زهرا شریف زاده عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
با نگاهی مختصر به تاریخ می بینیم که حضور مهاجران و کارگران چینی برای چندین قرن در آمریکای لاتین و روابط سیاسی و تجاری چین و تایوان با کشورهای این قاره بویزه بعد از بحران مالی جهانی سال2008 در طی چندین دهه حاکی از افزایش گسترده مشارکت چین در این قاره می باشدو در این مسیر چین سرمایه گذاری های متعدد و گسترده بر محصولات کشاورزی-فرهنگی و معدنی و بیشتر بر مواد خام انجام داده است که اغلب با پروژه های زیرساختی همراه است.در این تحلیل سعی بر آن است تا ضمن بررسی تاریخی نفوذ چین در آمریکای لاتین به این سوال پاسخ دهیم که هدف چین از نفوذ در آمریکای لاتین چیست؟در پاسخ به این سوال فرضیه ی " تمایل چین به گسترش حوزه نفوذ خود از طریق آنچه همکاری جنوب-جنوب نامیده می شود، یک چارچوب توسعه متمرکز بر کمک، سرمایه گذاری و تجارت است."،تداعی می شود.
حضور چینی ها در آمریکای لاتین به قرن شانزدهم باز می گردد، زمانی که تجارت دریایی محصولات و مردم چین را به قائم مقامی آن زمان اسپانیای جدید آورد.در قرن نوزدهم، کارگران چینی مجبور به کار در چندین کشور آمریکای لاتین، به ویژه در مزارع پنبه و شکر کوبا و معادن و صنعت در پرو شدند.
با توجه به «تجارت کولی» و ازدواج آنها با زنان محلی منجر به تشکیل اولین جوامع چینی آمریکای لاتین تشکیل شد. از طرفی گروه های کوچکی از پناهندگان ملی گرایان کومینتانگ[1] پس از شکست آنها از حزب کمونیست چین در سرزمین اصلی در سال 1949 وارد آمریکای لاتین شدند.هرچند برخی از جوامع تایوانی وجود داشت اما به جز کوبا، هیچ کشور آمریکای لاتین جمهوری خلق چین را که در سال 1949 تأسیس شد، به رسمیت نشناخت.
جدایی چین از اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1960 و نزدیک شدن چین و ایالات متحده، با برقراری رسمی روابط دیپلماتیک با تعدادی از کشورهای آمریکای لاتین در اوایل دهه 1970، از جمله آرژانتین، شیلی، مکزیک و پرو به دنبال داشت. با این حال، بزرگترین جزر و مد دخالت چین در این قاره در 10 سال گذشته رخ داده است. چین به بزرگترین شریک تجاری برزیل، شیلی و پرو و شریک تجاری بسیار مهم بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین تبدیل شد. اکوادور و پرو مقاصد اصلی سرمایه گذاری مستقیم خارجی چین در منابع معدنی هستند. در این کشورها و جاهای دیگر، پروژههای معدنی چین اغلب با توسعه زیرساختهای بزرگی که توسط شرکتهای دولتی چین انجام میشود، همراه میشوند. کسبوکارهای چینی در حال سرمایهگذاری در بسیاری از صنایع مختلف در آمریکای لاتین هستند، کارآفرینان کوچک در حال افتتاح کافینتها و سوپرمارکتها در سراسر منطقه، شرکتهای دولتی هستند.
چین سرمایه گذاری در استخراج نفت در آمازون را آغاز کرده و سرعت سریع سرمایه گذاری چینی ها در منطقه گاهی به این تصور منجر شده است که شکاف غیرقابل حلی بین استراتژی های چین و رویه های تثبیت شده دولت ها و شرکت های غربی وجود دارد.مهم است که در نظر داشته باشیم که دخالت چین در آمریکای لاتین بخشی از استراتژی گسترده تر «بیرون رفتن» بوده است که با بین المللی شدن دولت و شرکت های چینی همراه است. در این فرآیند، شرکتهای چینی رویههای خود را با رقبای بینالمللی تنظیم میکنند.از این رو، سازمانها و شرکتهای دولتی چین نیز استراتژیهای خود را به روشهای خاصی با وضعیت کشورهای میزبان خود تنظیم میکنند. از زمان آغاز دوره به اصطلاح "اصلاحات و گشایش" در دهه 1980، سرمایه گذاری، مهاجرت و مشارکت سیاسی چین تقریباً در همه جای جهان به طور گسترده احساس شده است.
افزایش نفوذ جهانی چین به وضوح با تحولات داخلی مانند کاهش کنترل سیاسی و تشویق کارآفرینی محلی از دهه 1980، گشایش مناطق ویژه اقتصادی، و ادامه مالکیت دولتی صنایع استراتژیک بیان می شود و از زمان سفر دنگ شیائوپینگ، رهبر چین در سال 1992، خصوصی سازی سریع دارایی های دولتی و توسعه سرمایه داری تحت رهبری دولت در جمهوری خلق چین با افزایش سرمایه گذاری های در خارج از کشور همراه شد.در سال 1999، دولت سیاست «خروج» خود را برای حمایت و افزایش سرمایهگذاری چین در خارج از کشور اعلام کرد. گذشته از متعادل کردن ذخایر ارزی عظیم چین، یکی از اهداف مهم این استراتژی تجهیز شرکت های چینی به مهارت ها و تجربه برای رقابت با رقبای جهانی است که در حال حاضر در چین فعالیت می کنند. به دنبال این تغییرات، جهان در حال توسعه به کانون اصلی سیاست خارجی چین تبدیل شده است.
در ازای دسترسی به منابع معدنی و محصولات اولیه تا سال 2010، شرکتهای چینی و سازمانهای دولتی به طور گسترده در پروژههای زیربنایی در آمریکای لاتین سرمایهگذاری کردهاند. شرکتهای چینی قراردادهای متعددی برای ساخت جاده دریافت کردهاند و در پروژههای بزرگ برق آبی، تولید نفت و... مشارکت دارند. به این ترتیب، توسعه خطوط راهآهن و نیروگاههای برقآبی، بخشهایی مانند تولید انرژیهای تجدیدپذیر، تولید خودرو، ارتباطات راه دور و بهرهبرداری از مواد معدنی استراتژیک مانند مس و لیتیوم موجب تنوعبخشی به دامنه روابط این غول آسیایی و جغرافیای پهناور آمریکای لاتین شد. طبق آمار "کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین و کارائیب"، سرمایهگذاری شرکتهای چینی در آمریکای لاتین در سال ۲۰۲۰ در بخشهای خودرو و قطعات خودرو (با سهم ۴۴ درصدی)، بخش انرژیهای تجدیدپذیر (۱۷ درصد)، بخش خدمات مالی (۱۱ درصد) و کالاهای مصرفی (شش درصد) برجسته است.
لازم بذکر است اواخر ۲۰۱۰ سریلانکا وام یک میلیارد و سیصد میلیون دلاری برای توسعه بندری در داخل اقیانوس هند از چین دریافت کرد. مدتی بعد به علت ناتوانی در بازپرداخت اقساط وام مجبور شد همان بندر را با شرایط اجاره ۹۹ ساله به چین واگذار کند!این باور وجود دارد که چین از طریق تخصیص وامهای کمبهره و گهگاه بدون بهره به دنبال اهداف درازمدت است. رکس تیلرسون که وزیر امور خارجه اسبق آمریکا (آغاز دوره دونالد ترامپ-۲۰۱۷) بود، اعتقاد داشت وامهای چین ماهیت «غارتگری» دارند. در واقع این نگرانی وجود دارد که کشور وامگیرنده (مانند سریلانکا) حق حاکمیت ملی خود را بر سر یک وام از دست بدهد. لارا ریچاردسون در جلسه استماع اوت 2021 که منجر به نامزدیاش برای هدایت ستاد فرماندهی جنوبی ایالات متحده شد، گفت که چین با اهداف بسیار تصنعی به منطقه آمده تا با ارائه میلیونها دلار وام، به منافع خود در دیگر کشورها برسد.
در این راستا در سالهای اخیر ۱۹ کشور در حوزه آمریکای لاتین توافقنامه همکاری"طرح کمربند،یک جاده" را با چین به امضاء رساندند که موجب نگرانی واشنگتن شده است. همچنین آخرین ارقام بر این احتمال تأکید میکند که با خروج جهان از بحران کووید-۱۹، چین میتواند تنها اقتصاد بزرگی باشد که رشد قابل توجهی داشته است.
رابطه چین با آمریکای لاتین نه تنها در بُعد اقتصادی بلکه در ابعاد سیاسی نیز حائز اهمیت است چرا که آمریکای لاتین "حیاط خلوت" ایالات متحده است و ادعا میکند که مالک کشورهای آمریکای لاتین است .هرچند چین چنین ادعایی را رد می کند زیرا رسانههای دولتی و منطقهای چین پس از اینکه آمریکا از کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه برای شرکت در اجلاس سران قاره آمریکا در لس آنجلس دعوت نکرد چین در واکنش به این عمل گفت واشنگتن نمیتواند از اجلاس سران برای تخریب روابط چین و آمریکای لاتین استفاده کند زیرا مدتهاست است که آمریکای لاتین از سیاستهای آمریکا در رنجاند. از زمانی که ایالات متحده دکترین مونرو را برای کنترل آمریکای لاتین در سال ۱۸۲۳ طرح کرد، آنها گرفتار مداخله نظامی ایالات متحده، دستکاری سیاسی، تحریمهای بیرویه و تورم شدهاند.از آنجایی که بیشتر کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب احتمالا شاهد قدرتگیری رهبران چپگرا خواهند بود و این منطقه به رهایی از کنترل ایالات متحده» تمایل دارند. از طرفی ایالات متحده حمایت بیشتر کشورهای آمریکای لاتین را به دلیل تحریمها و اتهامات خود علیه روسیه پس از شروع جنگ اوکراین از دست داده است.
در بُعد فرهنگی نیز چین با انتشار ۵۰ کتاب با موضوعات تاریخی، فرهنگی و انسانی آمریکای لاتین طی ۱۰سال آینده به منظور شناخت بهتر چینیها از این منطقه خبر داد.در این مجموعه کتاب که نخستین مجموعه بزرگ و نظاممند چین در ارتقای شناخت آمریکای لاتین است، کارشناسان برجستهای از مکزیک، برزیل، اوروگوئه، پرو، آرژانتین و چین شرکت خواهند کرد. در حال حاضر کتابهای نسبتا کمی در مورد آمریکای لاتین در چین وجود دارد و بیشتر آنها ترجمههایی است که بر اساس دیدگاههای اروپایی و آمریکایی انجام شده است. به این ترتیب، انتشار این مجموعه کتاب به چینیها کمک خواهد کرد تا آمریکای لاتین "واقعی و یکپارچه" را بدون نیاز به دیدگاههای غربی بشناسند.در حال حاضر ۱۵۶ موسسه آموزش عالی در چین با برنامههایی به زبان اسپانیایی، ۵۷ موسسه به زبان پرتغالی و همچنین ۶۳ موسسه مطالعات آمریکای لاتین فعالیت میکنند.
چین رویکرد خود را با ساختارهای سیاسی و اجتماعی تک تک کشورها تطبیق می دهد و اغلب دولت های ملی را برای پیشبرد منافع خود در سطح محلی دور می زند. چین از طریق تجارت، وامها و حمایتهای سیاسی، راه نجات اقتصادی برای رژیمهای خودکامه فراهم کرده و از عقبنشینی دموکراتیک در منطقه حمایت کرده است.لازم بذکر است به احتمال زیاد حضور چین در آمریکای لاتین درگیر کردن ایالات متحده آمریکا در این منطقه باشد تا به حیات خلوت چین(تایوان)وارد نشود.
منابع:
طهماسبی بنفشه درق،الهه(1400)،" روابط چین- آمریکای لاتین؛ از تقویت اقتصادی تا شناخت فرهنگی"،بر گرفته از لینک
بی تا(1401)،"چین: ایالات متحده، آمریکای لاتین را مانند حیاط خلوت خود میداند"،برگرفته از لینک
“اهداف حضور چین در آمریکای لاتین"(1399)،روزنامه مشرق،برگرفته از لینک
https://www.mashreghnews.ir/news/1157863
HANS STEINMU¤ LLER,Hans(2014),” CHINA’S GROWING INFLUENCE IN LATIN AMERICA”, http://eprints.lse.ac.uk/59990/1/__lse.ac.uk_storage_LIBRARY_Secondary_libfile_shared_repository_Content_Steinmuller
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل
[1] حزب کومینتانگ در سال ۱۹۱۳ و پس از سرنگونی امپراتوری دودمان چینگ در چین ایجاد شد و پس از فراز و نشیبهایی، از سال ۱۹۱۹ حکومت چین را در دست گرفت. رهبران کمونیست آینده مانند مائو تسه تونگ و چوئن لای مناصب مهمی در مؤسسات دهقانی و نظامی کومینتانگ به عهده گرفتند. کومینتانگ به نظر میرسید تبلور چهار نیروی طبقاتی اصلی کارگران، دهقانان، قشرها میانی شهری و بورژوازی ملی باشد که به نظر میرسید نیروهای طبیعی ضدامپریالیستی و ضد فئودالی باشند