مجید نوری عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بینالملل
خاورميانه يكي از مناطق استراتژيكي و ژئوپلتيكي جهان محسوب میشود كه سالهاست مركز ثقل حوادث بینالمللی است. پس از پایان جنگ جهاني دوم هيچ منطقهای در جهان به اندازه خاورميانه با حوادث گوناگون روبرو نبوده است، بر همین اساس میتوان گفت خاورمیانه از گذشتههای دور تا به امروز به دلیل داشتن منابع عظیم نفتی و غیره مرکزی برای قدرت نمایی کشورهای مختلف بوده است تا با حکمرانی بر این منطقه بتوانند حوزه نفوذ و قدرت خود را افزایش و آن را به رقبا نشان دهند. در ارتباط با موقعیت ژئوپلتیکی خاورمیانه همین یک نکته کافی است که در جهان14 نقطه استراتژيك وجود دارد كه از این 14 نقطه 7 نقطه آن در خاورميانه قرار دارد.
بسته به اهمیت خاورمیانه در حال حاضر این منطقه به محل تلافی دو قدرت بزرگ اقتصادی جهان آمریکا و چین تبدیل شده است که آغازگر جنگ سرد جدیدی را در خاورمیانه به نمایش میگذارد که از ابعاد آن میتوان به گسترش حوزه نفوذ چین در خاورمیانه طی چند سال گذشته به خصوص طی یکسال اخیر اشاره نمود که جا پای آمریکا در منطقه گذاشته است و با ایجاد قراردادهای عظیم نفتی برای امنیت انرژی و سرمایهگذاری در بخشهای مختلف به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود و حذف دلار در منطقه و پایان دادن به سلطه آمریکا در خاورمیانه است.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و جنگ سرد میان روسیه و آمریکا نظام جهانی به صورت تک قطبی با محوریت آمریکا ظهور کرد تا این کشور بتواند وضع موجود را به نفع خود حفظ و خاورمیانه را به حوزه نفوذ خود تبدیل کند، در قرن 21 آمریکا با چالش قدرت نوظهور چین در عرصه اقتصادی مواجه شد که قصد تغییر نظام بینالملل از تک قطبی به چند قطبی را داشت. چین بسته به سیاست خود طی سالهای گذشته با فعالیتهای اقتصادی توانست به بخش بزرگی از بازار خاورمیانه دست پیدا کند و به حوزه نفوذ آمریکا دسترسی پیدا کند موضوعی که مقامات آمریکایی به صراحت آن را اعلام میکنند به گونهای که یکی از اولویت های دولت ترامپ و بایدن مقابله با حوزه قدرت و نفوذ چین در خاورمیانه و جهان است.
چین با سرمایهگذاری در عربستان و میانجیگری میان ایران و عربستان یکی از چالشهای مهم منطقه را به نفع خود برطرف نمود و این دو کشور پس از سالها روابط خود را از سر گرفتند و جنگ یمن با کشورهای عربی نیز با توافق دو کشور حاصل و زمینه همگرایی بیشتر منطقه با محوریت چین فراهم شد و پس از سالها میان کشورهای عربی و سوریه روابط دیپلماتیک برگزار شد.
میانجیگری چین میان ایران و عربستان و نزدیک شدن این کشور به عربستان با بستن قراردادهای کلان نفتی با عربستان و قرارداد 25 ساله با ایران و دیگر کشورهای عربی نمود این موضوع است که چین انگشت خود را بر روی منطقه خاورمیانه گذاشته است. چین در راستای سیاستهای جدید خود از جامعه بینالمللی خواسته راهحلی عادلانه برای مسئله فلسطین پیدا کنند.
مخالفت عربستان و دیگر اعضای اوپک پلاس برای افزایش تولید نفت به درخواست آمریکا حکایت از این دارد که چین در جنگ سرد جای آمریکا را گرفته و کشورهای عربی نیز چین را جایگزین آمریکا در منطقه میدانند. در همین حال چین در رقابت با آمریکا در بعد مالی نیز بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا مستقر در پکن اولین دفتر خارج از کشور خود را به تازگی در ابوظبی افتتاح نمود. موضوع تایوان نیز یکی دیگر از عوامل تنش در روابط چین و آمریکا به شمار می رود. ایران یکی دیگر از موضوعات چالش برانگیز در روابط چین و آمریکا به شمار می رود که در آن چین با برجام وارد برنامه هستهای ایران شد و بسته به تحریمهای بینالمللی ایران از این موضوع به نفع خود برای تأمین انرژی استفاده نمود.
هنری کیسنجر وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در اظهار نظری اعلام نمود: جنگ سرد میان آمریکا و چین به مراتب خطرناک تر از جنگ سرد اول است و نسبت به این نوع جنگ سرد هشدار میدهد؛ چرا که معتقد است هر گونه درگیری نظامی میان چین و آمریکا وضعیت موجود جهان را به سمت اوضاعی بدتر از جنگ جهانی اول سوق میدهد. بنابر نظر کیسنجر هر دو کشور برخلاف دوران جنگ سرد نخست منابع اقتصادی مشابهی دارند که هم اکنون به رقبای یکدیگر تبدیل شدهاند.
به طور خلاصه منافع چین در خاورمیانه حول محور منافع راهبری شامل تلاش برای نیل به شکوفایی و ثبات در منطقه، ترویج اصل چین واحد درباره تایوان و دریای چین جنوبی، منافع انرژی به گونهای که در بین 10صادرکننده اصلی نفت به چین 5 کشور در خاورمیانهای هستند، منافع اقتصادی به گونهای که چین شریک دوم تجاری کل جهان عرب و شریک اول تجاری 10 کشور عربی مانند عربستان سعودی، امارات، عراق و عمان است، منافع امنیتی در مبارزه با تروریسم و تأسیس پایگاه دریایی در جیبوتی در سال 2017 و در نهایت منافع فرهنگی با توجه به تمدن کهن خاورمیانه است.
از منافع آمریکا در خاورمیانه نیز میتوان به حفظ امنیت و ثبات اسرائیل در منطقه، تضمین امنیت منافع انرژی در مناطق نفت خیز خاورمیانه، ممانعت از دسترسی کشورهای خاورمیانه به سلاحهای کشتار جمعی، عدم ایجاد همگرایی منطقهای برای دشمنی با آمریکا در خاورمیانه، پیگیری در به نتیجه رساندن طرح دروغین به اصطلاح صلح خاورمیانه، برقراری ارتباط با تمامی کشورهای منطقه و ... اشاره نمود که البته از اهداف و استراتژی آن میتوان به تضمين امنيت منافع انرژي آمريكا در مناطق نفت خيز خاورميانه، تلاش براي مهار و جلوگيري از نفوذ جمهوري اسلامي ايران در خاورميانه، ممانعت از قدرت گرفتن روسيه و چين در خاورميانه، تحميل اراده سياسي، اقتصادي، نظامي و امنيتي بر كشورهاي مرتجع عرب خاورميانه براي اجراي سیاستهای استعماري و خاورمیانهای آمريكا و ... را نام برد.
چین در منطقه خاورمیانه اولاً به دنبال رابطهای متوازن با کشورهای خاورمیانه است و ثانیاً تلاش میکند تا با قدرتهای بزرگ جهانی در این منطقه همکاری کند تا منافع اقتصادی و سیاسی خود را حفظ کند؛ امری که نمود آن را میتوان در مشارکت گسترده چین در مذاکرات برجام مشاهده نمود. ثالثاً چین در منطقه خاورمیانه به اصول سیاسی مانند حاکمیت، تمامیت ارضی و عدم مداخله در امور کشورهای دیگر پایبند است موضوعی که سبب شده تا کشورهای خاورمیانه اقبال بیشتری برای رابطه با چین داشته باشند.
بسته به اهمیت خاورمیانه تحولات این منطقه برای چینیها بسیار مهم است و چین بسته به این موضوع تمامی تحولات ریز و درشت منطقه را رصد و به دنبال فرصتی است که از این تحولات استفاده کند، به گونهای که این کشور با تحریم آمریکا علیه ایران از در دوستی درآمده و با بروز تنش میان عربستان و آمریکا جانب عربستان را گرفت و قراردادهای نفتی و اقتصادی زیادی را با این کشور امضا کرد.
از دلایل اهمیت خاورمیانه برای چینیها وجود منبع حیاتی انرژی برای پکن است بر همین اساس این کشور به شدت به ایجاد مشارکت استراتژیک جوامع با جهان عرب و گسترش روابط اقتصادی با قدرتهای منطقهای در خاورمیانه است. این مشارکت استراتژیک بیتردید محدود به حوزههای نفتی و اقتصادی نیست، بلکه چین را وارد یک بازی بزرگ امنیتی و استراتژیک در منطقه خواهد کرد.
در پایان میتوان اظهار داشت که در سالهای نه چندان دور خاورمیانه حوزه نفوذ آمریکا و روسیه و دیگر کشورها اروپایی طی دورانهای مختلف تاریخ بوده است و اکنون چین به عنوان قدرتی نوظهور اقتصادی سعی دارد این منطقه استراتژیک را به حوزه نفوذ خود تبدیل کند که همین موضوع سبب ایجاد تنش در روابط دو کشور چین و آمریکا شده است و بیشتر کارشناسان بر این باورند که آمریکا صرفاً نظاره گر نفوذ چین در خاورمیانه نخواهد بود و به زودی به اقدامات چین پاسخ خواهد داد جنگ قدرتی که میتواند بر ثبات و امنیت منطقه تأثیر بگذارد.
تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل