زهرا شریف زاده عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
اعتراضات در قزاقستان که یکی از بزرگترین جمهوریهای شوروی سابق است به دلیل افزایش قیمت سوخت به یک درگیری بر سر مسیر آینده کشور که منجر به مداخله نظامی به رهبری روسیه و کشته شدن دهها تظاهرکننده ضد دولتی شده است،تبدیل گردیده است..هزاران معترض خشمگینی که به خیابانهای قزاقستان آمدهاند، بزرگترین بحران را برای تکان دادن این کشور خودکامه آسیای مرکزی از زمان استقلال این کشور در سال 1991 ایجاد کردهاند. مخالفان در دو جبهه مشغول به فعالیت هستند. از یک سو، سرکوب فزاینده، جامعه مدنی انعطافپذیر قزاقستان را آشکار کرده است. این گروه دارای تحصیلات عالی و مستقر در دو شهر اصلی است و حضور بسیار قوی خود را در فضاهای رسانه ای مانند توییتر، تلگرام و فیس بوک حفظ کرده اند - در جبهه دیگر تظاهرکنندگان خشمگینی هستند که ساختمان ها و مشاغل را غارت می کنند. معترضان خودروهای پلیس و شاخه منطقه ای حزب حاکم "نور اوتان" را به آتش کشیدند.پلیس نیز به نوبه خود تظاهرکنندگان را متهم به کشته شدن 13 افسر و مجروح شدن 353 نفر کردبرخی از شهروندان قزاقستانی به دلیل نداشتن راههای سیستمی برای شنیده شدن صدای خود به خیابانها روی آوردهاند تا ناراحتی خود را ابراز کنند و گهگاه با خشونتهای اراذل و اوباش روبرو شده اند. فعالان مدنی مدتهاست که پاسخهایی برای مشکلات کشور ارائه کردهاند، اما به نظر میرسد صداهای خشمگین در خیابانها در حال حاضر بیشتر است. دولت این گروه اخیر را "تروریست های بین المللی" نامیده است..اما اعتراضات ریشههای عمیقتری دارند، از جمله خشم از نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، که با همهگیری شدید تشدید شده است، و همچنین فقدان دموکراسی واقعی.
طبق آمار دولت، متوسط حقوق در قزاقستان معادل 570 دلار در ماه است، اما بسیاری از مردم درآمد بسیار کمتری دارند. با تشدید اعتراضات، دامنه مطالبات تظاهرکنندگان از کاهش قیمت سوخت به آزادسازی سیاسی گسترده تر گسترش یافته است. از جمله تغییراتی که آنها به دنبال آن هستند، سیستم انتخاباتی برای رهبران منطقه است که در حال حاضر توسط رئیس جمهور منصوب می شوند.به طور خلاصه، معترضان خواهان برکناری نیروهای سیاسی هستند که از سال 1991 بدون هیچ مخالفت اساسی بر کشور حکومت می کنند.
بازیگران اصلی سیاسی کشور قزاقستان درکمتر از سه سال پیش، نورسلطان نظربایف، رئیس جمهور سالخورده قزاقستان بود که اکنون 81 سال دارد و استعفا داده است. او که یک کارگر سابق فولاد و رهبر حزب کمونیست بود، در سال 1989 در قزاقستان به قدرت رسید، زمانی که هنوز بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود. در طول حکومت خود، او سرمایهگذاریهای عظیمی را از شرکتهای انرژی خارجی برای توسعه ذخایر نفت کشور که تخمین زده میشود 30 میلیارد بشکه است را جذب کرده است. آخرین رئیس جمهور بازمانده در آسیای مرکزی که کشورش را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به سمت استقلال هدایت کرد، در سال 2019 قدرت را به توکایف، رئیس وقت مجلس علیای پارلمان و نخست وزیر و وزیر خارجه سابق سپرد توکایف بهعنوان جانشین منتخب نظربایف شناخته میشود که تا همین اواخر تصور میشد از قدرت قابلتوجهی برخوردار بوده و عنوان «رهبر ملت» را داشته و بهعنوان رئیس شورای امنیت کشور فعالیت میکند. اما این شورش می تواند شکستی قاطع از حکومت او باشد. روز چهارشنبه 5 ژانویه 2022 توکایف نظربایف را از سمت خود به عنوان رئیس شورا برکنار کرد.رئیسجمهور جدید، تلاش کرده است نقش قویتری برای خود رقم بزند. تحلیلگران می گویند که این به نوبه خود بوروکراسی و نخبگان قزاقستان را سرگردان کرده و به واکنش کند دولت به خواسته های معترضان کمک نموده است.
ثبات دولت قزاقستان در طول سه دهه حکومت که نظربایف بارها و بارها در انتخابات با نزدیک به 100 درصد آرا پیروز شد و اغلب مخالفان سیاسی یا روزنامه نگارانی را که از او انتقاد می کردند به زندان انداخته شدند. به نمایش گذاشته شد .قزاقستان توکایف را در ژوئن 2019 انتخاب کرد، اما با نتایج انتخاباتی متناقض در یک رای کاملاً کنترل شده که صدها نفر از تظاهرکنندگان را بازداشت نمودند. توکایف از زمان روی کار آمدن خود به دنبال ارتقاء تصویری ملایم تر از سلف و مربی خود بوده است. اما مدافعان حقوق بشر می گویند که ساختار استبدادی ساخته شده توسط سلف او حداقل تاکنون ثابت شده است .
این رویدادها یک چالش جدی برای رئیس جمهور قزاقستان توکایف که کمتر از سه سال از زمان حکومت او می گذرد و و در حال بی ثبات کردن منطقه ای از قبل ناآرام هستند که در آن روسیه و ایالات متحده برای نفوذ رقابت می کنند.این اعتراضات همچنین نشان دهنده نارضایتی گسترده در مورد دولت استبدادی خفه کننده قزاقستان و فساد بومی است که منجر به تمرکز ثروت در میان نخبگان کوچک سیاسی و اقتصادی شده است.
ناآرامی در قزاقستان برای منطقه و جهان اهمیت دارد زیرا قزاقستان که بین روسیه و چین قرار دارد، بزرگترین کشور محصور در خشکی جهان است، بزرگتر از کل اروپای غربی، اگرچه تنها ۱۹ میلیون نفر جمعیت دارد.تظاهرات اخیر اهمیت دارد زیرا کشور تاکنون به عنوان ستون ثبات سیاسی و اقتصادی در یک منطقه بی ثبات در نظر گرفته شده است، حتی اگر این ثبات به قیمت یک دولت سرکوبگر که مخالفان را سرکوب می کند.
قزاقستان با روسیه همسو شده است، و رئیس جمهور روسیه پوتین، این کشور را بدنه ای مضاعف برای روسیه از نظر سیستم های اقتصادی و سیاسی آن به عنوان بخشی از حوزه نفوذ روسیه می داند.مداخله سازمان پیمان امنیت جمعی، نسخه روسی ناتو، اولین بار است که بند حفاظتی آن مورد استناد قرار می گیرد، اقدامی که به طور بالقوه می تواند پیامدهای گسترده ای برای ژئوپلیتیک در منطقه داشته باشد.برای کرملین، رویدادها چالش احتمالی دیگری برای قدرت استبدادی در یک کشور همسایه است. این سومین قیام علیه یک کشور اقتدارگرا و همسو با کرملین پس از اعتراضات دموکراسی خواهانه در اوکراین در سال 2014 و در بلاروس در سال 2020 است.
قزاقستان همچنین برای ایالات متحده مهم است، زیرا اکسون موبیل و شورون ده ها میلیارد دلار در غرب قزاقستان سرمایه گذاری کرده اند، منطقه ای که ناآرامی ها در این ماه آغاز شد. اگرچه این کشور روابط نزدیکی با مسکو دارد، اما دولت های متوالی قزاقستان نیز روابط نزدیکی با ایالات متحده داشته اند و سرمایه گذاری نفتی به عنوان وزنه ای برای نفوذ روسیه تلقی می شود.
اما باید دید پیامدهای حضور روسیه در قزاقستان چه خواهد بود؟ استقرار نیروهای روسیه به عنوان بخشی از یک اتحاد نظامی برای سرکوب اعتراضات فزاینده در همسایه قزاقستان، پیامدهای مهمی برای سیاست خارجی و داخلی مسکو خواهد داشت. آندری کورتونوف، رئیس شورای امور بینالملل روسیه[1] ، یک اندیشکده مرتبط با کرملین، گفت:"اما اگر این روند ادامه پیدا کند، عواقب آن برای روسیه ممکن است افزایش یابد.
استقرار 3000 چترباز روسی پس از درخواست رسمی قاسم جومارت توکایف، رئیس جمهور قزاقستان برای کمک به سازمان پیمان امنیت جمعی ، یک اتحاد نظامی پس از شوروی به رهبری روسیه، صورت گرفت.در کنار روسیه، کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی ، ارمنستان، بلاروس، قرقیزستان و تاجیکستان، نیروهای خود را به قزاقستان، یک قدرت منطقه ای مهم با منابع انرژی عظیم و یکی از اعضای بنیانگذار اتحادیه اقتصادی اوراسیا، یک بلوک تجاری منطقه ای به رهبری روسیه، فرستادند.
توکایف گفت که مداخله برای مقابله با یک "تهدید تروریستی" پس از گسترش اعتراضات علیه افزایش قیمت سوخت در سراسر کشور ضروری است و تظاهرکنندگان در آلماتی پایتخت تجاری قزاقستان سلاحها را ضبط کردند، ساختمانهای دولتی را به آتش کشیدند و فرودگاه بینالمللی اصلی این کشور را بستند و حداقل دوازده افسر پلیس در جریان ناآرامیها کشته شدهاند و «دهها» تلفات دیگر رخ داده است.
آنچه در ذهن تداعی می شود این است که انفجار ناگهانی ناآرامی ها در کشوری که به عنوان یک کشور با ثبات سیاسی شناخته می شود، اجتناب ناپذیر است.کورتونوف از شورای امور بینالملل روسیه ، که به انقلاب 2020 در قرقیزستان همسایه قزاقستان در آسیای مرکزی و تسلط طالبان در افغانستان در سال گذشته اشاره کرد، گفت: "فکر نمی کنم روسیه چاره ای جز مداخله داشته باشد."وی افزود: «با توجه به خشونتآمیز بودن ناآرامیها و میزان بیثباتی منطقه، به نظر میرسد این تنها گزینه بوده است». اما مهم این است که این یک عملیات کوتاه و با زمان محدود باشد و ما درگیر آن نشویم.
بحران در قزاقستان در زمان ناخوشایندی برای روسیه رخ داده چرا که با افزایش تنش ها با غرب در بحبوحه افزایش چند ماهه نظامی در مرز اوکراین و ترس از جنگ، روسیه بسیاری از واحدهایی را که معمولاً در سیبری و اورال مستقر می کند، در امتداد مرز خود با قزاقستان به سمت غرب منتقل کرده است.این در حالی است که برخی از رسانههای طرفدار کرملین با اشاره به انقلاب سال 2014 در اوکراین که منجر به جدایی این کشور از روسیه شد، این رویدادها را "میدان" نامیدند و غرب را به ساختن ناآرامیهای پیش رو متهم کردند. با درگیر شدن شدید نیروهای مسلح روسیه در امتداد مرز اوکراین، و بخش اعظم ظرفیت دیپلماتیک این کشور به مذاکرات جاری با ایالات متحده در زمینه تضمین های امنیتی، بحران قزاقستان نشان دهنده چرخش ناخواسته ای از وقایع برای مسکو است.
در خصوص جنبش اعتراضی میدان یادآور می شویم که مسیر حمایت از اروپا در اوکراین در نوامبر 2013 به طور ناگهانی متوقف شد، زمانی که توافقنامه برنامه ریزی شده ارتباط با اتحادیه اروپا تنها چند روز قبل از برنامه ریزی برای امضای آن لغو شد. این توافق روابط سیاسی و اقتصادی نزدیک تری بین اتحادیه اروپا و اوکراین خواهد داشت، اما یانوکوویچ در برابر فشارهای شدید مسکو تسلیم شد. اعتراضات خیابانی در کیف آغاز شد و لوتسنکو و کلیچکو به عنوان رهبران بزرگترین تظاهرات پس از انقلاب نارنجی ظاهر شدند. پلیس با خشونت جمعیت را در میدان نزالهژنوستی کیف ("میدان استقلال") متفرق کرد و با ادامه اعتراضات در دسامبر، تظاهرکنندگان ساختمان شهرداری کیف را اشغال کردند و از یانوکوویچ خواستند استعفا دهد. روسیه نیز به نوبه خود پیشنهاد کاهش قیمت گاز طبیعی و خرید 15 میلیارد دلار اوراق قرضه اوکراینی را برای حمایت از اقتصاد متزلزل این کشور ارائه کرد.
برای برخی کارشناسان، بزرگترین خطر احتمالی این است که روسیه در مناقشات داخلی قزاقستان غرق شود.اگرچه قزاقستان اکثریت بزرگی از روسیه دارد و شمال این کشور گاهی اوقات هدف رویاهای بیتحرکی بوده است، اماروابط روسیه و قزاقستان از زمان پایان اتحاد جماهیر شوروی به طور کلی دوستانه بوده است.
با توجه به اینکه روسیه اکنون نقشی پیشرو در تضمین دولت قزاقستان بر عهده دارد، کورتونوف از شورای امور بینالملل روسیه از هجوم ناسیونالیسم قزاقستانی و برهم زدن توازن شکننده قومی داخلی این کشور نگران است.وی خاطرنشان کرد که مداخلات قبلی روسیه در کشورهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث شده بود که کشورهای دوست در جهت مخالفت با روسیه قرار بگیرند.او گفت: «احتمال واقعی وجود دارد که بتوانیم شاهد افزایش احساسات ضد روسی در قزاقستان، در امتداد خطوط اوکراین یا گرجستان باشیم».
همچنانکه قاسم بیک محمد اف بر اساس نظر «گرگوری میرانوف» پژوهشگر مرکز اوکراین شناسی دانشگاه فدرال جنوبی روسیه که مطلبی تحت عنوان «اگر قزاقستان فدراسیون نشود، سرنوشت اوکراین میتواند در انتظارش باشد» مدعی شد که بخش قابل توجهی از مناطق شمالی قزاقستان به لحاظ تاریخی به روسیه متعلق میباشد.وی دعی شده است: «آستانه» باید بپذیرد که روسها در قزاقستان در سرزمینهای خود زندگی میکنند که در کمی بیش از یک قرن پیش از سوی بلشویکها فقط به خاطر افزایش شمار «پرولتاریا» در این جمهوری عشایری شوروی، به قزاقها اعطا شده بود. یعنی روسها مردم بومی این کشور بوده و مناطقی نظیر «سیمیرچیو»، «رودخانه آلتایی»، «سرزمین کازاکهای یایک» و «سیبری جنوبی» به آنها متعلق میباشد.
«قزاقی سازی» مناطق شمالی این کشور محصول رشد ملیگرایی در سطح دولت قزاقستان میباشد. همچنین تغییر نام شهرها، مناطق و خیابانها از روسی به قزاقی و جایگزینی الفبای لاتین به جای سریلیک نیز در راستای تک قومی کردن این کشور میباشد. جامعه قزاقستان به صورت عمده به دو گروه بزرگ روس زبانها و قزاقها تبدیل شده است که در مقابل هم قرار گرفته و در صورت تشدید فرایند قزاقی سازی (و یا اسلامی سازی) کشور، رویارویی این دو گروه به راحتی میتواند وارد مرحله داغتری شود. بنابراین فقط فدرالی شدن میتواند این کشور را در آینده (پس از دوران رهبری نظربایف) از فروپاشی و بی ثباتی نجات دهد. زیرا تجربه اوکراین حاکی از آن است که نادیده گرفتن حق قانونی روس زبانها منجر به ایجاد مجدد یک نقطه «داغ» در فضای شوروی سابق خواهد شد.
بحران در قزاقستان احتمالاً بر سیاست داخلی روسیه نیز تأثیر می گذارد.اگرچه هر دو کشور تا حد زیادی تحت رژیمهای استبدادی طولانی مدت ثبات داشتهاند، ناامیدیهای اقتصادی و نابرابری گسترده جایگاه مردمی هر دو دولت را از بین برده است.
در روسیه، مانند قزاقستان، اصلاحات اجتماعی-اقتصادی غیرمحبوب از جمله افزایش سن بازنشستگی در سال 2018، و رکود دستمزدها، محبوبیت رئیس جمهور را که زمانی بسیار بالا بود، کاهش داده است.نظرسنجی اخیر لوادا سنتر نشان داد که رتبه انتخاباتی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه - تعداد روسهایی که آماده رأی دادن برای انتخاب مجدد او هستند - 32 درصد است که یک رکورد پایین است.
تاتیانا استانوایا، مؤسس ، یک شرکت مشاوره سیاسی، گفت: «پوتین عموماً به محبوبیت خود اعتقاد دارد.
اما رویدادهای قزاقستان میتواند او را به این محبوبیت مشکوک کند که این محبوبیت واقعاً چقدر پایدار است.»
برای برخی از روسهای اپوزیسیون، با یادآوری اینکه چگونه شروع ناآرامی در بلاروس در تابستان 2020 سرکوب بیسابقهای را در داخل کشور نشان داد رویدادهای قزاقستان نیز برای آزادیهای روسیه بد است.
برای برخی دیگر، اعتراضات در قزاقستان - که تا حد زیادی علیه نورسلطان نظربایف، رئیسجمهور بنیانگذار کشور که در سال 2019 استعفا داد اما همچنان قدرتهای گستردهای را در پشت صحنه حفظ کرده بود - میتواند بر انتخاب ولادیمیر پوتین در مورد ماندن یا نشدن در مقام تأثیر بگذارد.
پس از اینکه نظربایف - که شخصاً از نزدیکان پوتین است - از ریاست جمهوری برای ریاست شورای امنیت قدرتمند کشورش کنار رفت، برخی ناظران پیشنهاد کردند که رئیس جمهور روسیه در نهایت ممکن است با واگذاری مسئولیت های روزمره به دست انتخاب شده از الگوی قزاقستان جانشین با حفظ کنترل نهایی پیروی کند.با این حال، طغیان خشم مردم علیه مردی که قزاقستان را از زمانی که بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود رهبری می کرد،( از جمله صحنه هایی از مجسمه نظربایف درشهر تالدیکورگان توسط معترضان سقوط کرد)،ممکن است پوتین را به این نتیجه برساند که سست کردن قدرت برای او خطرناک است.توکایف مبنی بر اینکه او شورای امنیت کشور را به دست می گیرد و حامی سابق خود را جابجا می کند، تنها بر خطرات هرگونه واگذاری قدرت دامن زده است.
باونوف کارنگی نیز نوشت: «رویدادهای قزاقستان سناریوی ترانزیت برق قزاقستان را عملاً برای روسیه غیرممکن میسازد».این در حالی است که پوتین به سختی تمایل دارد که موقعیت خود را به یک جانشین واگذار کند.
بنابراین هنوز هم در مسکو برخی به کشورهای آسیای مرکزی به عنوان مستعمره سابق خود مینگرند که این نوع نگاه اجازه نمیدهد به فهم و درک واقعیات موجود این منطقه برسند. چنین تفکری بر ضرر روسیه و به نفع رقبای ژئوپلیتیکی آن در منطقه تمام خواهد شد. زیرا دوران پساشوروی در حال نزدیک شدن به پایان خود بوده و پس از 10-15 سال دیگر کسانی در کشورهای منطقه به قدرت خواهند رسید که متعلق به نسل دوران استقلال بوده و از نظر تعلق هویتی (ملی، فرهنگی، دینی و...) با پدران خود متفاوت خواهند بود. بنابراین این روند را نمیتوان متوقف کرد زیرا چنین اتفاق به معنای باز گرداندن تاریخ به عقب است. چیزی که امکان ندارد.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
منابع:
https://www.iess.ir/fa/analysis/830/
https://carnegieendowment.org/2022/01/06/kazakhstan-s-unprecedented-crisis-pub-86137
https://www.aljazeera.com/news/2022/1/5/kazakh-protesters-storm-govt-office-in-almaty-as-crisis-deepens
https://www.themoscowtimes.com/2022/01/06/russias-involvement-in-kazakhstans-crisis-could-have-wide-implications-a75985
https://www.nytimes.com/2022/01/05/world/asia/kazakhstan-protests.html
https://www.france24.com/en/asia-pacific/20220106-kazakhstan-protesters-killed-in-clashes-with-police-as-crisis-escalates
[1] the Russian International Affairs Council.