: Opportunities and ChallengesVittoria”, ttp://www.journals.uio.no/index.php/TJMI© Vittorio Sacco & Diana Bossio 2015.Using, Using social media in the news coverage ...The Journal of Media Innovations 2.1 (2015)59KeyWords: The Journal of Media Innovations 2.1 .
[1] Social media
[2] Social Network
[3] Israel Defense Forces (IDF)
[4] Herzliya
[5] Creative Commons license
[6] Ushahidi
[7] Google Maps
[8] MV Mavi Marmara
[9] Google Ad Words
[10] 7amleh
[11] TikTok
[12] Mendoweiss