معصومه محمدی دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی -تحلیل گر مسائل روسیه
خاورمیانـه طـی سـال های اخیـر با تحـولات مهمـی چون بهـار عربـی و بحران سـوریه، تضعیـف تـوان امریـکا در حفـظ و پیشـبرد نظـم مطلـوب خـود در منطقه و ظهـور بازیگـران جدیـدی کـه بـه دنبـال تقویـت نقـش و گرفتـن سـهم بیشـتر از مدیریـت منطقـه هسـتند، مواجـه بـوده اسـت. ایـن تحـولات مولفه هـای مختلف نظـم هژمونیـک در منطقـه از جملـه ثبـات و موازنـه را تحت تأثیـر قـرار داده اند. این چالـش و تجمیـع بحران هـا مختلـف از جملـه عـدم توسـعه اجتماعی-اقتصادی، بحـران هویـت، دولت های ضعیف و شکسـت خورده، تشـدید تهدیـدات نامتقارن از جملـه تروریسـم فرامنطقـه ای، تقابل های نیابتـی، رقابت قدرت هـای منطقه ای، دخالـت خارجـی و تشـدید معمـای امنیـت کارکرد سـاخت های امنیتی، سیاسـی، اقتصـادی و ژئوپولیتیکـی را بـا مشـکل مواجه کرده اسـت. در این نوشتار نویسنده ب توجه به بحران اوکراین به نقش روسیه در تغییر موازنه سیاسی و نظامی در این جنگ پرداخته است. موازنه ای که یک سوی آن غرب و در مقابل آن شرق قرارگرفته است. بحران جدیدی که درمنطقه نظم جهانی را هدف قرار داده است. تغییر موازنه ای که در مسیر تغییر نظم جهانی و حرکت نظام بین الملل به سمت جهانی چند قطبی را دنبال می کند.
با ورود به سال 2023 ، جنگ در اوکراین بیوقفه ادامه دارد. ولادیمیر پوتین، «عملیات نظامی ویژه» خود را مسابقه مرگ و زندگی با آمریکا و ناتو میداند. از طرفی غرب نیز جنگ را تهدیدی برای امنیت خود میداند و به همین دلیل از حاکمیت اوکراین دفاع میکند.
به باور بسیاری تحلیلگران، جنگ در اوکراین دلالت بر آغاز دوران جدیدی در روابط بینالملل دارد. اگر چه غرب، به رهبری ایالات متحده در سالهای پس از جنگ سرد به زعم خود نظم لیبرال مبتنی بر اصول را مبنای تنظیم روابط بینالملل قرار دادهاند، با این حال به نظر میرسد که چنین نظم در حال افول است.
بنابراین به راحتی میتوان فهمید چرا بسیاری از جنگ در اوکراین و موفقیتهای غیرمنتظره ارتش اوکراین در عقب راندن حمله اولیه روسیه به عنوان نفی حوزههای نفوذ در امور جهانی و تأکید مجدد بر مفهوم نظم بینالمللی لیبرال به رهبری آمریکا استقبال کردهاند که در آن زور و قدرت کمتر از هنجارها و ارزشها اهمیت دارد.
تغییر موازنه در جنک اوکراین مهم ترین دغدغه غرب در سیاست خاورمیانه ای آن محسوب می شود چراکه، جنگ در اوکراین سه چیز را در مورد تغییر موازنه قدرت جهانی نشان داده است. اولاً، در حالی که آمریکا ممکن است هنوز مدعی حوزه نفوذ جهانی باشد، در عمل حاضر نیست برای محافظت از اوکراین خطر جنگ هستهای با روسیه را به جان بخرد. تسلیحات، اطلاعات و امور مالی آمریکا بدون شک به ایجاد تعادل در درگیری کمک کرده، اما نیروهای آمریکایی در آن شرکت نمیکنند.
ثانیاً، حوزههای نفوذ به ندرت بدون مناقشه هستند و روسیه تاکنون ثابت کرده که قادر به تحمیل اراده کامل خود بر اوکراین نیست و نتوانسته به اهداف نظامی اولیه و ثانویه خود در این جنگ دست یابد. به این ترتیب، مرزهای حوزه نفوذ بالقوه روسیه ممکن است در عمل بسیار کوچکتر از آن چیزی باشد که قبل از 24 فوریه تصور میشد و ممکن است به کمی فراتر از مرزهای روسیه محدود شوند.
ثالثاً، در حالی که بسیاری از واکنشها به جنگ در اوکراین به شکل دوقطبی تنظیم شده که تمایل دارد درگیری را به عنوان مبارزه بین روسیه و غرب نشان دهد. پاسخ به جنگ چندان واضح نبوده و در خارج از اروپا، اکثر کشورها رویکرد ظریفتری نسبت به بحران اتخاذ کرده اند.
برای اثبات این مدعا میتوان به آرا همین کشورها در قبال اعمال تحریم ها و یا محکومیت روسیه در قبال اوکراین اشاره نمود. کشورهای فقیرتر آفریقایی و آسیایی به بیانیه سازمان ملل در محکومیت روسیه رای مثبت دادند، اما به تحریمها علیه این کشور نپیوستند. هند از جانبداری در این زمینه خودداری کرده است. تصمیمی که ریشه در وابستگی نسبی این کشور به صادرات نظامی روسیه دارد و ضمنا از واردات نفت روسیه با نرخ پائینتر سود برده است. کشورهای خلیج در بیشتر موارد بیطرفی خود را با ظرافت پیش برده و از افزایش تولید نفت امتناع کردهاند و یا حتی از نام بردن این درگیری با عنوان جنگ خودداری کردهاند. در همین حال، پکن سیاست حمایت محتاطانه از مسکو را دنبال کرده است، اما در برابر هرگونه مداخله جدی سیاسی یا اقتصادی مقاومت کرده است.
اوکراین هم شاخص روشنی از محدودیتهای حوزه نفوذ جهانی آمریکا در دوره پس از جنگ سرد است و هم نشاندهنده میزان توانایی روسیه برای دفاع از آنچه به عنوان حوزه منطقهای خود میبیند. بنابراین، جنگ در اوکراین ادامه لحظه تک قطبی را نشان نمی دهد، بلکه در عوض، حد فاصل جدایی بین دورهای است که ایالات متحده کل جهان را به عنوان حوزه نفوذ خود میدید و دنیای جدید و چند قطبیتر که در آن قدرت ایالات متحده محدود و مقید است.
در پی این اقدام و با افزایش ترس از جنگ هستهای، تنشها بین غرب و روسیه افزایشیافته است. به نظر میرسد تجهیز اوکراین به تسلیحات پیشرفتهتر و به خصوص سیستمهای موشکی دوربرد میتواند محرک اصلی روسیه برای تجهیز و نوسازی سامانههای موشکی و هستهای باشد. در این میان بدون شک، کمکهای مالی و تسلیحات نظامی که توسط متحدین اوکراین در اختیار نیروهای مسلح این کشور قرار میگیرد، نقش اصلی و پیشرو در این اقدام تدافعی و اتخاذ رویکرد بازدارندگی روسیه در قبال اوکراین و غرب داشته است.
در این راستا، کمکهای فراوان مالی، نظامی و همچنین شدیدترین تحریمها علیه روسیه به استمرار این بحران کمک کرد. بنابه تازهترین گزارش وزارت خارجه آمریکا در مورد کمکهای غرب به اوکراین که در روز ۶ ژانویه ۲۰۲۳ منتشرشده است از ۹ سپتامبر ۲۰۲۲، نزدیک به ۵۰ متحد و کشور شریک به اوکراین کمکهای امنیتی ارائه کردهاند. طبق این گزارش از ژانویه ۲۰۲۱، ایالاتمتحده تقریباً ۲۴٫۹ میلیارد دلار کمکهای امنیتی در اختیار اوکراین قرار داده است که تقریباً ۲۴٫۳ میلیارد دلار آن از زمان آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین در ۲۴ فوریه بوده است.
در ادامه واکنشها به گزارشات مبنی بر احتمال تجهیز اوکراین به سلاحهای پیشرفتهتر، سرگئی شویگو وزیر دفاع روز ۱۰ ژانویه ۲۰۲۳از عزم روسیه برای توسعه سهگانه هستهای خود خبر داد. سهگانه هستهای متشکل از موشکهای بالستیک قارهپیما، زیردریاییهای هستهای و بمبافکنهای استراتژیک است. وی اعلام نمود که روسیه به توسعه و نگهداری موشکهای بالستیک، زیردریاییها و بمبافکنهای استراتژیک که ضامن اصلی حاکمیت و تمامیت ارضی این کشور است، ادامه خواهد داد.
تا پیش از این به نظر میرسید رویکرد غرب جلوگیری از تعمیق بحران و تلاش برای اجتناب از برخورد نظامی مستقیم با روسیه بوده است. اما با ابراز تمایل به ارسال تسلیحات پیشرفتهتر به اوکراین و همچنین تلاش برای تحریک روسیه به اقدامات نظامی تهاجمی تر، این احتمال وجود دارد که نگرش غرب و بخصوص آمریکا نسبت به تشدید تنش تغییر کرده باشد. این جبهه به دنبال این است تا ضمن تغییر موازنه به سمت خود، از این جنگ به عنوان پوششی بر تعارضات درونی نظام مبتنی بر لیبرال دموکراسی استفاده کند.
مسکو احتمالا این توانمندی را دارد تا با اتکا به تجهیزات نظامی خود، هر موازنه نظامی مبتنی بر اتحاد اکراین، ناتو و آمریکا را بر هم زده و شرایط مدنظر خود را در جنگ اکراین ثبات ببخشد.
مقامات اوکراینی اعلام کردند که ارسال سامانه های راکتی بردبلند به این کشور توسط کشورهای غربی، به ویژه آمریکا، موجب ایجاد موازنه در میدان نبرد با روسیه شده است. یا در حالیست که پوتین رئیس جمهور روسیه در آخرین ادعای خود به این موضوع اشاره داشته است که، عملیات رزمی عملی نشان داده است که پدافند هوایی روسیه یکی از بهترین ها در جهان است. آمریکا امروز موشک های پاتریوت تولید می کند؛ اما کشور ما 3 برابر آن را تولید می کند.
در این میان با توجه به کمک های مالی و نظامی کشورهای اروپایی و غرب در تضعیف ارتش و قدرت نظامی روسیه اخیرا در محافل سیاسی، دیپلماتیک و رسانهای مسئله استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین بسیار داغ شده است؛ اتفاقی که کاهش سطح روابط دیپلماتیک کییف با تهران را رقم زد. در همین رابطه یکی از سناریوهای محتمل درخصوص احتمال فروش پهپادها از سوی ایران به روسیه با هدف بهکارگیری در جنگ اوکراین ناظر به تلاشهای جمهوری اسلامی برای خرید جنگنده سوخو – ۳۵ است.این موضوع در حالیست که، ایـران و روسـیه ضمـن توجه به ضرورت هـا و منافـع حاصل از همـکاری، موازنـه و ثبـات را با ابزارهای مختلف در دو سـطح منطقـه ای و کلان در دستور سیاست خارجی خود دارند. آشـفتگی منطقـه از جملـه بی ثباتـی در سـوریه، عراق، یمـن، لیبی، ً تضعیـف امریـکا و اروپـا در منطقـه عواملـی هسـتند کـه بسـتر مداخله گـری و نقش آفرینـی بیشـتر تهـران و مسـکو به عنـوان بازیگـران هـم چالش گـر و هـم روندسـاز را در منطقه فراهـم ساخته است. درعین حـال، به رغـم برخـی دسـتاوردها، همـکاری منطقـه ای دو کشـور محدودیت هایـی نیـز دارد کـه بایـد به آنهـا توجـه داشـت. ایـن محدودیت هـا از جملـه واکنـش امریـکا و متحـدان آنهـا ً ، ازیک سـو و سیاسـت ها، اهـداف و منافـع متفـاوت آنها هم از سویی دیگر است.
همـکاری خاورمیانه ای تهران و مسـکو با رویکرد سـلبی در چهارچوب مواجهـه کلان آنهـا بـا امریـکا تفسـیر می شـود کـه طـی آن، دو کشـور بـا رویکرد تجدیدنظرطلبانـه فعـال بـه دنبـال تثبیـت موازنـه و ثبـات مطلـوب خـود از طریـق تقابـل و تضعیـف امریـکا بوده انـد. ازسـوی دیگر، آنها بـا رویکرد ایجابی بـه دنبال ایجـاد موازنـه و ثبـات راهبـردی در منطقـه بـا تعریـف جدیـد و بـا نقـش و سـهم مدیریتـی بیشـتر خـود هسـتند. تحقـق این هدف بـه طـور طبیعی با محدود شـدن تـوان بـازی امریـکا در منطقه همراه خواهد بود. پیشـنهادات مشـابه ایران و روسـیه بـرای ایجـاد نظـم امنیتـی جدید در خلیـج فـارس مثالی از تـلاش ایجابـی در این زمینه اسـت.
روسیه چون خود را درگیر یک جنگ طولانی و فرسایشی در اوکراین میبیند، سعی دارد با بهکارگیری دیگر جنگافزارهای ارزانقیمت ساخت سایر کشورها هزینههای این جنگ را حتیالمقدور برای خود کاهش دهد، بهخصوص آنکه اکنون روسیه با حجم گستردهای از تحریمهای جامعه بینالمللی مواجه است؛ ازاینرو بهکارگیری پهپادهای ارزانقیمت ایرانی در جنگ اوکراین یک راهکار برای کاهش هزینه است، نه بدهبستانی تسلیحاتی.
البته نکته مهمتری که نباید ناگفته بماند، این است که اساسا فروش و ارسال پهپاد یک قرارداد راهبردی و استراتژیک در معادلات جنگی نیست، در صورتی که فروش جنگنده یک قرارداد راهبردیِ تسلیحاتی تلقی میشود. در مقابل این اقدام روسیه تمایل زیادی به فروش جنگندههای راهبردی و دیگر جنگافزارهای استراتژیک خود به دیگر کشورها را دارد.
انجام راهبردهای تسلیحاتی و تغییر موازنه نظامی و سیاسی جنگ توسط روسیه با کمک شرکای راهبردی در منطقه دلیل اصلی نگرانی غرب و به طور کلی کشورهایی است که به نوعی در تعامل و وابسته به غرب می باشند و این نگرانی و ترس دلیل اصلی بر متروک ماندن برجام و کنترل و نظارت بیشتر سازمان انرژی اتمی از تسلیحات ایران می باشد کما اینکه؛ مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیان کرد که در ماه فوریه به ایران سفر خواهد کرد. مدیر کل آژانس با تکیه بر گفت و گو بر سر مسائل سیاسی هدف خویش برای سفر به ایران را بیان داشته است. وی در بخش دیگری از اظهاراتش گفت ایران علیرغم انباشت مواد هستهای لازم برای ساخت چند سلاح هستهای اقدام به اشاعه هستهای نکرده است. به همین دلیل است که لازم است با ایران در تعامل باشیم.
به طور کلی از مباحث مطروحه چنین میتوان نتیجه گرفت که؛ به نظر می رسد روسیه و غرب به واسطه تعاملات با کشورهای متحد خود قصد بر ایجاد موازنه نظامی با در نظر داشت حداکثر منافع خویش می باشند؛ ولی آنچه حائز اهمیت است حرکت نظام بین الملل به سمت تغییری بنیادی و نظمی جدید است که از دل بحران هایی چون بحران اوکراین متولد شده است و ماحصل این موازنه تغییر نظام تک قطبی به جانی چند قطبی است و البته نباید از نظر این نکته دور بماند که هر تغییر و حرکتی مستلزم هزینه هایی چون بحران اوکراین است.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل