دکتر امیرهوشنگ میرکوشش
جنگ اوکراین احتمالا با ورود سیستم ضد هوایی پاتریوت و نیز تانک های لئوپارد آلمان و آبرامز آمریکا وارد سطح جدیدی خواهد شد . نیروهای روسیه تمرکز حملات خود را همچنان بر شرق اوکراین حفظ کردهاند ولی با وجود مقاومت ارتش اوکراین، پیشروی در این مناطق به کُندی انجام میشود. هر چند در آغاز تهاجم نظامی روسیه به خاک اوکراین به نظر میرسید که فتح منطقه دونباس به دلیل وجود دو جمهوری خودخوانده لوهانسک و دونتسک و برقراری جنگ ۱۴ ساله میان شبهنظامیان مورد حمایت مسکو و ارتش اوکراین، چندان دشوار نباشد.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه میگوید که نسبت به پیروزی کشورش در تهاجم نظامی علیه اوکراین هیچ «شکی» ندارد.این سخنان اطمینانبخش آقای پوتین نسبت به پیروزی در جنگ در حالی ایراد میشود که حدود یک سال از شروع تهاجم نظامی روسیه به اوکراین میگذرد و نظامیان روس تاکنون چندین شکست بزرگ نظامی را در این جنگ متحمل شدهاند. اهداف اولیه تهاجم روسیه به اوکراین بسیار کلان تر از منطقه دونباس بود و این کشو قصد داشت کل اوکراین را اشغال و حکومت مستقر را سرنگون و حکومت دست نشانده خود را روی کار آورد . با ادامه جنگ و کمک های بی دریغ غربی ها به اوکراین و نیز مقاومت شگفت انگیز نیرو های اوکراینی اکنون پوتین برای مذاکره و حفظ منطقه دونباس اعلام آمادگی کرده است . اما به نظر می رسد اوکراین و حامیان آن تا آزاد سازی کریمه پیش خواهند رفت. سئوال این است که چرا دومین ارتش دنیا و نیز ملی گرایی روسی این چنین در اوکراین زمین گیر شد و تا کنون نتوانسته به اهداف خود برسد و دورنمای روشنی نیز برای رسیدن به آن ها وجود ندارد؟
به نظر می رسد پوتین به دلایل زیر روی اسب بازنده قمار نموده است:
- نیاز غرب و اروپا به نفت و گاز روسیه
- عدم تحمل جنگ فرسایشی در اروپا
- تردید آمریکا برای ورود مستقیم به جنگ
- بهره برداری چین از وضعیت موجود
- حمایت لابی اسرائیل از پوتین
- گسستن ارتباط غرب با ایران و چند تکه شدن خاورمیانه
- اشتباه محاسبه در قدرت و توان ارتش روسیه
- حمایت عملی مردم روسیه و نیز مردم اوکراین
- و ....
برای پاسخ به سئوال مطرح شده علاوه بر دلایل مذکور عامل مهم دیگری نیز وجود دارد تحت عنوان تکنو پالیسی که نیاز به توصیف دارد. تکنو پالیسی بهره مندی از کارت برتری تکنولوژیکی در کیش و مات کردن و سترون ساختن رقیب می باشد و ابزاری برای تغییر بازی (game changer)محسوب می شود. توماس فریدمن ستون نویس نیویورک تایمز و کارشناس سیاسی می گوید: تکنو پالیسی سلاح قرن بیست و یکمی است که دارای توان تخریبی برابر با بمب اتمی در عرصه اقتصادی است. بازیگر مورد هدف در حالت آچمز و درگیری در پروژه مرگ و سترونیزه شده خود دچار فروپاشی عصبی می شود و در خطر به تسخیر در آمدن ذهنی و عصبی(نوروپارازایت)توسط سیستم هژمونیک قرار می گیرد و به نقطه خود نابودگری و خودکشی به نفع رقیب هل داده می شود.
برای اثبات فرضیه فوق به مواردی که از طرف غرب علیه روسیه در جنگ اوکراین اعمال شده است اشاره می گردد:
دومینوی تحریم های روسیه در 10 روز اول جنگ با 2778 تحریم آغاز و به سرعت به 5532 تحریم و امروزه از مرز 6000 تحریم عبور کرده است. تحریم صنایع حیاتی روسیه،زیر ساخت ها، ارتباطات بین المللی، دسترسی به نهاد ها و شبکه های بین المللی، خطوط هوایی روسیه، شرکت های مالی پی پال، ویزای مستر کارت،توقف ارسال گوشی و تراشه به روسیه، تحریم وارادات حامل های انرژی در کنار تحریم های شرکت های فراملیتی و برند های جهانی مثل تحریم صنایع هوایی بوئینگ و ایرباس،شرکت های لیزینگ، شرکت cogent دارنده 25 درصد ترافیک اینترنت جهان با روسیه،تحریم های توئیتر،مایکروسافت،سامسونگ، اپل، اینتل،آی بی ام، سیسکو،گوگل مپ،گوگل پلی،یوتیوب،مک دونالد، شرکت شل مالک 5/27 درصد تاسیسات ال ان جی ساخالین روسیه،شرکت بریتیش پترولیوم بزرگترین سرمایه گذار خارجی روسیه و دارنده 75/19 درصد سهام شرکت روسنفت، و شرکت شرکت های انرژی اکینو نروژ،اکسون موبیل و توتال، تحریم صادرات تجهیزات آزمایشکاهی توسط ژاپن و....
به نظر می رسد سترون سازی اقتصاد روسیه با کارت تکنو پالیتیک در حال انجام است و فرسایشی شدن جنگ اوکراین می تواند ضربات سنگینی به روسیه و اقتصاد آن وارد نمایدکه نتایجی جز شکست در پی نخواهد داشت. اهداف امریکا از جنگ اوکراین و به دام انداختن روسیه بسیار پیجیده و حساب شده و بر اساس برنامه ریزی از پیش تعیین شده و در جهت تضعیف قطعی این کشور و حذف از معادلات جهانی است. البته باید در نظر داشت که این یکی از اهداف امریکا و غرب و شاید مهم ترین هدف از جنگ و ادامه آن است اما امریکا و غرب اهداف دیگری نیز دارند که در بخش بعدی خواهد آمد. در مجموع به نظر می رسد هدف غایی آمریکا تعیین و تثبیت نظم بین الملل آینده و حذف و تضیف رقبای بالقوه خود می باشد.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل