زهرا شریف زاده عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
قفقاز جنوبی منطقه ای که اهمیت ژئوپلیتیک داردو به آسیای مرکزی اجازه می دهد تا به دریای سیاه و از آنجا به آناتولی و اروپا باز شود و بر منافع روسیه ، ترکیه و ایران تأثیر بگذارد. از جمله ویژگیهای ژئوپلیتیکی که قفقاز جنوبی را برای قدرتهای منطقـه ای و فرامنطقـه ای نظیر ترکیه با اهمیت کرده است، می توان به تنوع قومی وزبانی، محصور بودن درخشکی و عدم دسترسی به آبهای آزاد، موقعیت ارتباطی این منطقه بـا دنیـاي پیرامـونی خـود در طـول تـاریخ و خطوط لوله انتقال منابع انرژي اشاره کرد .محصور بودن درخشکی سبب شده اسـت کـه توسـعه اقتصادی و اجتماعی کشورهاي بدون ساحل و محصور در خشکی عمدتاًدر گرو دسترسی آنان به دریاهای آزاد از طریق خطوط مواصلات زمینی و ترانزیتی کشورهاي مجاور باشـد .در منطقـه قفقاز جنوبی تنها گرجستان توانایی دسترسی بـه آب هـاي آزاد را دارد و آذربایجـان و ارمنسـتان براي دسترسی به آبهاي آزاد نیازمند همسایگانی مثل ایران و ترکیه هستند .در این زمینـه ترکیـه با گسترش نفوذ خود در منطقه درصدد بهره برداري بیشتر از این مزیت نسبی خود دارد. که طـی یـک دهـه اخیـر مخصوصاً پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسـعه به دلایل سیاسـی، اقتصـادی و ژئوپلیتیکی تلاش می کند که نفوذ خود را در قفقاز گسـترش دهـد و بر اساس به صفر رساندن مشکلات با همسایگان ترکیه سعی کرده تا سیاست خارجی خود را با همکاری در قالب "دیپلماسی موزون" پیاده کند .حال این سوال مطرح است که ترکیه در قفقاز جنوبی چه می خواهد و چرا از آذربایجان حمایت می کند؟ در پاسخ به این سوال این فرضیه تداعی می شود که بخش اصلی منازعات منطقه بر اهداف و نیات قدرتطلبانه و کشورگشایی رئیس جمهوری ترکیه، رجب طیب اردوغان استوار است که برای دستیابی به اهداف و نیات خویش برای کسب جایگاه قدرت مطلق آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا، اینبار قفقاز و مسائل قرهباغ را در دستورکار سیاستگذاری خود قرار داده است.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی معـادلات امنیتـی و نظـام قدرت دچار تحولات اساسی شـد و رویارویی بین بلوک شرق و غرب با روابط دوستانه جدید جایگزین گردید.در میان رقابت کشورها در منطقه قفقاز که شامل "رقابت و برخورد منافع ایالات متحده آمریکا و روسیه "،"رقابـت و برخـورد منـافع روسـیه و ترکیـه"، "رقابـت و برخـورد منـافع ایـران و آمریکـا، غـرب و اسـرائیل"،"رقابـت و برخـورد منـافع ایــران و ترکیـه "و در نهایت "رقابــت و برخورد منافع آمریکا و چین " می باشد کشور ترکیه در این منطقه سعی دارد تا متحدان جدیدی برای دفاع از منافع خود در بستر بین المللی پیدا کند.در این راستا حزب عدالت و توسعه از زمان کسب حاکمیت در ترکیه، آمیـزه ای از واقـع گرایـی، منطقـه -گرایی، اقتصاد سیاسی و کاربرد ابزارهاي قدرت نرم را در سیاست خارجی خود بکار برده است و با این تغییر اولویت های سیاست خارجی خود را ، جلوگیری از بازگشت روسیه به قفقاز جنوبی. برای حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشورهای منطقه ، و دستیابی به حمل و نقل ایمن منابع انرژی حوزه خزر به بازارهای غربی در نظر گرفته است.بر اساس سیاست ترکیه در قفقاز جنوبی ، خواستار ایجاد امنیت در این منطقه بوده و همین سیاست سبب سرعت بخشیدن به روابط ترکیه با آذربایجان و گرجستان شده و به سطح بالای فعلی خود رسیده است و به همراه آذربایجان ، با مشارکت سایر کشورهای منطقه ، سازوکارهای همکاری سه جانبه و چهار جانبه ایجاد کرد ه است.
اهداف ترکیه از ایجاد منطقه مشترک رفاه در منطقه قفقاز جنوبی :
- اهمیت دادن به پروژه های همکاری و توسعه منطقه ای از جمله ، خط لوله نفت خام باکو-تفلیس-جیهان و خط لوله گاز طبیعی باکو-تفلیس-ارزروم ، راه آهن باکو-تفلیس-کارس (BTK) و خط لوله گاز طبیعی ترانس آناتولی (TANAP) است که به بهره برداری رسیده است .وهدف ترکیه از خط لوله ها این است که ایران از کریدورهای ترانزیتی حذف کند چرا که کشور ایران نیز با قرار گرفتن در غرب منطقه خاورمیانه به عنوان محل اتصال سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا، موقعیت ویژه ای برای ترانزیت کالا و انتفاع از بهره های اقتصادی و راهبردی آن دارد؛ این موقعیت با فروپاشی شوروی و ظهور چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، برجسته تر شده است.کشور ایران با داشتن خطه ای پهناور می تواند کالاهای صادراتی چین به اروپا را از کشورهای CIS تحویل گرفته و پس از انتقال آن به ترکیه، به مقصد اروپا ترانزیت کند،
- ایجاد یک نهاد شبیه ناتو و تحت کنترل اتحادیه اروپا در قفقاز .
دولت ترکیه در سالهای 2000 تا 2008 علیرغم تلاش اولیه و مسالمتآمیز برای جهانیسازی الگوی حکمرانی اردوغان در جهان اسلام، شمال آفریقا و ...، به مرور زمان به سیاستها و تاکتیکهای سخت و حتی نظامی برای نفوذ و تحمیل الگوی حکمرانی اردوغان متوسل شده و به مرحله تلاش برای سلطه بر دولتهای منطقه رسیده است.به طوری که در تحولات قرهباغ بهخصوص تشدید و ادامه جنگ میان دو کشور آذربایجان و ارمنستان نیز دولت ترکیه به ایفای نقش اصلی پرداخته است. دولت ترکیه علاوه بر تقویت نظامی و تسلیحاتی گسترده آذربایجان، به تهییج و تحریک سران آذربایجان، شهروندان ترکزبان سایر کشورها در چارچوب یک برخورد دینی و قومی نیز پرداخته و بر شدت و زمان جنگ قرهباغ افزوده است. دخالت ترکیه در مناقشه بر سر قره باغ بدون شک بعد جدیدی به ارمغان آورده است بگونه ای که هنگامی که جنگ آغاز شد ، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور اعلام کرد که ترکیه "با تمام منابع و قلب خود" به حمایت از آذربایجان ادامه می دهد. این شامل افزایش فروش سلاح به ارزش 77.1 میلیون دلار ، هواپیماهای بدون سرنشین و آموزش افسران آذربایجانی و تاکتیک ها ، وبستن مرزهای با ارمنستان ،توانایی آذربایجان در وارد آوردن خسارت به نیروهای ارمنی را به میزان قابل توجهی تقویت کرد. در حقیقت دو کشور ترکیه و آذربایجان بر اساس بیانیه شوشا برای عادی سازی زندگی، به ویژه پاکسازی مناطق مینگذاری شده در مناطق آزاد شده از اشغال ارامنه،تبادل پرسنل برای تقویت تواناییهای دفاعی و امنیتی نظامی، سازماندهی آموزش و تمرینات مشترک، افزایش قابلیت همکاری نیروهای مسلح دو کشور، همکاری نزدیک در مدیریت سلاح و مهمّات بر اساس فناوریهای مدرن و فعالیتهای هماهنگ نهادها و سازمانهای مُجاز برای نیل به این مقصود تأکید کرده اند. ترکیه اقدام به انتقال تروریست های تکفیری دستپرورده خود از سوریه به مناطق مرزی ایران و آذربایجان کرد. تا برای آذربایجان بجنگند. این نمونه ها حاکی از تغییر گسترده تر سیاست خارجی ترکیه دارد ،
آنکارا می داند جهان هرج و مرج تر و چندقطبی تر خواهد شد بنا بر این بر تمایل خود مبنی بر اقدام مستقل و یا حتی در مخالفت مستقیم با متحدان سابق غربی خود در حین ایجاد رابطه ای مشترک با روسیه و رقابتی تاکید کرده است. در قفقاز ، آنکارا به دنبال تکرار فرمول مداخلات کم هزینه و پرهزینه ای بود که قبلاً در شمال سوریه و لیبی اعمال کرده بود. تفاوت اصلی این است که آذربایجان شریک بسیار قوی تری از نیابتی های ترکیه در لیبی و سوریه بود و بنابراین آنکارا توانست به دستاوردهای کوتاه مدت چشمگیرتری نیز دست یابد.آذربایجان همواره از همدردی عمیق در ترکیه ، به ویژه در بین ناسیونالیست های راست ، برخوردار بوده است. این به طور معمول در صدر نظرسنجی ها قرار می گیرد که از ترک ها می پرسد کدام کشورها را دوست می دانند و این رابطه اغلب به عنوان "دو دولت ، یک ملت" توصیف می شود.
آنکارا که در قفقاز فعال تر و مستقل تر شده اقدام به ایجاد مجموعه جدیدی از مشوق های مانند افتتاح خط لوله باکو-تفلیس-جیهان در سال 2005 امیدها را تقویت کرد که ادغام منطقه ای و مسیرهای جدید خط لوله ، تبدیل ترکیه را به یک مرکز حیاتی و سودآور انرژی تکمیل می کند. این چشم انداز پویا ، که به طور مشهور با سیاست "مشکلات صفر با همسایگان" احمد داوود اوغلو ، وزیر امور خارجه سابق همراه بود ، در تلاش ترکیه در سال 2009 برای عادی سازی روابط با ایروان به اوج خود رسید. در سالهای بعد ، با این حال ، تعدادی از تحولات مانند وقوع جنگ داخلی در سوریه ، بازگشت خشونت آمیز درگیری های کردهای ترکیه و تلاش برای کودتای 2016 همگی به این تصور آنکارا کمک کردند که در محیطی خصمانه تر عمل می کند که واکنش تهاجمی تری را می طلبد. این تصور باعث شد آنکارا مجموعه ای از مداخلات نظامی را انجام دهد. ترکیه بارها عملیات عمده فرامرزی را برای بررسی و سپس عقب نشینی دستاوردهای کردها در سوریه آغاز کرده بود در سال 2019 ، آنکارا به کمک دولت وفاق ملی در لیبی آمد و به آن در جلوگیری از حمله نیروهای طرابلس ،به حمایت طرابلس توسط روسیه ، مصر و امارات متحده عربی کمک کرد. سپس ، در اوایل سال 2020 ، هنگامی که نیروهای دولتی سوریه تحت حمایت روسیه به آخرین جبهه تحت کنترل شورشیان در ادلب حمله کردند ، ترکیه در تلاش سربازان و زره پوش ها را وارد خاک کرد تا از پیشرفت آنها جلوگیری کند. اما هنگامی که حمله هوایی روسیه 33 سرباز ترکیه را کشت ، ترکیه را وادار کرد تا با شرایط روسیه به دنبال آتش بس باشد. اما برای جبران آن در مناقشه ارمنستان و آذربایجان ترکیه این فرصت را بدست آورد تا روابط خود با روسیه را وارد مرحله ای جدید نماید به همین جهت ترکیه همواره از ادعاهای آذربایجان در مورد منطقه مورد مناقشه در منطقه حمایت می کند ،هر چند روابط ترکیه و آذربایجان در سال 2008 با دنبال کردن سیاست نزدیک شدن ترکیه به ارمنستان ضربه بزرگی خورد. سینان اولگن ، دیپلمات سابق ترک که اکنون ریاست مرکز اندیشکده مرکز مطالعات اقتصادی و سیاست خارجی (ادام) در استانبول را بر عهده دارد ، گفت: "شکست این تلاش های دیپلماتیک بین ترکیه و ارمنستان نقطه عطفی برای روابط ترکیه و آذربایجان بود.” اما اکنون روابط نظامی بین ترکیه و آذربایجان در 10 سال گذشته عمیق تر شده است زیرا دولت غنی از نفت و گاز هزینه های زیادی را برای برتری نظامی نسبت به همسایه بسیار فقیرتر خود ارمنستان صرف کرده است. افزایش نفوذ ترکیه در آذربایجان به تدریج شرایط ژئوپلیتیکی و سلطه طولانی مدت روسیه در منطقه را تضعیف خواهد کرد.
از طرفی با توجه به ویژگیهاي ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی از جمله تنوع قومی وزبانی، محصور بودن درخشکی و عدم دسترسی به آبهای آزاد، موقعیت ارتباطی این منطقه بـا دنیـاي پیرامـونی خـود در طـول تـاریخ وخطوط لوله انتقال منابع انرژي می توان گفت که محصور بودن درخشکی سبب شده اسـت کـه توسـعه اقتصادي و اجتماعی کشورهاي بدون ساحل و محصور در خشکی عمدتاًدر گرو دسترسی آنان به دریاهاي آزاد از طریق خطوط مواصلات زمینی و ترانزیتی کشورهاي مجاور باشـد .در منطقـه قفقاز جنوبی تنها گرجستان توانایی دسترسی بـه آب هـاي آزاد را دارد و آذربایجـان و ارمنسـتان براي دسترسی به آبهاي آزاد نیازمند همسایگانی مثل ایران و ترکیه هستند .در این زمینـه ترکیـه با گسترش نفوذ خود در منطقه درصدد بهره برداري بیشتر از این مزیت نسبی خود دارد. از جمله اینکه ترکیه با حمایت از آذربایجان در مناقشه قره باغ قصد دسترسی به دریای خزر را دارد تا با ایجاد کریدور زنگزور، گاز و نفت ترکمنستان و دریای خزر را با همکاری بریتیش پترولیوم و اگزوموبیل به جیهان و سپس به اروپا و جهان صادر کند.
جمهوری آذربایجان در گذشته نقطه ترانزیت عملیاتهای غیررزمی آمریکا در افغانستان را فراهم میکرد. احتمالا این بارباکو در قالب یک پایگاه هوایی نقشی مشابه برای ترکیه ایفا کند ، البته به شرطی که علیاف بتواند پوتین را متقاعد کند که این اقدام ،مسکو را هدف قرار نمیدهد و به امنیت منطقه آسیای مرکزی در آینده کمک خواهد کرد.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل