سیدقائم موسوی دکتری علوم سیاسی
تا 29 نوامبر و از سرگیری مذاکرات هسته ای ایران و قدرتهای جهانی چیزی نمانده است. مذاکراتی که در صدد احیاء برجام و از قِبل آن رفع بخشی از تحریمهای ایران از یکسو و دلشوره های مخالفان برنامۀ هسته ای ایران از ابعاد بالقوۀ نظامی اش از سوی دیگر است.
برجام از نطفگی اش تا مقطع به کما رفتن[خروج ترامپ]و اکنون که ممکن است ریکاوری شود، مخالفانی راسخ و موافقانی کم رمق داشت. موافقانش نه از سرِ اشتیاق که بر سبیلِ ضرورت دست آویزش شده بودند. اما همین اقتضاءِ ابتناء بر ناچاری، مزایای بیشتری از فقدان یا دورۀ کسالتش داشت. نشانه هایش تشدید تحریم های نفس گیر از یکطرف و استعلایِ روندِ هسته ای ایران از طرف دیگر بود.
به استثای اسرائیل این بازیگرِ یاغیِ نظام بین الملل، مابقی کشورها از روندِ احیاء برجام خواسته یا ناخواسته استقبال کرده اند. برخی از کشورها اگر مخالف باشند، نیز مخالفت آنها محلی از اعراب ندارد و اجباراً بیشترین تحرک شان رساندن دغدغه هایشان به بازیگران اصلی طرفِ مذاکره است. سفر رابرت مالی به منطقه و گفتگو با کشورهای حوزۀ خلیج فارس در همین راستا و اقناع آنها به ملاحظۀ مطالبات شان بود. در نقطۀ مقابل معاون وزارت امور خارجه ایران نیز سفرها و رایزنی های پیشامذاکراتی با کشورهای منطقه و اروپایی داشته است.
این مسئله نشانگر چندبعدی و پیچیده بودن روند مذاکرات وین است. مذاکرات برجامی در هم تنیده و به مؤلفۀ منافع متعارض گره خورده است. گذشته از نوعی همنوایی که طرفهای مذاکره به نسبت متفاوت در قبال ایران در پیش دارند اما نمی توان آنها را به یک چشم دید و بایستی برجام را از زاویۀ امید و انتظار آنها از سفرۀ برجام؛ هم نگریست. بی توجهی به این امر موجب نارضایتیِ آنها و اقدام به کارشکنی برای عدم حصول نتیجه و بن بست مذاکرات خواهد شد. چیزی که در میانۀ مذاکرات سابق از سوی فرانسه ودر انتها از طرف روسیه به وقوع پیوست.
در این بین اسرائیل اعلان کرده، خودش را به خروجی مذاکرات احیاء برجام پایبند نمی داند و بر اساس استراتژی همیشگی اش؛ رئالیسم تدافعی، تمام تلاشش را برای مقابله با هر گونه قدرتی که در منطقه هژمون شود، انجام خواهد داد. در مقابل آمریکا به اسرائیل هشدار داد که تقابل نظامی و تخریب گریِ هسته ای اسرائیل در تاسیسات اتمی ایران اگر چه بصورت کوتاه مدت و پروژه ای از مزیت هایی برخوردار بود اما بازخورد بلندمدت آن زیان بار بوده است. چرا که هر بار ایران با شدت بیشتری نه تنها خرابکاری ها را جبران؛ بلکه قدم های رو به جلوی بیشتری برداشته است.این تفاوت مواضع اسرائیل با آمریکا معمولا کمتر رسانه ای می شد و نشان از اختلاف فاحش آنها با یکدیگر دارد.
از طرفی دوریِ زیاد نگاه طرفین اصلی برجام یعنی آمریکا و ایران نیز چالش جدیِ مذاکرات پیش رو است. طرفه اینکه بخشی از رجزخوانی های آنها را از زاویۀ روانی و دست بالا گرفتن برای پیاده سازی سناریوی «چانه زنی» در نظر گرفت اما به نظر می رسد رسیدن به توافق کلی را اینقدر سخت دیده اند که سخن از «توافق موقت» کرده اند. برتری ِتوافق موقت با هر کسری از تبادل امتیاز این است که همچنان مناقشه را در کانال مذاکرات و راهبردهای کمتر هزینه بر نگاه می دارد. گو اینکه طرفین را از تخریب پل های پشت سر نیز بر حذر می دارد.
موفقیت مذاکرات برجامی اگر چه در جای خود شایان توجه است و طرفین را به بخش هایی از مطالبات شان می رساند اما صرفاً مقدمه ای بر کلیت روابط مناقشه ای میان آنهاست. همین قضیه در ایستایی مذاکرات تاثیرگذار است. آمریکا بنا دارد برجام را مدخل ورود به سایر حوزه ها کند و ایران قصد دارد با تمام توان خاکریز اول را حفظ کند. بر همین اساس اگر بنا باشد به سایر حوزه ها ورود نشود از حل و فصل بحران هسته ای اجتناب می شود تا با اتکاء به آن بتوانند با سهولت بیشتری همچنان دامنۀ مناقشه را باز نگه دارند.
غربی ها تلاش خواهند کرد تا آژانس بین المللی اتمی را به مثابۀ شمشیر داموکلسی بالای سر مذاکرات قرار بدهند تا با چشمک زدن قطعنامه های آژانس و بعد از آن، امکانِ ارسال پرونده به شورای امنیت سازمان ملل و همچنین بازیگریِ غیرمسئولانۀ اسرائیل، ایران را که تجربۀ این مسیر را دارد وادار به انعطاف در مذاکرات وین نمایند.
ایران اگر چه با رایزنی های متعددی با کشورهای اروپایی، چین و روسیه، و همسایگان و همچنین پیشرفتهای هسته ای پساترامپی قادر است در میز مذاکرات با قدرت ظاهر شود اما واقعیت های میدانی او را وادار به انعطاف خواهد کرد.
در اینجا چشم ها به وین دوخته شده اند؛ نمونه اش تاثیر سخنان گروسی بر روند دلار یا الاکلنگ بورس در هاله ای از ابهام آیندۀ پیش روی سرمایه گذاران است. بحران آب و فشارهای عدیدۀ اقتصادی و غیره نیز میان ارادۀ سخت مذاکراتی و واقعیت های تلخ میدانی؛ باشد که پلی معقولانه برقرار نماید.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل