معصومه محمدی دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی وتحلیل گر مسائل روسیه
بحران اوکراین که توسط نیروهای مسلح فدراسیون روسیه انجام شده است، به وضوح نشان دهنده واگرایی ژئوپلیتیکی منافع در منطقه اروپای شرقی، بین کشورهایی مانند اوکراین است که به سمت غرب و سیستم اتحادیه اروپا متمایل هستند. روسیه که، مصمم به تأیید مجدد طرح خود است فضای حاکم بر بحران اوکراین را ، به زودی به ابزاری جالب برای تجزیه و تحلیل پویایی بین المللی قدرت ها و اتحاد بسیاری از کشورهای درگیر به طور مستقیم یا غیر مستقیم در مناقشه خواهد کرد.
اسرائیلی ها که در سیاست خارجی خود حرکت به سمت کرملین را دارند نخست وزیر وقت اسرائیل نفتالی بنت اولین رهبر خارجی بود که در واکنش به تهاجم به اوکراین شخصاً با ولادیمیر پوتین صحبت کرد.اسرائیل تا حد زیادی در برخورد با بحران اوکراین محتاط عمل کرده است. در حالی که مقامات اسرائیلی در دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیت اوکراین صحبت می کنند، آنها ورود نیروهای نظامی روسیه به خاک اوکراین را محکوم ولی اغلب در بیانیه ها از مسکو نام نمی برند.
اسرائیل خود را در موقعیتی منحصر به فرد و در عین حال متزلزل می بیند، زیرا یکی از معدود کشورهایی است که با مسکو و کیف روابط کاری خود را حفظ کرده است. روسیه و اوکراین از منابع مهم مهاجرت یهودیان به اسرائیل هستند که بیش از یک میلیون روسی زبان دارند. علاوه بر این، اسرائیل به شدت به تضمین های امنیتی روسیه برای حفظ یکپارچگی عملیات خود در سوریه به روسیه متکی می باشد. همه این عوامل با اتحاد اسرائیل با ایالات متحده نیز آمیخته شده است، که موقعیت اسرائیل را به عنوان یک گفتگوی بین روسیه و اوکراین پیچیده می کند.
بحران اوکراین دلیلی گشته تا اسرائیل خود را با تلاقی تحولات مهمی که امنیت ملی آن را در آینده قابل پیش بینی خواهد کرد مواجه شود. در این میان تحولات شگرفی در روابط اسراییل با کشورهای سنی و عربی در جریان است که نشان دهنده نظم منطقه ای جدید یا حداقل اساسا متفاوت است. اقدامات شنیع تروریسم و نفرت بار دیگر به نام ایدئولوژی را میتوان در این اتحادها جستجو کرد.
در این بین نگرانیهایی برای اسرائیلیها وجود دارد. حداقل یک چهارم میلیون یهودی در اوکراین زندگی می کنند که واجد شرایط این هستند که اسرائیل را به عنوان خانه خود بر اساس «قانون بازگشت» این کشور تبدیل کنند.
اسرائیل همچنین گفتگوهای مکرری را با روسها توسعه داده است. گفتگوهایی که دربردارنده تضمین های امنیتی برای اسرائیل در سوریه می باشد.
- اسرائیل به لطف روسیه که تقریباً کنترل کامل حریم هوایی این کشور جنگ زده را دارد، می تواند در سوریه فعالیت کند. بنابراین اسرائیل انگیزه بزرگی برای حفظ روابط خود با مسکو میداند و از این رو واکنش خاموش به وضعیت اوکراین است. هر گونه ناهنجاری در روابط می تواند منجر به محرومیت اسرائیل از عملیات در سوریه شود که به فهرست نگرانی های امنیتی فزاینده این کشور اضافه می شود.
- ثانیاً، اسرائیل به روسیه به عنوان یک بازیگر مهم در خاورمیانه بسیار فراتر از محدوده سوریه نگاه کرده است. نفوذ روسیه در مذاکرات هسته ای ایران، روابط آن را با پادشاهی های خلیج فارس افزایش داده و به طور پیوسته خود را به جای رهبری آمریکا در منطقه قرار داده است. بنابراین اسرائیل انگیزه زیادی برای حفظ روابط خود با مسکو دارد و به همان اندازه از دست سنگین پوتین می ترسد اگر بخواهد صراحتاً تجاوز روسیه را محکوم کند. اگر اسرائیلی ها در محکومیت روسیه به غرب بپیوندند، روسیه می تواند به طور غیرمستقیم به ایران، حزب الله و دیگر بازیگران متخاصم قدرت دهد. از این رو، تصمیم اسرائیل برای خودداری از محکومیت آشکار، در حالی که گفتگو با هر دو پایتخت را دنبال می کند، بخشی از یک استراتژی گسترده تر است که همکاری با روسیه را برای امنیت اسرائیل ضروری می داند.
بعید است که اسراییل بتواند به معنای معمول یک داور قدرتمند که سعی می کند هر یک از طرفین را به امتیازاتی ترغیب کند، نقش میانجی را بازی کند. این باید بیشتر یک حامل پیام باشد که بین دو طرف نابرابر حرکت می کند. برخی ارزش چنین تلاشی را زیر سوال می برند.
برخی از معترضان در اسرائیل از دولت خواسته اند تا به اوکراین در مقاومت در برابر حضور نظامی روسیه در اوکراین کمک کند.رهبری اسرائیل تا حد زیادی تصمیم گرفته است که با رویکرد غرب در قبال روسیه مخالفت نکند. برای مثال، این کشور به بسیاری از رگبار تحریمهای جدید علیه مسکو نپیوسته است.
تصمیم گیری در اسرائیل در نهایت توسط محاسبات امنیتی تعیین می شود. با توجه به اینکه روسیه در مجاورت آن به مرکزیت معماری امنیتی اسرائیل تبدیل شده است، انتظار اینکه اسرائیلی ها در تلاش برای دشمنی با مسکو باشند غیرواقعی است. در عوض، اسرائیل مسیر تعاملی را برگزیده است که به دنبال تبدیل وضعیت بالقوه مشاجرهآمیز با مسکو به بستری برای گفتگو، میانجیگری و فرصتی برای اسرائیل برای تلاشهای دیپلماتیک بالاتر است. اسراییل آماده است تا یک میانجی باشد. معتقد است این کارتی است که باید روی میز بماند و در صورت نیاز غرب می تواند آن را بازی کند.
در این میان روسیه که به دنبال بازیابی موقعیت ممتاز جهانی خود است. برای سالها، در جهت از بین بردن اولویت آمریکا - و نتیجه نظم جهانی تک قطبی - عمل میکند که مانع از احیای مجدد مطلوب آن شده است. بحران اوکراین، بهجای اینکه انگیزهاش فقط توسعهطلبی سرزمینی یا بیتفاوتی باشد، آخرین تلاش مسکو برای متزلزل کردن نظم بینالمللی و احیای چندقطبی است - دقیقاً مانند تهاجم روسیه به گرجستان در سال 2008، اوکراین در سال 2014 و سوریه در سال 2015. علیرغم پیامدهای جهانی این درگیری ظاهراً محلی - به ویژه برای متحدان ایالات متحده - پاسخ بین المللی به حضور نظامی روسیه، به ویژه از سوی دولت های غربی، ناکافی بوده است. حتی اسرائیل که خود را یک دموکراسی غربی میداند و برای امنیت و بقای خود به برتری آمریکا و استقامت نظم جهانی لیبرال وابسته است، با مردم اوکراین همدردی و اسرائیلیها برای اوکراین تظاهرات کردهاند، گاهی اوقات به هزاران نفر، کمکهای خصوصی اهدا کردهاند، و حتی به صفوف مبارزات کیف پیوستهاند. دولت اسرائیل همچنین به اوکراینیها کمک میکند، اطلاعات را به اشتراک میگذارد، اشکال مختلف کمکهای بشردوستانه را به کشور محاصرهشده ارسال میکند، گاهی اوقات پناهندگان اوکراینی را میپذیرد، و یک بیمارستان صحرایی ساخته است. بعلاوه، اورشلیم به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در محکومیت تهاجم روسیه در 2 و 24 مارس رأی داد و در عین حال متحد جدید خود، امارات متحده عربی را متقاعد کرد که از این روند پیروی کند.
اما نگرانی اسرائیل در مورد نزدیکی و هوسبازی پوتین کمتر ناشی از توازن قوا و بیشتر از ترس وجودی است که دولت یهود از زمان پیدایش خود با آن زندگی کرده است. اسرائیل کشور کوچک و باریکی است که همسایگانش مدتهاست که وجودش را اغلب با خشونت رد کردهاند -. استقبالی که به دست آورده است اخیراً و عمدتاً با رژیمهای خودکامه با دوام مشکوک بوده است، در حالی که روابط مردم با مردم عقب مانده است. بی ثباتی که در دهه گذشته خاورمیانه را تکان داده است، تنها عاملی که ترس اسرائیل را تشدید کرده است، با دو عامل همزمان است که بیشترین نگرانی را برای بیت المقدس نشان می دهد: توسعه طلبی شتابزده ایران و انقباض آمریکا. بحران اوکراین به اسرائیل نشان از این موضوع است که "پوتین همسایه آسانی برای داشتن نیست."
در همین حال، ایالات متحده - ضامن سنتی و متحد مرکزی اسرائیل - ردپای جهانی و منطقهای خود را که از لحاظ تاریخی ستون مرکزی امنیت اسرائیل بودهاند، کاهش داده است. اسرائیل نگران است که ظهور چپ مترقی و راست انزواطلب در سیاست ایالات متحده - که هر کدام با تمایلات منفی خود نسبت به دولت یهود - اساساً روابط ایالات متحده و اسرائیل را تضعیف کند. تغییرات منطقهای باعث شده است که اسرائیلیها از دشمنی با روسیه که ظاهراً از نظر منطقهای احیا میشوند، بیمناک باشند و برعکس، در معرض مشوقهای آن باشند – حتی اگر سراب باشند. با آگاهی از این موضوع، اسرائیل از ترکیبی از اطمینان و تهدید برای خنثی کردن ترس خود استفاده کرده است، به ویژه از زمانی که به اوکراین حمله شده است.
اگرچه بنت بارها به عنوان واسطه بین اوکراین و روسیه فراخوانده شده است، اما او دیدار خود با پوتین را تلاشی هماهنگ با تایید و حمایت ایالات متحده توصیف کرده است. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین مستقیماً به تلاشهای میانجیگری بنت متوسل شد، اگرچه تلقی میشود که اقدامات اسرائیل بیشتر از میانجیگری برای آتشبس یا بهبود گفتوگوی دیپلماتیک بین طرفها، برای ناراحت نکردن روسیه و تقویت جایگاه خود در کنار متحدش ایالات متحده است .
اسرائیل علیرغم پیوستن به اکثریت مجمع عمومی سازمان ملل متحد در محکومیت رسمی تهاجم به اوکراین، همچنان از اعمال تحریم های مستقیم بر اقتصاد روسیه و مقامات دولتی خودداری می کند. تنها اقدامی که در حال حاضر انجام شده است مربوط به بستن خلأهای قانونی در سیستم حقوقی اسرائیل است که به الیگارش های روسی اجازه می داد از تحریم های غرب فرار کنند ،اقدامی که توسط زلنسکی در طول سخنرانی خود در کنست، اسرائیل، ناکافی تعریف شد. می توان استدلال کرد که چنین رفتار محتاطانه ای می تواند ناشی از حضور قوی جوامع یهودی در روسیه و اوکراین باشد، کشورهایی که اسرائیل با آنها روابط قوی دارد.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل